روزی ناصرالملک از همکای با ماموران اداره آمار (احصائیه ) در دادن اسامی خانواده خود سر باز زاده بود. به ماموران گفته بود : من اسامی فامیل خود را نمیدهم . من مسلمانم و این ترتیب از اسلامیت به دور است .... ذکر اسم و سن نسوان (زنان) گویا یکی از مسائل آن باشد .
برگرفته از کتاب زندگانی سیاسی ناصرالملک ?
شگفت انگیز اینکه این چنین آدمی که تظاهر به مذهب را تا بدان حد رساند ، بچه های خود را انگلیسی مآب تربیت کرده است .
دکتر قاسم غنی در یادداشت های خود در مورد او مینویسد :
« این مرد از ایرانیان نفرت داشت و بچه هایش را همه انگلیسی مآب تربیت کرد به طوری که از انگلیسیان انگلیسی ترند . یکی از اینها همین حسینعلی است. خواهر او علنا به ایرانی بد میگوید و تحقیر میکند . »
بلوشر سفیر آلمان درباره واکنش زنان ایران در آغاز کشف حجاب نوشته است :
«... تنها یک زن جرات میکرد در ضیافتهای شام سفارتخانه ها بدون چادر حاضر شود و آن هم مشروط به اینکه منحصرا اروپاییها شرکت داشته باشند و از ایرانیان دعوتی به عمل نیاید و او هم بیوه ناصرالملک بود .»
ناصرالملک نخست وزیر در زمان محمدعلی شاه بود که بدون اطلاع دادن به شاه در ۲۲ آذر ماه به مجلس رفت و استعفای خود را اعلام کرد که موجب خشم شاه شد و او را به دربار احضار هم کرد و البته اندکی نگذشت که شاه فرمان متوقف کردن او را نیز داد و حتی قصد کشته شدن او را داد اما با پادرمیانی میانی انگلیس این اتفاق نیفتاده و وی به اروپا رفت .
بعد از پناهنده شدن محمدعلی شاه به سفارت روسیه ناصرالملک به ایران برگشته و بعد از فوت عضدالملک نایب السلطنه احمد شاه که هنوز به سن قانونی نرسیده بود شد .