همواره در جهان ملت ها به پیروزی های شیرین و دستاوردهای علمی و هنری فراوانی رسیده و تجربه کرده است.گاهی در شکوه قدرت، به خاک سیاه نشسته اند ولی با گذشت زمان توانسته اند خود را بازیابی کنند یا حداقل استقلال خویش را بدست آورند. ولی بعضی از آنها نتوانستند کمر شکسته خود را صاف کنند و محدود به خاطراتی در صفحات تاریخ شده اند.ما در این مقاله قراره به این بخت برگشته ها بپردازیم.

هشتصد سال پیش از تولد حضرت عیسی در ایتالیای کنونی کشوری تاسیس شد ، که قرار بود امپراتوری بشه که وسعتش از عراق تا اسپانیا ، شمال آفریقا و تقریبا همه اروپا با 20 درصد جمعیت جهان روزگار خودش رو شامل بشه ، بله این روم باستانه! زبان رسمیشون ، زبان لاتین ، پدر زبان های ایتالیایی فرانسوی و اسپانیایی امروزی . واقعا فکر کردین این قلمرو ها الکی به دست اومده؟ نه خیر،در جنگ ها میجنگیدند میجنگیدند به طوری که پیکار با دشمنان شده بود براشون یک نوع شرافت. اگر در یک نبردی شکست میخوردن ، قرار دادی سوری میبستن و می افتادن دنبال اینکه طرف مقابل با چه ابزار و دسیسه هایی پیروزی رو بدست آورده! تکنیک های دشمن رو شب تا صبح تمرین میکردن و در نهایت با یک حمله خوشگل صاحب اثر رو بی اثر از جان میکنن!! شاید این یکی از دلایل جنگ های هفتصد ساله ایران و روم باشه(هر چند که زورشون به ما نرسید). در پایان خود یکی از امپراتورهای روم ، این کشور رو به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم میکنه. قسمت غربی سر صد سال فرو میپاشه ولی قسمت شرقی تا هزار سال به زندگی ادامه میده تا موقعی که عثمانی ها میان و پایتخت روم یعنی قسطنطنیه(استانبول امروزی) رو فتح میکنن.

1300 سال بود که از زندگی حضرت عیسی میگذشت که در مکان امروزی پایتخت مکزیک ، سرخ پوست هایی ظهور کرده بودند که باغ پرورش گیاه که ما می شناسیم ساخته دست ایناست! اما صبر کنید اونا در معماری نجوم حقوق و حکومتداری پیشرفت چشمگیری داشتن و در بسیاری از هنرها صاحب سبک شده بودن .آزتک ها پرستشگاها ، برج ها و خانه های خود را با مصالح باشکوه سنگی می ساختن. اونا خودشون رو مکزیکا صدا میزدن زبانشون زبان آزتکی بود که هنوز هم تو مکزیک گویشور داره. در پایان پایتختشون که با دویست هزار نفر جمعیت فقط از پاریس و قسطنطنیه آن روزگار جمعیت کمتری داشته که توسط اسپانیایی های استعمارگر فتح و ویران شد!

نیازی به پرواز نیست ، همین پایین روی زمین ، بالاتر از خیلیام!
جمله بالا دقیقا مصداق بارز این قوم ایرانی،که ظاهرا ساکن آسیای میانه هستن ولی در حقیقت همه جا حضور دارن یعنی سغدی هاست. بدون داشتن امپراتوری، از چین تا مصر از خودشون رد پا به جا گذاشتن.اونم نه با کشورگشایی ، لشکرکشی و از این دست چرت پرتا بلکه فقط با تجارت! به راحتی میتونیم بگیم اینا سلاطین سرمایه گذاری و پولداری بودن! وقتی یک ایرانی و چینی به هم برخورد میکردن زبان میانجیشون زبان سغدی بود. چونکه اونا واسطه ای میان تجارت ایران و چین بودن. حتی فعالیت های بازرگانی بین چین و هند انحصاری اینا بوده! البته هنرهای دیگه ای هم دارن نظیر شیشه سازی ، قالیبافی و منبت کاری حتی در عرصه نظامی هم هنگام حمله ارتش ایران به یونان ، یکی از یگان های نظامی ما، یگان سغدی ها بوده! در زمان خلافت عباسی یک سغدی فرماندار مصر بوده.حیف همین که هیچ وقت حکومت قدرتمندی نداشتن باعث شد کار دستشون بده و انقدر تعدادشون کم بشه که امروزه محدود به یک دره در تا جیکستان شده اند!
در تصویر پایین نواحی زندگی آنها در گذشته رو می بینید.


در دوران باستان بین دو رود فرات و دجله در عراق امروزی که بهش میان رودان هم میگن ، همواره عرصه ظهور تمدن های نخستین بشری بوده ویکی از خوشگلترینشون و همچنین قدیمی ترین تمدن مقاله ما که در 2300 سال پیش از میلاد شکل گرفته ، مربوط میشه به تمدن بابل. اما صبر کنید دلنوازی های این تمدن هنوز ادامه داره! وجالبه بدونید معنای اسمش "دروازه خدا" هستش! (گرچه بابل خودمون تو استان مازندران از همه قشنگ تره)
پادشاه بزرگشون تحت نام "حمورابی" با جاه طلبی بسیار بابل رو به اوج شکوه خودش رسوند. و قانون اساسی نوشت که طی اون دویست تا قانون لحاظ بشه و همین قوانین وضعیت زندگی مردم رو، از این رو به اون رو کرد. هنر مردم بابل به زیبایی و خاص بودن زبانزده ، مهارت های فوق العاده ای مانند جواهر سازی و پروژه های بزرگ معماری خاص ،از خود به یادگار گذاشته و معروفه. همچنین باغ های معلق بابل در فهرست عجایب هفتگانه جهان قرار داره !
در زمینه پزشکی جالبه بدونید تشخیص تجویز نسخه درمانی ، پیش بینی و معاینات فیزیکی پزشکی ساخته بابلی هاست!
بابل در سال 1595 پیش از میلاد سقوط کرد ولی جالبه بدونید 1200سال بعد ،دوباره احیا شد ولی امپراتوری هخامنشیان ایران در 539 پیش میلاد با حمله به بابل ، غزل خداحافظی ابدی رو براشون خوند!