وقتی یه روز باهات حرف نزنم نمیتونم سربه بالین نهم ،الان دو ساعتی میشه همه خوابیدند و من با گوشی آنقدر کلنجار رفتم که گوشی هم بیچاره داره خوابش میاد ولی من ول کن نیستم.
آخه دست خودم که نیست این دل وامانده ام دلتنگی و بی خبری حالیش نمی شه هر چی با ایما و اشاره میخوام بهش بفهمونم باز دست بر نمی داره. ای خدا یه پیام اومد!بیداری؟آره بیدارم عزیزم، چقدر تند نوشتم تا اس رو دیدم نمیدونم کی جوابش رو دادم و شماره رو دوباره گرفتم وقتی صداش رو شنیدم انگار کوهی از درد رو از سینه ام برداشتند چقدر نفسم باز شد مثل اینه که دیگه از اون فغون و نفس تنگی اصلا خبری نبود لامصب این بی خبری چه دردیه که تمومه درد ها رو با خودش میاره، دل تنگی ای که همراه با بی خبری باشه بدترین دردی است که با هیچ هوایی و هیچ صدایی درست نمیشه ،حالا که حسابی باهاش حرف زدم می تونم راحت نفس بکشم راحت بخوابم دیگه اکسیژن کم نمیارم هیییی قربونت برم تو دوای تموم دردامی.
جون دلمی _عزیزتر از خودمی _ نفسمی همه کسمی