نمیدونم چطور باید شروع کنیم
نمیدونم چطور باید تو رو بشناسم که هر بار نگاه تمام تو را بخواند .
گاهی فکر میکنم چون خودم رو نمیشناسم تو رو هم نمیتونم بشناسم .
اصلا هر بار به تو فکر میکنم ، افسوس میخورم که چرا پنهانی .
شاید از نگاه تو به خودم میرسیدم
شاید باید نگاه تو رو قاب میکردم که خوب بشناسمت.
یا که گاهی با هم به ماه نگاه کنیم که روشنایی قلب های همو بشناسیم .
هر بار فکر میکنم تو رو کامل شناختم ،،
یه قسمتی از زیبای های روحت ،سیلی میزنه که هنوز منو نشناختی .
تو تموم نمیشی ،تو تا جهان دیگر ناشناخته میمانی.
خبری به من میرسونی که بیا زندگی کنیم
وگرنه پیر میشی....
ایوب خرم
20مهر ماه بندر عباس