
مقایسه دو سریال «تاسیان» و «شکارگاه»
نمیدانم قسمت جدید سریال «شکارگاه» را دیدهاید یا نه، اما برای من واقعاً جای تأمل داشت.
«شکارگاه» در بازه زمانی قاجار، حدود سال ۱۲۹۰ شمسی روایت میشود. این دوران را نمیتوان اوج نکبت قاجار دانست، بلکه میتوان گفت دورهای نسبتاً آرامتر است. با این حال، آنچه سریال نشان میدهد، بسیار رقتانگیز است: از خرافات عمیقی که در دل مردم ریشه دوانده—تا جایی که یک تکه استخوان را بالاتر از هر قدرت دیگری میدانند—تا نوع آرایش و پوشش زنان، فروش علنی دختربچهها، شیوه غذا خوردن، و حتی شگفتزدگی از وجود دستمال کاغذی. همه اینها جای فکر دارد.

حدود پنجاه یا شصت سال بعد، به فضای سریال «تاسیان» میرسیم: خانههای رنگارنگ، لباسهای فاخر، دانشگاه، احترام به دختران و زنان، اوج شکوفایی ادبیات معاصر و آداب معاشرت قوی حتی در میان خانوادههای معمولی و بازاری. این زمان، چه در دل خانوادههای مدرن و چه در میان اقشار سنتی، نمادی از دورهای است که جامعه ظاهراً به بلوغ تازهای رسیده است.
حتی اگر به قول آقای نجات "این جامعه فقط پوستش مدرن شده و بنش سنتی است " باز هم سنتی بودنش بسیار متمایز با آن دوران "شکارگاه" است .
نمیدانم این تغییر ۶۰ ساله را چه باید نامید، اما نمیتوان آن را نادیده گرفت. چنین پوستاندازی در دل و ذهن مردم، کار سادهای نبوده و بیشک حاصل مجموعهای از فشارهای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی است.
دوست داشتم این موضوع را با شما همراهان به اشتراک بگذارم تا شاید فرصتی برای تأمل و اندیشیدن فراهم شود.