ویرگول
ورودثبت نام
marshmallow
marshmallow
خواندن ۹ دقیقه·۳ ماه پیش

30 انیمیشن سریالی مورد علاقه من مخصوص دهه هشتادیا🧙🏻‍♂️

من وقتی بچه بودم به شدت انیمیشن تماشا میکردم

گاهی میشد که کل خانواده خوابیده بودن و من یواشکی تلوزیون رو روشن میکردم و تا صبح تام و جری میدیدم:/

بنابراین داداشم رو که فقط گاهی اوقات انیمیشن تماشا میکرد اصلا درک نمیکردم...


توی هر دوره ای یسری انیمیشنا ساخته میشه که باهاشون خاطره داریم و شاید حتی بخش زیادی از هویت مارو شکل بدن.من متوجه شدم که حتی روی نحوه صحبت کردن و تفکراتی که داشتم هم انیمیشنای دوران بچگیم تاثیر زیادی داشتن.

حالا چند تاشون که برام خاطره انگیزبودن و به یادم اومد و لیست کردم:)

1_مهارت های زندگی


با اختلاف زیاد این یکی از بهترین انیمشین هایی بود که ساخته شده بود و تک تک قسمت هاش رو میدیدم چون هم خیلی جالب و اموزنده بود هم اینکه باتوجه به اینکه با سبک زندگی ایرانی ساخته شده بود به خوبی میتونستی درکش کنی و چیزای زیادی ازش یاد بگیری🤞🏻

آقا فرهنگ بی فرهنگ هم که علت اصلی خنده دار بودن داستان بود:)

2_قصه ما مثل شد


تقریبا تمامی ضرب المثل هایی که در طول زندگیم یاد گرفتم رو مدیون این انیمیشن هستم. هربار که انیمشن تموم میشد و اون اقاعه با ریش پرفسوری😂شروع میکرد به توضیح دادن ضرب المثل من با سرعت نور توی دفترچه یاداشت حرفاش رو یاداشت میکردم:/ شاید چون فکر میکردم یه روزی این ضرب المثل ها به درد میخورن که واقعا هم گاهی به درد خوردن بعدش توی مدرسه با بچه ها جنگ ضرب المثل میزاشتیم و من با یادآوری قسمت های مختلف این انیمیشن همیشه برنده میشدم😛🤞🏻😂

3_تابالوگا


تابالوگا اژدهای سبز رنگ هفت سال اژدهایی سن داشت(میشه 700 سال ما انسان ها) و ماجراجویی هایی که داشت برای من خیلی حذاب بود

من برخلاف خیلی از بچه ها بیشتر طرفدار شخصیت های منفی برنامه کودکا بودم اما این بار جدا طرفدار تابالوگا یودم.

4_سطل سحرآمیز


من یکی از این سطلا داشتم کلا نظم دنیارو بهم میریختم بعد اون خرگوشه صرفش میکرد برای چیزای خیلی کوچولو..هعییییی خدایا حکمتت رو شکر😔😂


5_دانشمندان بزرگ

امید و ایمان
امید و ایمان


این داداش من میخواد فیلسووووف بشه دوست داره یه آدم معرووووف بشه

تو کتابا دنبال نشونه هاااا دنبال نابغه ها نمونه هااااااس...آهنگش رو یادتونه😄؟

داستان زندگی خیلی از دانشمندای بزرگ رو روایت میکرد.

هیچ وقت نفهمیدم چرا صورتی و آبی بودن موهای داداشا😂 شاید خیلی دیگه روشن فکریشون گل کرده بود و در سن 7 و 10 سالگی با رنگ صورتی و آبی جلایی به موهاشون داده بودن.

6_هوهوخان باد مهربان

آهنگ تیتراژش.... هیچی اصلا:)

خودتون بشنوید.

https://video.delgarm.com/v/xalkj

7_قصه های غزاله

من اولین بار نحوه تیمم کردن رو با این انیمیشن یادگرفتم چون مامان بزرگ غزاله پوستش آسیب دیده بود و نباید آب بهش میخورد.

غزاله دختر 9 ساله ای بود که تازه به سن تکلیف رسیده بود و با خیلی از احکام دینی آگاهی نداشت با این انیمیشن خیلی از مسائل رو من یاد گرفتم. چون اسم دختره غزاله بود و منم غزل بودم بیشتر ازش خوشم میومد😂😛

80 درصد دلیل محبوبیت این انیمیشن آهنگ تیتراژ به شدت زیبا و آرامش بخشش بود:)

https://www.aparat.com/v/d3GRv


8_خانه ما

پدر و پدربزرگ سیب از وسط نصف شده هستن...
پدر و پدربزرگ سیب از وسط نصف شده هستن...


این خونشون به معنای واقعی کلمه یکی از گرون قیمت ترین خونه های محله بود😂اصلا کاخی بود برای خودش

مامانشون هم که همیشه غذاهای خوشمزه براشون میپخت و بهمن و سارا هیچ وقت درحال درس خوندن دیده نمیشدن یا با پسرعموشون میرفتن گشت و گذار یا مسافرت یا درحال قهر و دعوا باهم بودن.

باباشونم همیشه خونه بود و سر کار نمیرفت:)

منم همچین زندگی میخوام🙄😂


9_قصه های شنگول آباد

اینجا همه باهم میگن...ما همیشه سرمون تو علف هاسسسس شیرین ترین قصه دنیا اینجاست
اینجا همه باهم میگن...ما همیشه سرمون تو علف هاسسسس شیرین ترین قصه دنیا اینجاست


این انیمیشن علاوه بر تیتراژ قشنگی که داشت داستان های خیلی خوبی هم داشت

ببینم فقط من همیشه طرفدار روباه های مکار داستان ها بودم یا شما هم؟!

https://www.tarafdari.com/node/2327588


10_سمنو و شقاقل

توی این قسمت هیپ و هاپ با سمنو شطرنج بازی میکردن  سمنو کارش حرف نداشت😄 بیبینید ابرو های سمنو رو  تازه یه خال هم داره
توی این قسمت هیپ و هاپ با سمنو شطرنج بازی میکردن سمنو کارش حرف نداشت😄 بیبینید ابرو های سمنو رو تازه یه خال هم داره


من به معنای واقعی کلمه طرفدار سمنو بودم و دوس داشتم سمنو اون خروسه یعنی شقاقل رو فقط نخوره بلکه اول شکنجش کنه بعد بخورتش😂مخصوصا اون صدای خنده دار دوبلور سمنو خیلی عالی بود.


11_پهلوانان


جوونمردی رو از این پوریای ولی یاد گرفتم😄😁

از بین اون سه تا نوچش(عه ببخشید شاگرداش)من طرفدار پروپاقرص مفرد بودم آخه از همه باهوشتر بود.(مفرد اون لاغرس)

اسکندر بیچاره هم که همیشه نقشه های شومش برباد میرفت😂

حاکم شهرشونم یه چوب خشک نادون دائما در حال خواب یا بیمار بود:)

12_پلنگ دم دراز

پلنگ دم دراز با اینکه خودش خیلی شوهر مسئولیت پذیری نبود و دردسر گاهی درست میکرد اما خانم باهوش و جذابی داشت با بچه هاشون میتونستی بارزیت ناقص و رابطه بارز_نفهتگی وراثت رو درک کنی😂


13_شکرستان

جمع خوبان
جمع خوبان


جدای از اینکه توی هر قسمت و حکایت یه درس اخلاقی جدید یاد میگرفتی روند خنده دار و حرفای جالب بین داستان باعث میشد بدجوری مجذوب این انیمیشن بشی.

هیچ وفت نفهمیدم اسکندر بچه ننه قمر بود یا نوش؟:/


14_خداوند لک لک هارو دوست دارد

از اون کارتون های آرامش بخشی بود که باید فقط نگاه میکردی و تک تک لحظاتش رو به خاطر میسپردی چون وقتی بزرگ بشی با فکر کردن به روزایی که با آرامش خاطر این انیمیشن رو نگاه میکردی چشمات پر از اشک میشه.


15_آواتار

اینم در دسته انیمیشن های محبوب و پرطرفدار بود..البته گاهی خیلی پیچیده میشد و من رشته داستان از دستم در میرفت:/


16_گربه سگ

با تماشای این انیمیشن هزاران سوال به ذهنم میومد که آخه اینا چجوری زندگی میکنن؟

چجوری دست شویی میکنن؟!...یه تصوراتی به ذهنم میاد اما واقعا حال بهم زنه😫🤞🏻😂

من بیشتر طرفدار سگه بودم شما چی؟!

17_ملوچ

ملوچ و آرش یهویی
ملوچ و آرش یهویی


ملوووووووووچ:) وقتی انیمشن شروع میشد یجوری ملوچ رو میکشید و تلفظ میکرد که دوست داشتی ابدیت ادامه پیدا کنه.

ارش پسر خوبی بود... یه دوست رباتی داشت به اسم ملوچ که کارهای خونه رو براش انجام میداد و از طرفی در تمامی مسائل کنارش بود و راهنماییش میکرد

18_روباه و خروس

اینجا داره بهش غدا میده چاق بشه بعد بخورتش🤣
اینجا داره بهش غدا میده چاق بشه بعد بخورتش🤣


روباهه به اندازه کافی باهوش بود که این خروس رومخ رو یه لقمه ای چپ کنه اما خب وقتی حمایت آبی(سگ نگهبان) و اون همه حیوونای توی مزرعه و پیرزن مزرعه دار رو داشته باشی معلومه که جون سالم به در میبری😏

19_اسکوبی دو

اگه میخواید یه رابطه سمی و تاکسیک داشته باشید بهتره از این دو فرد موجود در تصویر الگو بگیرید تضمینیه😄

در اکثر مواقع حدس های من برای پیدا کردن گناهکار توی قسمت های مختلف اشتباه از آب درمیومد اخه یهو میدیدی یه پیرمردی که در روند کل داستان فقط در یه جایی مشغول جارو زدن بوده میشه مجرم درحالی که حتی مظنون هم نبوده😂

20_قصه های ریرا

ریرا دخترم موز میخوای یا اناناس یا نارگیل یا هرچی؟ تو جون بخواه
ریرا دخترم موز میخوای یا اناناس یا نارگیل یا هرچی؟ تو جون بخواه


من دوس داشتم همیشه مثل ریرا یه راوی بود که زندگیم رو رصد میکرد و باهام حرف میزد گرچه الان که بزرگ شدم میدونم که مثل فیلم ترومن همیشه خداوند مراقب منه اما خب اگه یه دفعه ای خدا با صدای بلند باهامون حرف میزد چی😁 خیلی خوب میشد البته فک کنم تا حدودی هم اختیار از آدم سلب میشد.

ریرا دختر خوشبختی بود اما به شدت لوس و بچه ننه بود. چون وقتی یه چیزی رو نداشت شروع میکرد به گریه کردن و بهانه گرفتن و هیچ وقت هم گریه هاش قطع نمیشدن:/


21_فیلینستون ها

به اختلاف پاهای زن و مردا دقت کنید😂 و دستا و بینی و....:/
به اختلاف پاهای زن و مردا دقت کنید😂 و دستا و بینی و....:/


نمیدونم چرا خانماشون اینقدر جذاب بودن و خودشون اینقدر بیریخت؟!

به نظرم اون خانم مو نارنجیه باید با اون آقایی که موهای طلایی داشت ازدواج میکرد و اون آقای مو مشکیه با خانم مو مشکی آخه علاوه بر مو چشماشونم با هم تفاهم دارن!


22_ماجراهای بهادر

شکار لحظه ها...تعجب بهادر و دوستان😂
شکار لحظه ها...تعجب بهادر و دوستان😂


بهادر با بقیه دوستاش توی سوراخ دیوار مغازه یه بقال خیلی خسیس زندگی میکردن که گاهی برای ادب این بقال درس هایی بهش میدادن:) بقاله هم سعی میکرد از شرشون خلاص بشه.


23_لالایی های شبکه پویا

نمیدونم این رو یادتونه یا نه اما واقعا  لالایی ترسناکی بود همش راجب خالکوبی و گرگ های بی خواب  و... بود😆
نمیدونم این رو یادتونه یا نه اما واقعا لالایی ترسناکی بود همش راجب خالکوبی و گرگ های بی خواب و... بود😆


تک تک شبای سن 9 تا 14 سالگی من با گوش دادن به لالایی های شبکه پویا میگذشت. بعدشم دیگه پخش نمیکردن فقط یه قطار میومد گشت میزد و میرفت😂وگرنه از 14 تا 20 سالگی هم لالایی هاش رو گوش میدادم:)

الان که گاهی این لالایی هارو گوش میدم اشک توی چشمام جمع میشه.


24_خدا چه آفریده

این قسمت شیر آفریده
این قسمت شیر آفریده


این خیلی خوب بود:)خیییلییییی

یه عالمه اطلاعات مفید درباره حیوانات مختلف به آدم میداد من با این انیمشن تازه فهمیدم پلاتی پوس چیه.


25_آفتاب گردون


اینم برنامه برای بچه های کم حوصله که دوست دارن قضیه رو سریع فیصله بدن مثل داداش من زیاد جالب نبود... وقتی شبکه پویا آفتاب گردون پخش میکرد من خوشحال میشدم و داداشم با شنیدن تیتراژش از اون ور خونه بلندمیگفت:وایی نه دوباره این طوطی رومخ😂

ولی من خوشم میومد ازش:)

همیشه دوست داشتم یکی از مهمونای برنامه میبودم اما نشد:(


26_گولوبولا

پلیسشون شبیه جغد بود:)... دندون چنگیزو
پلیسشون شبیه جغد بود:)... دندون چنگیزو


چنگیز قصه یکی از محبوب ترین شخصیت هایی بود که توی ذهن من نقش بسته بود.به نظزم خیلی ویروس باحالی بود و تاحدودی باهوش فقط اون نوچه هاش خیلی احمق بودن.

توی انیمشن همیشه گلبول های سفید برنده میشدن و چنگیز بدبخت باید میرفت زندون:( من دوس داشتم یبار هم که شده چنگیز میبرد...فک کنم ویروس سرماخوردگی ساده بود آخه خیلی قدرت نداشت:(


27_پت پستچی

پیشیش هم همکارش بود😁😂
پیشیش هم همکارش بود😁😂


پت پستچی خیلی آدم مهربون و مسئولیت پذیری بود...فقط بنده خدا یه کوچولو ماشینش به عنوان ماشین باربری و پست کوچولوعه!


28_شب های شیرین


به نظرم بهتره بهش بگیم آرامش بخش ترین انیمیشن قرن:)

یعنی هرقسمتش به یه داستان خیلی زیبا و منحصر به فرد سپری میشد.


29_قهرمانان تنیس

اون روزا نگران عدم موفقیت گروه ریوما ایچیزن به علت مصدوم شدن چشمای کراشم بودم:)
اون روزا نگران عدم موفقیت گروه ریوما ایچیزن به علت مصدوم شدن چشمای کراشم بودم:)


من تا یکسال روی شخصیت اصلی داستان کراش زده بودم و فک میکردم خوش تیپ ترین موجودی که عالم به خودش دیده این پسر قدکوتاه تنیس بازه:)

تازه ریوما ایچیزن دوازده سالش بود و منم یازده سال😍😂


30_اوگی

ولی واقعا اوگی دوست با وفایی داشت هیچ وقت ترکش نمیکرد و همیشه کمکش کرد تا سوسکا رو شکست بده🤗😄
ولی واقعا اوگی دوست با وفایی داشت هیچ وقت ترکش نمیکرد و همیشه کمکش کرد تا سوسکا رو شکست بده🤗😄


فقط من از اون سوسکا متنفر بودم یا شما هم؟! بی شعورا آرامش من بیننده رو هم سلب کرده بودن وای به حال اوگی.



من همینارو یادم میومد البته فقط انیمشن هایی که به صورت قسمت های کوتاه و سریالی بودن رو عنوان کردما اگه بخوای سینمایی هارو بگی که باید تا مدت ها توی لیستت اسامی رو ثبت کنی:)

اگه شما هم چیزی یادتون اومد خوشحال میشم یادآوری کنید.



انیمیشنخاطراتبرنامه کودک دهه هشتادیلیست انیمیشنکودکی
«دنیا به دور تو نمیچرخه!»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید