سلام:)
خب من در دسته انسان های شاید متفاوت از سایر بچه های هم نسل دهه هشتادی خودم بودم که تا سن 18 سالگی داشتم با یه گوشی نوکیای ساده سر میکردم!
اونم فقط برای اینکه اگه جایی رفتم و کاری داشتم بتونم با پدر و مادرم یا دوستام تماس بگیرم!

خب بنابراین خبری از پلتفرم هایی مثل اینستاگرام تلگرام اسنپ چت تیک تاک و... برای من نبود و در حالی که بقیه دوستام با تعجب ازم میپرسیدن که چجوری میتونم بدون اینستا سر کنم منم با تعجب نگاشون میکردم که چجوری میتونن این همه مدت رو در فضای مجازی سپری کنن!
دوره دبیرستان هم که به لطف کرونا داخل خونه گذشت و مجبور بودم از گوشی مادرم برای رفتن داخل اپلیکیشن شاد و عرض سلامی تقلبی به بقیه و بعدش خوابیدن تا لنگه ظهر استفاده کنم!
اما از وقتی سیزده سالم بود توی دفتر خاطراتم ماجراهای بزرگ زندگیم از غم و ناراحتی ها گرفته تا سفر هایی که رفتم و... رو ثبت میکردم تا اینکه با ویرگول آشنا شدم:)
چون آشنایی من با ویرگول مصادف بود با ورودم به کلاس دهم بنابراین طغیان های روحی زیادی رو به علت کنکور تجربه میکردم و موج احساساتی بودن من باعث میشد بارها یه اکانت درست کنم 50 60 تا دنبال کننده با کلی پست توی ویرگول داشته باشم و بعد در حرکتی انتخاری به علت تصمیم شماره 13890 برای درس خوندن دلیت اکانت کنم!😄
بنابراین تقریبا همه کاربرای ویرگول رو میشناسم اما اونو منو نمیشناسن🚶🏻♀️
به هرحال الان با اکانتی که قرار نیست فعلا دلیت بشه در خدمتتون هستم...فیض ببرید!😎
آره خلاصه میخوام بگم از نوشتن و ثبت تجربه ها راجب کتاب خوندن زندگی موسیقی فیلم دوستام خانواده عشق و...خوشم میاد و دوست دارم بحشی از وقتم صرف وبلاگ نویسی بشه.
وبلاگ نویسی کردن علاوه بر اینکه بهم حس خوبی میده یه چیز لذت بخش برای اوقات فراغته و حس منحصر به فرد بودن بهم میده.
حالا چند تا دلیل آوردم که چرا توی ویرگول مینویسم!
بریم دلیلارو ببینیم:)
وبلاگنویسی باعث میشه بتونم تصمیمات بهتری بگیرم و با ثبت بعضی چالش ها و کارهایی که انجام میدم،کنترل و نظم بیشتری به زندگیم بدم.
با نوشتن تجربیات و تفکراتم و گاهی احساساتی که تجربه میکنم حس میکنم کنترل بیشتری روی زندگیم دارم و میتونم راجب تجارب و اتفاقات زندگیم بهتر تامل و فکر کنم.صحبت کردن راجب کتابهایی که میخونم و فیلم هایی که تماشا میکنم باعث میشه بیشتر از قبل از هرکدومشون درس بگیرم.
گاهی اوقات تنها چیزی که در این دنیای پر از اتفاقات ناراحتکننده حالِت رو خوب میکنه و میتونه برات پناهگاهی امن باشه،نوشتنه و بس:)
میتونم با آدمایی که مثل خودم فکر میکنن و یا کسایی که 180 درجه با من تفاوت دارن،تعامل کنم و درباره مباحث مختلف نظراتشون رو بدونم.ازشون یاد بگیرم و درباره دیدگاه ها و نظرات خودم بیشتر فکر کنم و به اشتباهاتم پی ببرم.
گاهی اوقات معرفی یه کتاب خوب یا فیلم سینمایی،نوشتن راجب تجربیات و کارهایی که انجام دادی میتونه برای سایر کاربران مفید باشه.گاهی اوقات شروع یه کار خوب یا دادن یه ایده میتونه باعث بشه افراد دیگه هم اونو انجام بدن و اینجوری تو شروعکننده یه کار خوب بودی.
من فضای ویرگول رو به سایر پلتفرم ها مثل اسنپچت،اینستاگرام،توییتر و... ترجیح میدم.حس میکنم فضای خیلی سالمتر و مفیدتری داری.«البته به شرطی دووم میاره که به نظرات کاربرانش اهمیت بده»
من از کاربرای ویرگول اطلاعات زیادی یاد گرفتم،از توصیهها و نصیحت های بسیاریشون درس زندگی یادگرفتم و خوندن سفرنامه ها و ماجراهای مختلف زندگی افراد مختلف برام جذاب بوده.
نوشتن مداوم در کنار خوندن کتاب باعث میشه،دایره لغات شما گسترش پیدا کنه و استعداد نویسندگیتون در گذر زمان تقویت بشه و رشد کنید.
توی ویرگول من کلی دوست خوب پیدا کردم،گاها با آدمهایی آشنا شدم که زندگیم رو به طور کلی تغییر دادن و تاثیرات خوب زیادی داشتن.آدمایی که از فاصله دور باهاشون حس نزدیکی زیادی داشتمو درسهای بزرگی ازشون گرفتم.

پ.ن:این روزها برخی کاربران قدیمی ویرگول مثل جناب دستانداز و آقای دادخواه و... پستهایی در نقد ویرگول نوشتن که کاملا به حق بود،اما متاسفانه من حس میکنم صاحبان ویرگول اهمیتی به پیشنهادات و نظرات مخاطبانش نمیده تا زمانی که همه از اینجا رخت ببندن.غافل از اینکه عدم حضور برخی کاربران در ویرگول به معنای نابودی کامل ویرگول میشه.کاش فقط به پول فکر نکنند!
هنری دیوید سورو:«من میتوانم همه چیز را وقتی که مینویسم،از بین ببرم.غمهایم ناپدید میگردد و شجاعتم دوباره متولد میشود.»🌱
شما چرا توی ویرگول مینویسید؟🙃