واژههایی که با توجه به ویژگیهای شخصیتیمون، مواجههی متفاوتی باهاش داریم.
خود من شخصیتی دارم که در تصمیمگیریهام همیشه مستقل عمل کردم و اینکه در شرایطی باشم که کسی یا کسانی برام تصمیمی بگیرن و بعد به من ابلاغش کنن که انجام بدم و بعد برام زمان تعیین کنن خیلی راحت نبوده چون احساس میکنم آزادی عملم گرفته میشه....
زمان شروعم در تیزلند در جلسات اولیه با یک کارفرما و مدیر سختگیر و جدی روبرو شدم و تصور کردم هرگز نمیشه راضیش کرد و حرف قراره همیشه حرف خودش باشه.....
اما در ادامه به این موضوع به عنوان یک چالش نگاه کردم و سعی کردم که در درجهی اول انسانی که روبروم هست رو درک بکنم با تمام دغدغهها، تجربیات، مسائل، اهداف و خط قرمزهای خودش و در قدم بعدی خودم رو قویتر کردم. چطور؟ رسیدگیهای شخصیم رو به خودم بیشتر کردم و تاییدی که میخواستم رو خودم به خودم دادم که زمانی که در محل کارم هستم با تمرکز کامل اینجا و در لحظهی حال باشم و مطمئن باشم که آنچه در سرم میگذره در محل کار، مربوط به همین محیط و امور کار هست. اینطوری نه تنها راندمانم بالاتر رفت بلکه بدون فشار و اضطراب بیش از حد خیلی جاها رضایت مدیرم هم جلب شد و برخلاف چیزی که تصور میکردم در خیلی از تصمیم گیریها با تیم خودمون هم مشورت شد و کلی چیز جدید در رابطه با خودم و ابزارهای فنی بهم اضافه شد.
وقتی به خودمون مطمئن باشیم اعتماد بقیه هم جلب میشه.
خیلی مهمه به نظرم اینکه رویکردمون به مسائل چی باشه و چقدر مسئولیت اتفاقات رو خودمون برعهده بگیریم.
عادل طالبی ازتون ممنونم به خاطر اعتمادی که بهم کردید و فرصتی که برای رشد در اختیارم گذاشتید.
از شما هم ممنونم که تا اینجا همراهم بودید و زمان گذاشتید و متنم رو مطالعه کردید.
خوشحال میشم از تجربههاتون برام بنویسید.