خوندن آثار "فریبا وفی" نمیگم آسون اما یه حس سهل و خودمونی بودن با مخاطب رو داره که شما رو به دل ماجرا دعوت و باعث میشه هرچند ممکنه در اوایل داستان درک درستی از شخصیتها و فضای داستان نداشته باشید اما ادامه بدید به خوندن! تا کمکم با هر شخصیت، ویژگیها و چالشهاش اخت بگیرید.
کتابهای این نویسنده، اغلب خوندنش برای طبقه متوسط شهری و همینطور زنان ملموستره چون از چالشهایی حرف میزنه که این قشر بیشتر باهاش درگیر هستند. من قلم و سبک نوشتنش رو دوست دارم و فکر میکنم اگه قبلا کتابهایی از "زویا پیرزاد" یا "فیروزه جزایری" خوندید و دوست داشتید کتابهای این نویسنده رو هم دوست خواهید داشت البته نحوه و سبک روایت فریبا وفی به نظرم تا حدی سختخوانتره.
برای چالش اولین ماه تابستون طاقچه، من کتاب "رویای تبت" رو انتخاب کردم. کتابی که جوایزی از قبیل جایزه بهترین رمان هوشنگ گلشیری و مهرگان ادب رو دریافت کرده.کتاب اسم جالبی داره! از رویا حرف میزنه و از "تبت" ! کتاب خیلی ساده شروع میشه. شخصیت اول داستان شعله است که حالا با بیاعتنایی محبوبش "مهرداد" دچار شکست عشقی شده و خطاب به خواهرش "شیوا" از روزهاش میگه. کتاب تا پایان تکگوییهای شعله به شیواست و با اینکه قراره داستان درباره شعله باشه اما کمکم با شیوا هم آشنا میشیم. زنی از همون مدل زنها که شانزده ساله یه زندگی موفق داشته، همیشه عاقلانه رفتار کرده، رفتارهاش منطقی و بالغانه است اما از یک جایی به بعد متوجه میشیم همین زن آرام و منطقی چطور قراره طغیان کنه و از رویایی بگه که محو بوده اما حالا برحسب شرایط دوباره جان گرفته...
راوی کتاب شعله است اما ما در کنار شعله، با شیوا، با "جاوید"، با "صادق"، با "فروغ"، با مادر شیوا و شعله و خرده شخصیتهای دیگهای آشنا میشیم که نویسنده با هوشمندی گرچه چندان بلند توصیفشون نکرده اما شخصیتپردازی قوی و قرصی دارند و به عنوان یه زن طبقه متوسط شهری(بهخصوص اگر در فضای ملهتب سیاسی و اجتماعی دهه هشتاد ایران) زندگی کرده باشی خیلی خوب میتونی حرفها، تصمیمها، دغدغهها و حرکتهاشون رو درک کنی.
من از خوندن کتاب لذت بردم، قرار نیست اتفاق عجیب یا خاصی طی داستان رخ بده! جریان ساده زندگی چند آدمه با شخصیتها و بحرانهای متفاوت که شما رو با خودشون دنبال میکنند و احتمالا خودتون رو در یکی از شخصیتها حداقل با درصد خوبی ملاقات! و احتمالا لبخند رضایت و جسارت شاید هم حسرت بزنید! از سرنوشتی که برای خودتون با تصمیمهاتون مقدر کردید.
کتاب خیلی جملات زیبا و جذابی داره که موقع خوندنش دلتون بخواهد هایلایتش کنید و مثل یه تیر میخوره به عمق قلبتون! و یه یادآوری و تلنگره برای لحظات زندگیمون!
حجم کمی داره و سریع خونده میشه.
کتابی بود که ممکنه بعدا دوباره بخواهم بخونم، و منو به فکر فرو باشه و به دیگران هم توصیهاش کنم و مایل باشم باقی آثار نویسنده رو هم بخونم چون احتمالا با قلمش بتونم ارتباط بگیرم.
امتیاز من به این کتاب سه و نیم از پنجه و از خوندنش راضیام!! ؛)
#چالش_کتابخوانی_طاقچه
لینک مطالعه کتاب در طاقچه: