تعداد دفعاتی که کاربران در موتورهای جستجو عبارت یا کلمه کلیدی خاصی را جستجو میکنند، به عنوان حجم جستجوی کلمه کلیدی معروف است. برای تعیین اینکه کاربران چقدر به یک کلمه کلیدی علاقه دارند و چگونه این را متوجه شوید، میتوانید از ابزارها و تکنیکهای مختلف استفاده کنید:
حجم جستجو احتمالاً پرکاربردترین معیار در سئو است. این به ما کمک می کند تا محبوبیت کلمات کلیدی مختلف را بسنجیم و ترافیک جستجویی را که ممکن است از رتبه بندی برای آنها به دست آوریم، پیش بینی کنیم.
اما اغلب، سئوکاران بی تجربه، معیار حجم جستجوی کلمه کلیدی را در ارزش اسمی آن در نظر می گیرند، که منجر به تصمیمات بازاریابی ضعیف و هدر دادن منابع ارزشمند تجاری می شود.
در این پست، ما قصد داریم نگاهی دقیقتر به متریک حجم جستجو بیندازیم، توضیح دهیم که چیست، از کجا میآید و چگونه ممکن است گاهی شما را به بیراهه بکشاند.
تحقیق در بازار و بررسی رقبا: مطالعه بازار و رقبا میتواند به شما کمک کند تا کلمات کلیدی مهم را مشخص کنید. بررسی وبسایتها و مطالب مشابه در حوزه موضوعی خود میتواند نکات مفیدی فراهم کند.
با تحلیل دقیق حجم جستجوی کلمات کلیدی و رقبا، شما میتوانید استراتژی بهتری برای بهبود سئو و جلب ترافیک مخاطبان مرتبط با موضوع خود ترسیم کنید.
سئوکاران و بازاریابان دیجیتال معمولاً به حجم جستجوی کلمات کلیدی در مقایسه با معیارهایی مانند نرخ کلیک اهمیتی نمی دهند. با این حال، توصیه می کنیم حتما از حجم جستجوی کلمات کلیدی برای تحقیقات پایه خود استفاده کنید. اما بیایید ببینیم کدام محدوده حجم برای این منظور بهتر است؟
حجم و رقابت دو عامل اصلی حجم جستجوی کلمات کلیدی هستند. کلمات کلیدی با حجم بالاتر به طور بالقوه می توانند محبوبیت بیشتری کسب کنند، اما رقابت برای آنها به همان اندازه شدید است! این به نوبه خود رتبه بندی این اصطلاحات را دشوار می کند.
تعیین اهداف برای انتخاب شرایط تا حد زیادی به موقعیت و اهداف شما بستگی دارد. اگر صاحب وب سایت جدیدی هستید، ممکن است بهتر باشد کلمات کلیدی کم حجمی را که رقابت کمتری دارند، هدف قرار دهید تا نقطه شروع مطمئن تری برای ایجاد اعتبار دامنه ارائه دهید. از طرف دیگر، اگر صاحب یک سایت با رتبه بندی ارگانیک قوی تر هستید، ممکن است بخواهید سعی کنید پیشتاز خود را در قلمروی کمتر رقابتی حفظ کنید و استراتژی خود را بر اساس آن تنظیم کنید!