سعیدنوابی
سعیدنوابی
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

نقد و تحلیل فیلم درخت گردو

خلاصه داستان:

این فیلم درباره بمباران شیمیایی سردشت توسط صدام حسین است. فاجعه تاریخی که سرنوشت بسیاری از انسان ها را برای همیشه تغییر داد.

کارگردان:

محمدحسین مهدویان: کارگردان پرکار سال های اخیر سینما که آثاری مانند «ایستاده در غبار» ، «ماجرای نیمروز» و سریال «زخم کاری» را در کارنامه اش ثبت کرده است.

نقد فیلم «درخت گردو»:

محمدحسین مهدویان در «درخت گردو» دوباره به سبک و سیاق فیلمسازی موردعلاقه خود بازگشته و روایت «شبه مستند» از تاریخ را پیش گرفته است. واقعه‌ای که از آن به‌عنوان نخستین مورداستفاده از سلاح‌های شیمیایی در جنگ یاد می‌شود. در این واقعه، بیش از  100 نفر کشته و حدود 8000  هزار نفر نیز مجروح شدند که تا به امروز نیز عوارض استشمام گازهای شیمیایی در ریه آن‌ها زندگی عادی‌شان را مختل کرده است. پرداختن به این سوژه ایده بسیار بکری بود که محمدحسین مهدویان می‌توانست بر اساس آن فیلمی تأثیرگذار بسازد. اما نتیجه کار چنان ناامیدکننده است که حتی مخاطب می‌تواند در میانه فیلم از دیدن آن پشیمان شود.

بزرگ‌ترین مشکل فیلم «درخت گردو» قطعاً فیلمنامه است. فیلمنامه‌ای که در آن شخصیت‌ها ساخته نمی‌شوند و تاکید فیلم بر نمایش زجر و درد قربانیان سلاح شیمیایی است. به همین دلیل است که فیلم جدید مهدویان تبدیل به شکنجه مخاطب می‌شود بدون آن که قصه در آن گسترش پیدا کند. «درخت گردو» قرار است حول محور شخصیت قادر باشد. پدری که تمام اعضای خانواده‌اش را در بمباران شیمیایی ازدست‌داده و به‌نوعی، زندگی برای او به پایان رسیده است. فیلم اما از این موقعیت استفاده نمی‌کند تا درامی خلق کند و مخاطب را مجاب کند تا با او همذات‌پنداری کند. مهدویان به‌جای پرورش شخصیت‌های داستان، آن‌ها را به حال خود رها کرده و در عوض با استفاده از موسیقی و تصاویر اسلوموشن، قصد داشته پیامش را به مخاطب انتقال دهد که نتیجه ناامیدکننده است.

در فیلم، قادر از بیمارستانی به بیمارستان دیگر می‌رود و زجر و ناله‌های بسیار می‌شنود. این بخشی از واقعیت دردناک سردشت است که قطعاً می‌بایست در فیلمی که درباره این واقعه ساخته می‌شود به تصویر کشیده می‌شد. اما زمانی که فیلمی سینمایی درباره یک واقعه تاریخی ساخته می‌شود، قصه‌پردازی نیز تبدیل به یک اصل می‌شود. مخاطب قطعاً پیش از تماشای فیلم از آنچه که در سردشت گذشته اطلاع دارد و می‌داند که ابتدا و انتهای داستان به چه شکل می‌گذرد. ازاین‌جهت، لزوم وجود قصه‌ای که بتواند در دل این فاجعه تاریخی روایت شود حس می‌شود. شاید دراین‌خصوص اشاره به سریال «چرنوبیل» بتواند مقایسه مناسبی باشد. در این سریال، فاجعه اتمی چرنوبیل در اکراین، پس‌زمینه اصلی داستان بود اما قصه اصلی حول محور شخصیتی بود که می‌خواست دراین‌خصوص افشاگری نماید. اتفاقی که در فیلم مهدویان رخ نداده و قادر صرفاً ناظر بر رنج خانواده و مردمش هست و هیچ پیشرفت دیگری در فیلمنامه حاصل نمی‌شود.

بااین‌حال، بازی پیمان معادی در نقش اصلی یکی از نقاط قوت فیلم محسوب می‌شود. بازیگری که در یکی از چالش‌برانگیزترین نقش‌آفرینی‌های دوران بازیگری‌اش موفق عمل کرده و صحنه را از آن خود می‌کند. حضور مهران مدیری نیز یکی از علامت سؤال‌های بزرگ فیلم است که احتمالاً به دلیل بازاریابی و تبلیغات از وجود او در فیلم بهره‌مند شده‌اند. مهران مدیری بازی خوبی از خود ارائه داده اما بااین‌حال، نتوانسته ارتباط عمیقی باشخصیت برقرار کند و صرفاً تجربه قبلی بازیگری و اجرای او بوده که توانسته از سقوط شخصیت دکتر جلوگیری نماید.

«درخت گردو» علی‌رغم تمام ضعف‌هایی که دارد، هنوز سوژه مهمی دارد. رویداد تاریخی پردرد و رنجی که تابه‌حال به‌اندازه‌ای که شایسته بوده به آن پرداخته نشده و هرگز هم رنج مردمان سردشت در هیچ نقطه‌ای از جهان به رسمیت شناخته نشد. شاید بهتر می‌بود که «درخت گردو» حتی مستند می‌بود و به طور کامل قصه را فراموش می‌کرد تا اثری استاندارد و یکدست ساخته شود. این روایت شبه مستند و قصه‌ای که حتی به یک خط هم نمی‌رسد و هرگز گسترش نمی‌یابد، نمی‌تواند از «درخت گردو» اثری ماندگار بسازد. وضعیت فیلم زمانی بدتر می‌شود که بدانیم مهدویان سعی کرده بخشی از مشکلات اساسی فیلمنامه و در واقع کمبود قصه را از طریق راوی برطرف کند؛ ترفندی که مدت‌هاست از سینمای حرفه‌ای حذف شده اما کماکان سینمای ایران با اشتیاق به سراغ آن می‌رود!


نقد و تحلیل فیلم درخت گردو ساخته محمد حسین مهدویان

نام:سعید نوابی

نام استاد:علی اکبر حسنوند

استاد علی اکبر حسنوندفیلمدرخت گردوتحلیل فیلممحمدحسین مهدویان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید