روزی که تصمیم گرفتم تولید محتوا رو بهعنوان شغل دوم شروع کنم، هنوز تصویر دقیقی ازش نداشتم. برای من «تولید مُحتوا» مُترادف بود با «اینستاگرام»، اینستاگرام مُترادف با «آنلاین شاپ» و در نهایت آنلاینشاپ مُترادف با «درآمد رویایی».
چون شاغل بودم و روزانه سه تا چهار ساعت با مترو در حال رفتوآمد بودم، تصمیم گرفتم همون زمانو به یادگیری اختصاص بدم. فقط اونایی که متروی تهران، مخصوصاً خط صادقیه رو در ساعات شلوغی تجربه کردن، میدونن که این تصمیم چقدر میتونست محکوم به شکست باشه.
در حالی که فروشندهها با انرژی در حال فروش لیف و اسکاچ نانو بودن، من با جدیت در حال یادداشتبرداری از دوره آموزشیای بودم که فکر میکردم قراره نقطه شروع مسیر حرفهایم باشه.
اینا سه مورد از اولین نکاتی بودن که اون روز یادداشت کرده بودم و هنوزم الان وقتی مُرور میکنم، خندهم میگیره:
۱. موقع شروع پیج اینستاگرام، باید از دوست و آشنا بخوایم ما رو فالو کنن تا تعداد فالوورامون صفر نباشه.
۲. برای کاور پستها از عکس افراد معروف مثل ایلان ماسک یا مهران مُدیری استفاده کنیم تا باعث جلب توجه مُخاطب بشه.
(اون موقع با خودم فکر میکردم چجوری زیورآلات مُنجوقی رو باید به این بزرگواران ربط بدم؟!)
۳. از ترندهای طنز مثل "جدی میفرمایید؟" استفاده کنیم تا پیجمون زودتر بالا بیاد.
حالا که مسیرم رو حرفهایتر دنبال میکنم، دلم میخواد تصور کنم اون روز، وسط همهمهی فروشندههای مترو، من اشتباه شنیدم که برای رشد در اینستاگرام باید این سه کار رو انجام بدم!
واقعیت اینه که دنیای تولید محتوا و بازاریابی دیجیتال خیلی عمیقتر و پیچیدهتر از این حرفاست. رشد واقعی تو این فضا با توصیههای دم دستی اتفاق نمیافته.
چیزی که بعدها فهمیدم این بود که موفقیت تو تولید مُحتوا یعنی بدونی:
چطوری محتوای ارزشمحور بسازی
چطور مخاطب هدف رو درست بشناسی
چطور از کلمات کلیدی مناسب استفاده کنی
چطور اصول سئو رو یاد بگیری و پیاده کنی
نه اینکه صرفاً با یه محتوای جنجالی یا ترند رشد کنی و بعدا فراموش بشی.
اگر بخوام نگاهی که اون روزها به تولید مُحتوا داشتم رو اصلاح کنم باید بهتون بگم که:
• محتوا فقط برای دیده شدن نیست. باید بهونهای باشه برای ساختن یه ارتباط واقعی با مخاطب.
• ترند خوبه، ولی به شرطی که با ارزشهای کسبوکارت همراستا باشه.
• اشتباههای اول مسیر، بخشی از فرایند یادگیریان.
از روزی که یادگیری در مورد تولید مُحتوا رو شروع کردم تا امروز، بیشتر از یکسال میگذره. درسته تو اون متروی شلوغ، بعضیا صاحب یه لیف نو شدن، اما من هم اون روز مسیر جدیدی در زندگیم رو شروع کردم، هر چند الان میفهمم که یه قدم اشتباه بود.
حالا دارم پروژه شخصی خودم به اسم مُپدیا رو توسعه میدم. مُپِدیا برای من، یه مسیر یادگیری و آزمون و خطاست که بر پایه علاقهم بنا شده و این شعاریه که براش انتخاب کردم: «مُحتوا حرف اولو میزنه».
هدفم اینه که با قدمهای کوچیک اما مُداوم، به یه مُشاور مُحتوای مُناسب مُخاطب تبدیل بشم. نه فقط تو اینستاگرام، بلکه هرجایی که ارتباط واقعی با آدمها مهمه.
تا حالا شده از یه توصیه عجیب و غریب برای تولید محتوا استفاده کنی و بعد بفهمی اشتباه بوده؟
تو شروع مسیرت چه اشتباهی کردی؟ یا چه درسی گرفتی؟
من اینجا قراره از مسیر یادگیریم بگم. خوشحال میشم تو هم داستانتو برام بنویسی.