امیر حسین مصلح
امیر حسین مصلح
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه :چرا نیمه تاریک وجود را بخوانیم؟



چرا نیمه تاریک را بخوانیم؟ کتاب با کمک به وجودمان با استدلال ها، و مثال های قانع کننده، سطح اگاهیمان بالا می برد. و بعد از تمرینات مخصوص مدیتیشن و روانشناسی کتاب می توانیم روش رو برو شدن با این خصیصه را یاد بگیریم از جمله احساساتی که من در حین اجرای تمرینات کتاب کواجه شدم احساس آرامش خاصی بعد از تمرینات بود که عالی بودند این کتاب منظر نه تنها آگاهی بلکه تراپی دارد. از منظر من اگه در ارتباطات با دیگران و دایره محیط مشکلی وجود داشته باشه این کتاب میتونه این مشکل و حل کنه. من خودم وقتی که یکی از مدیتیشن های کتاب، که آغوش گرفتن نیمه تاریک بود انجام دادم دچار آگاهی خاصی شدم بعد اون کلی احساسات خاصی برای من اتفاق افتاد .نتیجه خودم از کتاب در این بخش این بود که در بین نیمه تاریک و نیمه آگاهی باید نقطه عطفی باشد وگرنه در بین انان خلاء خواهد بود و این خلاء مانع حرکت انسان به موفقیت است .


در بخش های دیگر ،کتاب به پذیرفتن و اقناع به آن می پردازد پذیرفتن نیمه تاریک من به شخصه خیلی وقته که میخواستم نوشتن و شروع کنم تا که چالش کتابخانی طاقچه با کتاب نیمه تاریک وجود رو دیدم و نقطه شروع شد. از طرفی هم کتاب باعث شد از روند نوشتن لذت ببرم هم باعث شد که با تمرینات مدیتیشن خودش مدیتیشنمو منظم کنم .کتاب نقاط عمیق وجودتونو هدف قرار میده طوری که هیچکس نمی خواد این چهره از خودشو بپذیره و قبول کنه قبول کردن قسمتی از خود که یک عمر حتی خودتونم مخفیش کردید و توسط جامعه و محیط از پذیرفتنش سر باز زدید تا همرنگ بشید در واقع به شما نشون میده که آیا واقعا از بعضی حرکات دیگران بدتون میاد یا اصلا دوست ندارید که این خصوصیات و تحمل کنید چون که اون حرکت،حرکت شماست ! شما چهره ی خودتونو میبینید که قبلا فراموش یا قایم کردید درواقع مثل نوشته خود کتاب《ما بطور غریزی از بازتاب ویژگی های منفی خود دوری میکنیم》کتاب وجهه ای از منیت وجود مارو به ما نشون میده که با آن سالها زندگی کرده ایم و حتی از آن هنجاری برای بچه ها و جامعه ساخته ایم ما تحمیلگرا منیت هستیم به نسل مان به اینده مان و در واقع ما غرور را به خود طوری می پذیریم که حتی خود آن را نمی فهمیم


در قسمت های بعد کتاب در مورد ارتباطات دوستی ها بر خورد ها انتخاب ها و حتی خلقیات ما و تاثیر آنها از نیمه تاریکمان صحبت می کند در زمان هایی که ما احساس می کنیم دیگر نمی توانیم با این فرد با این کتاب با این زندگی با این درس با این شهر خوشحال باشیم و نفرت داریم در واقع داریم انعکاس نیمه تاریک خود در این چیز ها را می بینیم مثل ضرب المثل معروف که میگن : (اگه از چیزی نفرت داری یا اون چیز حتما تورو یاد یه خاطره بد یا یک فرد بد میندازه) کتاب در مورد کارما و ذهنیت ما در انتخاب های ما می پردازه و بعدی رو نشون میده که ما در ناخوداگاه خود جای داده ایم و تمامی انتخاب های ما ناشی از آن بعد ناخودآگاه ماست «هرچی رو تو ذهنت بکاری اون اتفاق می افته»

در کتاب، دبی فورد اعتقاد به اعتدال احساسات دارد. اعتدال به تعامل تمامی احساسات با یکدیگر یعنی تمامی صفت های انسانی با دلیل کیهانی ایجاد شده اند. و در بذر ما کاشته شده اند و سرکوب خصوصیات مان عملی عبث است و اگر این احساسات همچون فنری باشند تحت فشار قرار دادن بیش از حد و سرکوب این احساسات و عوامل باعث تلف شدن انرژی شده و در ضمن پرش و انحراف بیش از حد فنر می شود به همین دلیل است که بیشتر افراد در سنین کهنسالی دچار احساساتی متداوم مثل خشم ، ترس، نگرانی، اضطراب، وغیره می شوند.عنصر اثاثی پیشرفت انسان ها کنترل کردن احساساتشان است از جمله درد و ترس

ما گمان می‌کنیم که نقاب‌هایمان، شخصیت درونی‌مان را پنهان میدارد. امّا هر آنچه که در وجودِ خود نمی‌پذیریم، در نامنتظره‌ترین لحظات سر برمی‌آورند و خود را نشان میدهند.
نیمه تاریک وجود - دبی فورد
https://taaghche.com/blog/1401/01/05/%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B1/


چالش کتابخوانی طاقچهکتابخوانیچالشکتابنیمه تاریک وجود
متفاوت بودن به هیچ وجه بد نیست تفاوت مثبت دریچه ای برای پیشرفت هست هست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید