ویرگول
ورودثبت نام
Elman
Elman
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

بدشانسی های من!

سلام امیدوارم خوب باشید.امروز می خوام کار ها و خرابکاری هامو تو این مقاله بنویسم.

گزینه یکم.????????وای بهتره نگم!!!!!

توی کلاس آنلاین اسکای روم ساعت۱۰:۰۰ توی کلاس بودم که خانم معلم مون تصویر و صدای منو فعال کرد که پرسش و پاسخ کنه.

کتاب درسی جلوم رو میز بود مامانم پنهانی اومد کتابو برداره دستش دیده شد.خانم معلم مون گفت آقای مهدوی من اونجا یه دست دیگه می بینم.منم بدون توضیح کناره گیری کردم بین اون همه آدم مامانمو بدون روسری با لباس خواب نشون دادم.معلممون گفت آقای مهدوی وضعش خوب نیست بمونه برای بعد منو قطع کرد!!!??????????از حرس و جوش سیاه شده بودم.ای خدددددااااااا!!!!!!!

گزینه دو:آقا تو خونه مامان بزرگم بودم و کلاس اسکای روم داشتم.مامانم گفت برو اسکای روم.من گفتم باشه.سرم گرم بازی بود دست نکشیدم.ساعت۱۲صبح بود رفتم اسکای روم همه داشتن خداحافظی می کردن و من سلام دادم.!!!!!!!!!!!!!.

زندگی خوبی ندارم و هی گند می زنم ولی راضیم.

خداحافظ همگی دوستتون دارم.

لایک کامنت دنبال.♥️♥️♥️♥️♥️♥️????????????????????????????بای بای.البته یه گزینه یادم رفت.یه بار رفته بودیم اردو جنگلی.من و کل کلاس دوم تو یکی از خونه های چادری بودیم. معلم مون اومد گفت تو خونه چادری سلفی بگیرم.همه با نیش باز و خوشحالی برای سلفی ریختن رو سرو صورت من.تو سلفی فقط پای من دیده شد.توی اتوبوس اردو هم من با آب لباس دوستمون رو خیس کردم.ببخشید رفیق.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید