گاهی انگار دیوانه میشوی
برای انجام کارهای ساده و روزمره
ساعتی زمان را هدر میدهی، مثل ریختن آب
افکارت طوری میچرخند
که انگار در آستانهی خودکشی هستی
یا قرار است دست به قتل بزنی
دوستانت پیشنهاد میدهند
با هم بیرون بروید و در کافهای بنشینید
اما تو ساعتها فکر میکنی
بروم یا نروم؟
در خانه بمانم یا بروم؟
تا زمانی که وقت رفتن میشود
و آنها تماس میگیرند
میآیی یا نه؟ داره دیر میشه۳ نقطه
و تو در حالی جواب رد میدهی
که میتوانستی همان اول بگویی: نمیآیم
میخواهی در یک گفتوگوی صوتی شرکت کنی
نیم ساعت با خودت کلنجار میروی
و در نهایت موبایل را کنار میگذاری
مادرت میپرسد
صبحانه چی بخوریم؟
تو آنقدر مرددی که
آخر خودش تصمیم میگیرد
و غذایی آماده میکنی که میلی هم به خوردنش نداری
با این حال، ایراد هم میگیری
تشنهای
اما برای نوشیدن فقط یک لیوان آب
دو دل هستی
اما
چرا وقتی هوس قهوه میکنی
یک لحظه هم شک نمیکنی؟
سریع درستش میکنی
مینوشی، حتی گاهی بیشتر از یکی
در حالی که دکترت گفته روزی فقط یک لیوان بخور
این عجیب است
چون تو تصمیمات بزرگی در زندگی گرفتهای
و حالا در سادهترین کارها
احمقانه رفتار میکنی
و باید بهخاطرش تنبیه شوی
باید بنویسی
باید ادامه بدهی به نوشتن
تا بفهمی واقعاً از خودت چه میخواهی
از روزی که تصمیم گرفتی خودت را بشناسی
میدانستی با چالش بزرگی روبهرویی
روبرو شدن با کسی که نمیشناسیاش
خودت
شنیدن صداهایی که از درون میآیند
و برای اولینبار
واقعاً گوش دادن به آنها
گاهی خودت را سرزنش میکنی
از خودت بدت میآید
گاهی از شلوغی فرار میکنی
و تنهایی را به اجبار مهمان خانهات میکنی
گاهی در کتابهایی که میخوانی
با شخصیتها حرف میزنی
آنها را دلداری میدهی
در حالی که خودت به دلداری نیاز داری
و با همهی این دیوانگیها
با همهی این درگیریهای ذهنی
دوستت دارم
دوستت دارم
بهخاطر کمکهات به خودت
بهخاطر درسهایی که از زندگی میگیری
و بهخاطر اینکه قویتر از گذشته شدهای
ازت سپاسگزارم
ازت بابت اشتباهاتت متأسفم
اگر تا دیر وقت بیدار میمانی
اگر کافئین زیاد مصرف میکنی
اگر خودت را تحت فشار میگذاری
معذرت میخواهم
به تو فکر میکنم
از تو مراقبت میکنم
دیگر فقط به تو اهمیت میدهم
چون تو، خود منی
و خود من، به خودم افتخار میکنم
#کوثر_احمدی_پور, , ۱ از ۲, در فهرست, ۲ مورد