ویرگول
ورودثبت نام
جمشید عینعلی
جمشید عینعلی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

آرامش

بله آرامش واقعا هم به این معنا نیست که همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود و به نظر من این تعریف فقط به درد تنبل ها میخورد یا سالمندانی که دیگر تحمل قبول هیچ چالشی را در زندگی ندارند.

آلن دوباتن در کتاب آرامش خود سعی بر آن دارد که جنبه های مختلف آرامش را بررسی کند و بررسی کند که آیا اصلا آرامش برای بشر دست یافتنی است یا خیر؟ و اینکه چه عواملی سبب ایجاد آن خواهند شد.

کتاب "آرامش" نوشته آلن دوباتن، یکی از کتاب‌های پرفروش و محبوب در زمینه روانشناسی و مدیریت است. این کتاب به خوانندگان کمک می‌کند تا با استفاده از روش‌های عملی و علمی، زندگی خود را بهبود بخشند و آرامش را در زندگی خود تجربه کنند. در این کتاب، نویسنده با بررسی مفاهیمی همچون تمرکز، حضور ذهن، تفکر مثبت و مدیریت استرس، به خوانندگان نشان می‌دهد که چگونه با تغییر نگرش و رفتار، می‌توانند به یک زندگی سالم، خوشبخت و پرآرامش دست یابند.

نوسینده عواملی که در آنها شدیدا امکان دارد آرامش ما بهم بخورد را به یک فصل کتاب تبدیل کرده و در هر کدام ابتدا توضیح میدهد که چرا ممکن است آرامش ما از بین برود و بعد توضیح میدهد که چه کنیم تا بتوانیم این وضعیت را مدیریت و کنترل کنیم.

این عوامل عبارتند از

  • روابط

در این فصل بیشتر به روابط عاشقانه، خانواده و عوامل ایجاد استرس در این رابطه ها می پردازد و توضیح میدهد که اصلا بعضی از انتظارات نابجای ما از یک رابطه خود سبب ایجاد استرس و ناآرامی می شود. برای مثال در جایی از کتاب میخوانیم :

" قرار نیست کسی را که پیدا میکنیم در تمام مسائل جدی با ما کاملا هم فاز باشد، تصور ما از رابطه خوب این است که در مورد اندکی از مسائل اساسی عمیقا توافق داشته باشیم. با این انتظار که نگرش‌ها و تصوراتمان در زمینه های بسیاری آشکارا متفاوت خواهند بود"

  • افراد دیگر

نحوه تعامل با سایر افراد جامعه و اینکه چگونه در مقابل رفتار افراد مختلف جامعه با ما تفکر و واکنش داشته باشیم تا آرامش بیشتری نصیبمان شود.

  • کار
    مطمئنا یکی از پر استرس ترین مکان ها میتواند محیط کار ما باشد. دوباتن در این بخش روشهای مدیریت محیط کار را مرور میکند.

"ما نیاز داریم این آمادگی ذهنی را مدام در خودمان حفظ کنیم که به دیگران سخت نگیریم و بپذیریم که برخی چیزها برای ما ساده و برای سایر افراد ممکن است دشوار باشد. اینکه یک جمله رک و بی‌پرده، هر قدر هم که درست باشد، میتواند تاثیر فاجعه باری برجا بگذارد."


در فصل‌ بعد نهایتا نویسنده به مواری اشاره میکند که از نظر او سرچشمه آرامش هستند: نگاه، صدا، مکان، زمان، لمس. توجه به هر کدام از این موارد می‌تواند سبب آرامش خاطر ما گردد.

خودم به شخصه جای دین و خالق یکتا رو تو این بخش خالی میبینم. واقعا تمامی موارد بالا درست هستند و گاهی اوقات همان مواردی را عنوان میکنند که در دین از آنها یاد شده، حال با تیتری متفاوت...

ولی به نظر شما چی چیزی جز یاد خدا میتواند آرامش همیشگی به ما بدهد؟


در کل، کتاب "آرامش" یک کتاب مفید و عملی در زمینه روانشناسی و مدیریت است. با ارائه راهکارهای موثر و تمرین‌های ساده، نویسنده به خوانندگان کمک می‌کند تا به یک زندگی سالم، خوشبخت و پرآرامش دست یابند. این کتاب را به همه افرادی که به دنبال بهبود کیفیت زندگی خود هستند، توصیه می‌کنم.

این پست جهت چالش کتاب خوانی طاقچه نوشته شده است.

چالش کتابخوانی طاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید