در مسیر مشاوره و درمان، بعضیها دنبال معجزهاند. دوست دارن مشاور یه چوب جادویی در بیاره، بزنه رو دردشون، همه چی حل شه. بدون مشارکت، بدون مسئولیتپذیری، بدون تعهد.
اما واقعیت اینه که نه مشاور معجزهگره، نه درمان یکطرفهست.
من از اون مشاورها نیستم که با ناز و نوازش مراجع، هی برگردمش به کودکی، لالایی براش بخونم تا شاید یه کشف بشه.
آدمی که از بیست سالگی رد شده، باید بتونه با شعور و قدرت تحلیل خودش در روند درمان مشارکت کنه.
وقتی دربارهی مسائلی مثل خودارضایی صحبت میکنم، کامل و علمی توضیح میدم، بدون اینکه «منت بذارم» یا بخوام با احساسات بازی کنم.
من به جای اینکه دنبال دلیلتراشی باشم برای اینکه چرا فلان رفتار غلط همچنان ادامه داره، میرم سراغ راهکار واقعی.
✔️ وقتی عادتی قابل ترک نیست، احتمالش هست که ریشه در ناخودآگاه داشته باشه. در این صورت شاید لازم باشه از کاتالیزوری مثل دارو، تکنیکهای روانتنی یا گلهای باخ استفاده کنیم، نه «قصهدرمانی بیپایان».
و نهایتاً، رابطهی درمانی سالم، رابطهی برابر و آگاهانهست؛ نه جایی برای منتگذاشتن مشاور، نه جایی برای بیمسئولیتی مراجع.
مشاور نباید وسیله سرگرمی کسی باشه. (بعضی افراد به مشاوره مراجعه می کنن تا از دهن مشاور بشنون که حق با اینها هست که فلان مشکل بوجود اومده)
مراجع هم نباید از درمان انتظار معجزه فوری داشته باشه. درمان امری زمان بر هست.
پس اگه دنبال درمان واقعی هستی، بیا با هم همکاری کنیم، نه اینکه دنبال توجیه بگردیم برای باقیموندن در وضعیت فعلیات.