خرداد ۱۴۰۴ برای من فقط یک ماه بحرانی نبود، بلکه لحظهای بود که معنی واقعی "نقدشوندگی" رو با پوست و استخوانم فهمیدم.

در روزهایی که اوضاع امنیتی و اقتصادی کشور به شدت متزلزل شده بود، من هم مثل خیلی از سرمایهگذاران، بخشی از داراییهام رو در کیف پول گرم نوبیتکس قرار داده بودم. نوبیتکس، به عنوان یکی از معتبرترین صرافیهای ارز دیجیتال ایران، به ناگهان قربانی حمله سایبری شد. برداشتها مسدود، داراییها قفل، و در روزهایی که هر ریال برای من ارزش حیاتی داشت، عملاً دسترسی به سرمایهام از بین رفت.
نوبیتکس اعلام کرد که بخشی از داراییها با پوشش بیمهای قابل بازگشت است و جای نگرانی نیست. اما واقعیت این بود: در لحظهای که باید پولم نقد میشد، هیچ چیز قابل نقد کردن نبود. همین اتفاق تلنگری شد برای اینکه بازنگری کنم در مفهوم امنیت و نقدشوندگی، بهویژه در بازارهایی که تا دیروز بهشان اعتماد کامل داشتم.
اما مسئله فقط ارز دیجیتال نبود. همزمان با این بحران و در پی جنگ ایران و اسرائیل، سیاستهای مالی داخلی نیز باعث شد بازار طلای آبشده، که تا پیش از این به عنوان یکی از امنترین ابزارهای سرمایهگذاری شناخته میشد، با چالشهایی بیسابقه مواجه شود.
از بسته شدن درگاههای پرداخت تا اختلال در خرید و فروش، و حتی اعلام محدودیت برداشت ریالی توسط برخی پلتفرمها، همهچیز حکایت از این داشت که یک تغییر عمیق در راه است. تغییری که نهتنها فنی و تکنولوژیک، بلکه اعتمادمحور و سیاستزده بود.
در ادامه این گزارش، میخواهیم دقیقتر بررسی کنیم که چه بر سر بازار آنلاین طلای آبشده آمد، چه سایتهایی هنوز پابرجا هستند، چه کسانی عقب کشیدند، و مهمتر از همه: چه معیاری برای انتخاب یک پلتفرم امن در شرایط بحرانی وجود دارد؟ برای آشنایی با معتبر ترین سایت خرید و فروش طلای آب شده در ادامه این مطلب همراه من باشید.
با آغاز بحران، بانک مرکزی برای کنترل جریان نقدینگی و جلوگیری از خروج سرمایه، دستور مسدودسازی درگاههای بانکی پلتفرمهای خرید و فروش طلا را صادر کرد.
یعنی چه؟
کاربران نمیتوانستند با کارت بانکی خود حسابشان را شارژ کنند یا طلای جدید بخرند. بسیاری از تراکنشها عملاً متوقف شد، مگر آنکه حساب کاربر از قبل شارژ شده بود.
اثر فوری:
توقف فعالیت پلتفرمها، سردرگمی کاربران، و ایجاد فضای بیاعتمادی گسترده نسبت به معاملات آنلاین طلا.
حتی در مواقعی که کاربران اعتبار ریالی در حساب کاربری خود داشتند، امکان برداشت کامل یا فوری آن فراهم نبود. برخی پلتفرمها سقف برداشت روزانه تعیین کردند و برخی دیگر برداشت را بهطور کلی متوقف کردند.
یعنی چه؟
ممکن بود کاربر دهها میلیون تومان اعتبار داشته باشد، اما تنها اجازه برداشت روزانه یک یا دو میلیون تومان را داشته باشد یا اصلاً نتواند مبلغی برداشت کند.
نمونه واقعی:
بسیاری از کاربران گزارش دادند که پس از فروش طلا، روزها منتظر ماندند تا مبلغ فروش به حسابشان واریز شود، اما هیچ بازه زمانی مشخصی از سوی پلتفرم اعلام نمیشد.
در حالت عادی، کاربران میتوانستند طلای خریداریشده را به صورت فیزیکی تحویل بگیرند. اما در بحران، تحویل فیزیکی متوقف یا محدود به شرایط خاص و زمان نامشخص شد.
یعنی چه؟
حتی اگر کاربر طلا خریده بود و سند رسمی هم داشت، در عمل نمیتوانست آن را تحویل بگیرد یا مجبور بود هفتهها در صف انتظار بماند.
علت:
پلتفرمها به دلیل نداشتن موجودی طلای کافی، یا محدودیتهای حملونقل و بیمه در دوران بحرانی، توانایی تحویل فیزیکی را از دست دادند.
در حالی که امکان خرید طلا از سوی کاربران فعال بود، برخی پلتفرمها اجازه فروش طلا به سیستم را غیرفعال کردند.
یعنی چه؟
کاربرانی که نیاز فوری به نقد کردن داراییشان داشتند، نمیتوانستند طلای موجود در حسابشان را بفروشند و به ریال تبدیل کنند.
نتیجه:
بازار بهصورت یکطرفه اداره میشد؛ کاربران فقط میتوانستند بخرند، اما نه بفروشند، نه برداشت کنند، نه طلا تحویل بگیرند.
پلتفرمها در اطلاعیههای خود اعلام میکردند که محدودیتها «با دستور نهادهای ذیربط» اعمال شده، اما هیچگاه مشخص نشد کدام نهاد دقیقاً این تصمیمات را گرفته است: بانک مرکزی؟ وزارت صمت؟ نهادهای امنیتی؟
یعنی چه؟
کاربر نمیدانست برای پیگیری مشکل خود باید به چه مرجعی مراجعه کند، و این ابهام عملاً موجب افزایش بیاعتمادی عمومی شد.
پلتفرمها در بسیاری موارد بدون اینکه پشتوانه واقعی (طلا یا نقدینگی) برای سفارشها داشته باشند، اقدام به فروش کردند. در زمان بحران، این مدل باعث شد بسیاری از تعهدات مالی غیرقابل انجام شوند.
یعنی چه؟
پلتفرم ابتدا طلا را به کاربر میفروخت و سپس تلاش میکرد در بازار آزاد آن را تأمین کند. با قفل شدن بازار، نه طلایی برای تحویل بود، نه نقدینگی برای پرداخت وجه.
نتیجه:
کاربران با موجودیهای "صوری" مواجه شدند که نه قابل برداشت بود، نه قابل تحویل، نه قابل فروش. سیستم کاملاً از تعادل خارج شد.
در پی آغاز جنگ ایران و اسرائیل در خرداد ۱۴۰۴، بازارهای مالی با شوک شدیدی مواجه شدند. یکی از بخشهایی که بیش از همه تحت تأثیر قرار گرفت، بازار معاملات آنلاین طلای آبشده بود. پلتفرمهایی که پیش از این با تبلیغات گسترده و رشد سریع کاربران، خود را بهعنوان گزینههایی امن و کارآمد معرفی کرده بودند، ناگهان با مجموعهای از محدودیتها و بحرانهای عملیاتی مواجه شدند. در این گزارش، عملکرد پنج پلتفرم اصلی این حوزه، میلی، طلاسی، زرپی، ملیگلد و والگلد، را از منظر شفافیت، توان عملیاتی، واکنش در بحران، تأمین ریالی و طلایی، و ادراک عمومی در شبکههای اجتماعی بررسی میکنیم.
وضعیت پیش از بحران: میلی بهعنوان یکی از بزرگترین پلتفرمهای معاملاتی طلا در ایران شناخته میشود. این پلتفرم مدعی است که دارای خزانه فیزیکی در بانک کارگشایی بوده و طلای خریداریشده توسط کاربران بهطور واقعی ذخیره میشود. تعداد کاربران میلی بیش از ۲ میلیون نفر است و مجموع معاملات آن به چند صد طلا در کمتر از یک سال رسیده است.
در دوران بحران:
درگاه بانکی میلی بهطور کامل مسدود شد و این مسأله، عملیات واریز و برداشت را مختل کرد.
میلی با انتشار بیانیه رسمی، اعلام کرد که بیش از ۵۴۵ کیلوگرم طلا نزد بانک کارگشایی سپردهگذاری کرده و در حال تأمین نقدینگی از منابع خارجی برای تسویه کاربران است.
تحویل فیزیکی همچنان در شعب منتخب فعال بود، اما با وقفه زمانی.
تأمین ریال و طلا: میلی تلاش کرد با منابع خارجی و خزانه خود، تعهدات ریالی و طلایی را تأمین کند. عملکرد آن در این زمینه قابل قبول و نسبتاً شفاف بود، اما محدودیت سقف برداشت روزانه (۲ میلیون تومان) همچنان مانع نقدشوندگی فوری بود.
بازخورد در شبکه های اجتماعی: میلی بهصورت فعالانه در توییتر و کانال تلگرام خود اطلاعرسانی کرد. بیانیههایی منتشر شد که نشان میداد این مجموعه تلاش دارد پاسخگو و شفاف باشد. کاربران نیز به نحوی محتاط اما مثبت به عملکرد میلی واکنش نشان دادند، هرچند برخی کاربران نسبت به سرعت پایین برداشتها انتقاداتی مطرح کردند.
جمعبندی: میلی با وجود بستهشدن درگاهها و مشکلات عملیاتی، با استفاده از پشتوانه بانکی، بیانیههای شفاف، و ادامه فعالیت خزانهداری حضوری، سعی در حفظ اعتماد کاربران داشته است.
وضعیت پیش از بحران: دادههای عمومی درباره ساختار مالکیت، پشتوانه فیزیکی طلا، و مجوزهای رسمی طلاسی کمتر در دسترس است. تعداد کاربران رسمی اعلام نشده، اما تخمین زده میشود کمتر از ۵۰۰ هزار نفر باشد. این پلتفرم بیشتر بهواسطه همکاری با اسنپ و تبلیغات در شبکههای اجتماعی شناخته میشود.
در دوران بحران:
طلاسی اعلام کرد درگاه های این پلتفرم هم بسته است!
اطلاعات دقیقی از میزان تحویل فیزیکی یا سقف برداشتها منتشر نشده است.
تأمین ریال و طلا: بهدلیل عدم شفافیت عملکرد، نمیتوان ارزیابی دقیقی از تأمین ریالی و طلایی طلاسی داشت. اما نبود گزارشهای رسمی و بازخوردهای منفی در فضای مجازی، آن را در میان پلتفرمهای ضعیف در این زمینه قرار میدهد.
بازخورد در فضای مجازی: در توییتر و سایر پلتفرمها، طلاسی حضوری نسبتاً کمرنگ دارد. عدم شفافیت اطلاعات، موجب شده کاربران درباره قابلیت اتکا به این پلتفرم تردید داشته باشند.
جمعبندی: طلاسی یکی از مبهمترین گزینهها در بازار فعلی است. شفاف نبودن منابع تأمین، مجوزها و نحوه تحویل طلا باعث شده این برند در رده پلتفرمهای پرریسک قرار گیرد.
وضعیت پیش از بحران: زرپی با تمرکز روی سادگی فرایند خرید و فروش، رابط کاربری روان و زیرساخت فنی مناسب، توانست سهم قابل توجهی از کاربران حوزه طلا را جذب کند. تعداد کاربران زرپی مشخص نیست و در هیچ کدام یک از شبکه های اجتماعی و سایت این پلفترم به تعداد کاربران اشاره نشده است. پشتوانه زرپی از سوی بانک کارگشایی اعلام شده است.
در دوران بحران:
برخلاف برخی رقبا، زرپی اعلام کرد که برداشت ریالی از کیف پول بدون محدودیت ادامه دارد.
امکان تحویل فیزیکی نیز همچنان فعال باقی ماند.
تأمین ریال و طلا: زرپی در عمل توانست نقدینگی کافی برای برداشت ریالی را تأمین کند. این مزیت، اعتماد کاربران را افزایش داد. هرچند شفافیت در مورد میزان ذخایر طلایی همچنان جای کار دارد.
بازخورد عمومی: در شبکههای اجتماعی، زرپی کمتر درگیر حواشی منفی شد. کاربران رضایت نسبی از پایداری عملکرد در شرایط بحرانی داشتهاند، اگرچه برخی پرسشها در مورد مدل تأمین طلا همچنان بدون پاسخ مانده است.
جمعبندی: زرپی در عمل یکی از باثباتترین پلتفرمها در بحران اخیر بوده، اما برای ادامه مسیر نیاز به شفافسازی بیشتر درباره ساختار مالی و انبارداری دارد.
وضعیت پیش از بحران: پلتفرمی با پشتوانه رسمی بانک ملی و خزانه فیزیکی در شعبه کارگشایی. ملیگلد روی فروش خرد، کارمزد پایین و امکان تحویل حضوری تمرکز کرده است. طبق آمار رسمی، این پلتفرم بیش از ۱ میلیون کاربر فعال دارد.
در دوران بحران:
درگاه بانکی مسدود شد، اما پشتیبانی فعال و اطلاعرسانی سریع باعث شد مشتریان دچار سردرگمی نشوند.
تحویل حضوری در تهران و شیراز فعال بود و همچنان ادامه دارد.
تأمین ریال و طلا: ملیگلد با تکیه بر بانک ملی توانست سطح مناسبی از اعتماد را در تأمین ریال و طلا ایجاد کند، گرچه سرعت تسویه و برداشت در برخی موارد با کندی مواجه شد.
بازخورد در فضای عمومی: ملیگلد در توییتر و اینستاگرام اطلاعرسانی مناسبی داشت. کاربران بهویژه اعتماد بیشتری بهواسطه برند بانک ملی نشان دادند.
جمعبندی: ملیگلد یکی از قابلاعتمادترین گزینهها در شرایط بحرانی بود، هرچند محدودیت برداشت و پوشش جغرافیایی تحویل، همچنان چالشبرانگیز باقی ماندهاند.
وضعیت کلی: والگلد با پشتیبانی گروه مالی والکس، بیش از ۳ میلیون کاربر دارد. این پلتفرم تمرکز خود را روی معاملات ساده، بدون اجرت، و امکان تحویل فیزیکی با حداقل ۱ گرم گذاشته است. لازم به ذکر است که وال گلد زیر مجموعه والکس و علی بابا است. علی بابا از جمله شرکت هایی بود که در طی بحران جنگ، حدود ۴۵ درصد از نیروی کار خود را تعدیل کرد!
در بحران:
داده مستقیمی درباره وضعیت این پلتفرم در بحران خرداد در دست نیست، اما پایداری خدمات و عدم حضور در حواشی، نشان از ثبات نسبی دارد.
تأمین ریال و طلا: با توجه به ساختار پشتوانهای از سمت والکس، میتوان گفت والگلد از نقدینگی مناسبی برخوردار بوده، اما عدم انتشار آمار و گزارش رسمی باعث میشود ارزیابی دقیقتری میسر نباشد.
بازخورد عمومی: حضور فعال در رسانههای فینتک، و تمرکز بر شفافیت در طراحی رابط کاربری باعث شده تصویر حرفهای از والگلد در ذهن کاربران شکل بگیرد.
جمعبندی: والگلد با پشتوانه والکس و مدل کارمزدی رقابتی، گزینهای با پتانسیل بالا محسوب میشود؛ مشروط بر اینکه شفافیت بیشتری در مورد سازوکار تحویل و مدیریت بحران خود ارائه کند.