مدت ها بود که یه کتاب به اسم 12 قانون زندگی در لیست کتاب هایی بود که قرار بود مطالعه کنم. نمیدونستم نویسنده کتاب کیه فقط شنیده بودم که کتاب خوبیه و برای ایجاد نظم میتونه بهم کمک کنه.
چند وقتی هم بود که کل زندگیم درگیر مقایسه با دیگران بودم و این مقایسه گری مثل خوره ای به جونم افتاده بود بنابراین تصمیم گرفتم که سری به یوتیوب بزنم و شاید برای حل این مشکلم یه راهکاری پیدا کنم تا اینکه با استاد دانشگاه تورنتو آقای جردن پیترسون آشنا شدم حالا نه تنها با یسری از توصیه هاش دست از مقایسه گری برداشته بودم و به دیدگاه بهتری نسبت به مسائل مختلف رسیده بودم بلکه معتاد بقیه کلیپا و حرفاشم شده بودم البته ناگفته نمونه که در بین سخنرانیاش بخشی از حرفاش رو به خاطر پیچیدگی و قلمبه سلنبه بودن یسری توضیح ها و ایده ها متوجه نمیشدم اما مهم اصل مطلب بود که خداروشکر در این مورد دوهزاریم میفتاد.😌
خلاصه چند وقت پیش تصمیم گرفتم کتاب 12 قانون زندگی رو مطالعه کنم که دیدم عههه اینم که نویسندش همون جردن پیترسون معروفه.
از شخصیت جردن پیترسون خوشم میاد به خاطر اینکه تفکر انتقادی داره و اگه کسی باهاش مخالفت کنه با کمال احترام به نظرات بقیه راجب دیدگاه های خودش فکر میکنه و در صورت اشتباه کردن سعی میکنه که اشتباهاتش رو تصحیح کنه به عبارتی انسانی منعطفیه.
از طرفی انسان دین گریز و دین ستیزی هم نیست بلکه باور به این قضیه داره که باید راه مشخصی برای انسان در زندگی باشه و یک انسان سردرگم و بدون هدایت و راه و مسیر روشن حتما گمراه میشه و برای یافتن تعالی و راه درست منحرف میشه و به سمت رذیلت ها و یا پوچی کشیده میشه...این دیدگاه جردن و البته اعتقاد راسخی که به انجیل داره برای من جذابه.
پسری که از یه محله کوچیک در کانادا به دانشگاه میره علوم سیاسی میخونه و بعدا به علت علاقه به روان شناسی دکترای روان شناسی میگیره.
خب برگردیم سر اصل مطلب میخوایم راجب خود کتاب 12 قانون زندگی صحبت کنیم.😁
بخش ابتدایی کتاب با یه مقدمه و پیشگفتار از دوست جردن پیترسون و خود جردن آغاز میشه که مترجم کتاب توصیه میکنه اگه علاقه ای بهش نداشتید میتونید بدون مقدمه وارد اصل قانون ها بشید.گرچه من مقدمه رو خوندم و پیشگفتار دوست آقای پیترسون بیشتر راجب دیدگاه ها و نحوه آشنایی با جردن و توصیه به مطالعه کتاب بود.
مقدمه خود نویسنده هم راجب چگونگی مطرح شدنش و تصمیم گیری راجب نوشتن کتاب بود که بعد از این بجث ها وارد بخش اصلی کتاب میشیم.
شنیدید میگن برای اینکه تبدیل به فرد دلخواه خودتون بشید باید همین ابتدای راه تصور کنید که اون فرد هستید مثلا دوست دارید که انسان منظم تری باشید خب همین حالا باید به خودتون بگید که من منظمم من مراقب کارهام هستم و همه چیز طبق برنامه و زمان بندی در زندگی من اتفاق میفته🤞🏻😉
اگه با همین شخصیت بی نظم و هویت بدون برنامه ای که در حال حاضر دارید پیش برید مسلما به چیز خاصی نمیرسید
اینکه هرروز به خودت فشار بیاری تا انسان منظمی باشی در حالی که در ناخودآگاه ذهنت تو انسانی بی نظم و بدون برنامه طرح ریزی شدی کاری رو از پیش نمیبری.
توی بخش قانون اول جردن پیترسون از قلمروخواهی و محافظت از دارایی ها و مالکیت در حیوانات مثال میزنه
اونم اول از همه از خرچنگا!🦀🦀
تاحالا بهشون دقت کردید نمیدونم انیمیشن در جست و جوی نمو رو دیدید یا نه اما صحبتای جردن منو یاد این انیمیشن انداخت وقتی نمو یا پدرش به اون خرچنگایی که پایین دریا و کنار لوله های فاضلاب زندگی میکردن نزدیک میشدن تقریبا نزدیک بود خرجنگ ها جونشون رو بگیرن
چرا؟
به خاطر محافظت از قلمروشون.
حالا فرض کنید یه قلمرویی کنار یه لوله فاضلاب مخصوص یه خرچنگ باشه اگه یه خرچنگ نر دیگه بیاد به سمت این قلمرو برای تصاحب این قلمرو باید باهم بجنگن
اول از همه اینکه دانشمندان کشف کردن اگه درگیری اتفاق بیفته ابتدای جنگشون یه مایعی از زیر چشم خرچنگ ها به سمت خرچنگ مهاجم و بالعکس فرستاده میشه که اطلاعاتی راجب هویت جنس اندازه و.. میده.
حالا متناسب با این اطلاعات آینده این دوتا خرچنگ نر قصه ما مشخص میشه🤲🏻
مثلا فرض کنید یه خرچنگ قلدر گنده بکی صاحب یه لوله فاضلاب باکیفیت در عمق دریاس که توجه خرچنگای نر دیگه داستان مارو به خودش جلب میکنه مثلا اسم خرچنگ گندهه بک تی تیه.
خب خرچنگ اول برای تصاحب قلمروی تی تی میاد و مایع زیر چشمش رو به سمت تیتی پرتاب میکنه تی تی هم هیمن کارو میکنه.
حالا مشخصات خرچنگ اول نمایان میشه....یه خرچنگ نر به اسم خری خرچنگی که بعد سه بار تلاش برای تصاحب هر قلمرویی شکست خورده کمبود اعتماد به نفس داره و با وجود جثه بزرگ هورمون سروتونین داخل بدنش به شدت پایینه!
اما از اون طرف تیتی قصه ما صاحب یه قلمروی بزرگه قوی و قدرتمنده و جثه بزرگی هم داره تا حالا هم از کسی شکست نخورده.
به نظر شما خری خرچنگی چیکار میکنه؟!
حالا خرچنگ دوم میاد.
برای مبارزه با تی تی آماده میشه مایع زیر چشماشون رو به سمت هم پرتاب میکنن.
مشخصات خرچنگ دوم نمایان میشه...یه خرچنگ نر به اسم بَری که تا حالا با کسی مبارزه ای نداشته و هورمون سروتونین بالایی داره و به نظر آماده مبارزس به علاوه اینکه جثش چیزی از تیتی قصه ما کم نداره😮
خب به نظر شما این بار چه اتفاقی میفته؟
بری هنوز هم هورمون سروتونین رو داره بنابراین شانس خودش رو امتحان میکنه اون باور کرده که چیزی از تی تی کم نداره شروع به مبارزه میکنن
توی جنگ بین خرچنگ ها معمولا چنگاشونو بالا میگیرن و به سمت هم حمله ور میشن و سعی میکنن یه تیکه نرم مشخص از بدن طرف مقابل رو بکنن.
خلاصه جنگ بین تی تی و بری شروع میشه و مبارزه با کنده شدن تیکه ای از چنگگای بری قصه ما تموم میشه.
حالا برای خرچنگ های دیگه کاملا مشخصه که بری قبلا در یه مبارزه شکست خورده.
نحوه راه رفتن و حتی ژست بری بیچاره تغییر میکنه
دیگه مثل قبل اطلاعات هویتیش پر از سروتونین بودن رو نشون نمیده بلکه حالا اعتماد به نفس بری خیلی خیلی کم شده و تقریبا سروتونین خیلی کمی در بدنش مشاهده میشه.
از اون طرف تی تی قدرتمند قصه ما سروتونینش به حد اعلا میرسه.
حالا اینجا با یه چرخه آشنا میشیم چرخه مثبت تکرار اتفاقات.
مثلا شما ناراحتید که به جای سیکس پک داشتن شکمتون از زیر لباستون هم بیرون میزنه خب شما بابت این قضیه ناراحتید حالا چون ناراحتید غذای بیشتری هم میخورید اصلا چرا ناراحتید بابت این قضیه؟ اه لعنتی من نباید ناراحت باشم که ناراحتم
میبیند چرخه جهنمی اینطوریه شمارو در چرخه بیهودگی و ناراحتی میندازه و متوقف هم نمیشه.
حالا اگه توی چرخه مثبت بیفتید این همینطور ادامه پیدا میکنه.
تا حالا شنیدید که میگن پول پول میاره؟
خب راست میگن فقط عده کمی توی دنیا هستن که بر عده بسیار زیاد دیگه برتری دارن.
85 فرد ثروتمند دنیا از 3 میلیارد و چندین میلیون نفر انسان موجود بر روی کره رمین دارایی و ثروت بیشتری دارن.
این چرخه پولدار شدن برای اونا ادامه پیدا میکنه و چرخه فقیر تر و ندارتر شدن هم برا ی افراد فقیر در صورت عدم تلاش کردن با شدت بیشتری ادامه پیدا میکنه.
با عدالت و این حرفا کاری نداریم این یه چرخه و بازدهی هست که متوقف نمیشه و اگه بخوای به دید بد نگاهش کنی خب همیشه بده
اما باید بدونی که میشه ازش در جهت درست هم بهره برد بهش به دید مثبت نگاه کن بجای اینکه مثل بَری قصه ما ژست ناامید به خودت بگیری . همه بفهمن که چقدر ضعیفی بیا و این بار مثل تی تی ژست قوی بگیر:)
خب برگردیم سر داستان.
حالا اگه بخوایم زندگی تیتی و بری رو بعد مبارزه باهم برسی کنیم مشخص میشه که خرچنگ های ماده زیادی تمایل دارن که مورد توجه تی تی باشن و به علت قلمرو و قدرتی که تی تی داره توجه تی تی رو به خودشون جلب کنن بنابراین حرچنگ های ماده زیادی بعد پوست اندازی به سمت تی تی میرن و حالا تی تی برای خودش حرمسرایی داره😂 البته جدای از این قضیه به خاطر جفت یابی ساده تر و بیشتر مسلما نسل خودش رو هم بیشتر از بقیه خرچنگا ادامه میده.
در حالی که بری قصه ما که بعد شکست حالا خیلی ناراحته ممکنه حتی یه خرچنگ ماده هم به سمتش کشیده نشه.
در حالی که بری قصه ما که بعد شکست حالا خیلی ناراحته ممکنه حتی یه خرچنگ ماده هم به سمتش کشیده نشه.
شما به عنوان یه دختر یا پسر بیشتر به سمت چه افرادی جذی میشید؟
اگه حتی یه آدم خیلی تنبل از زیر کادررو هم باشید تمایل دارید شریک زندگیتون بسیار بااراده و بابرنامه باشه اگه خودتون هیکل درست و حسابی نداشته باشید بازهم تمایل دارید همسر آیندتون خوش تیپ و خوش هیکل باشه
اما این فقط درصورتی اتفاق میقته که شما هم وارد چرخه مثبت داستان بشید.
اول از همه اینکه باید نسبت به کارهاتون نظم داشته باشید و دیسپلین یادتون نره.
جردن پیرتسون اول از همه از ساعت خواب و بیداری یاد میکنه اون میگه مهم نیست ساعت چند میخوابید حتما باید در ساعت مشخصی بیدار بشید بدون داشتن ساعت خواب و بیداری مشخص ایجاد نظم و ترتیب در زندگیتون تقریبا غیر ممکنه.
بعدشم نوبت به وعده های غذایی میرسه که در قسمت پایین توصیش رو براتون آوردم.
خب این تقریبا خلاصه ای بود از قانون اول اما لب کلام و نکته اصلی و کلی این بود که اگه میخوای آدم منظمی باشی و تبدیل به همون فردی بشی که میخوای باید ژست قدرتمندانه به خودت بگیری باید باور کنی که میتونی به چیزهایی که طالبشون هستی برسی:)
اصلا بر فرض نرسیدی مهم نیست همین ابتدای راه با نحوه راه رفتن گفتار و زبان بدنت به بقیه القا کن که به اندازه کافی قدرت رسیدن به خواسته هات رو داری و انسان ضعیفی نیستی.
انتخاب با خودته تو میتونی بری باشی با اطلاعات هویتی بدون سروتونین به خاطر یدونه شکست یا میتونی بری باشی که اگرچه در یه مبارزه شکست خورده اما به خاطر مبارزاتی که پیروز نشده ژست و فرم بدنش رو به یه خرچنگ شکست خورده تغییر نمیده و اعتماد به نفسش رو از دست نمیده.
پس همین ابتدای مسیر قبل فهمیدن11قانون دیگه زندگی یادمون باشه که قانون اول رو اجرایی کنیم.
همین الان کمرت رو راست کن صاف بایست نفس عمیق بکش و سرت رو بالا بگیر حالا یادت باشه که این ژست پر اعتماد به نقس و قوی رو برای بقیه موقعیت های زندگیت هم به کار بگیری.