سلام، تازگی با ویرگول آشنا شدم، در همان مطالب ابتدایی که شروع به خواندن کردم، به مطلبی برخوردم که غلط بود و به غلط بودن خودش هم پافشاری میکرد، سعی کردم دو شبهه از آن متن را بگیرم و اینجا همراه با جواب براتون بیاورم.
در دین اسلام، هر کس عقیده و اعتقاد خودش را دارد، و می تواند برای خودش عقایدی بسازد و طبق آن عمل کند، برای مثال من اسلام را دوست دارم و مسلمان هستم ولی دوست ندارم نماز بخوانم، یا روزه را برای مرد و زن واجب نمی دانم و تنها عملی مستحب می بینم، شما می توانید عقیده من را قبول نداشته باشید، برای همین هم در اسلام قرآن آمده است : " لا إکراه فی الدین" پس هر عملی که بخواهم انجام می دهم و عقیده خود را دارم.
اولاً باید گفت که اینگونه نیست که هر کس در دین اسلام دین جدیدی اضافه کند و واجبات را زیاد و یا محرّمات را کم کند و برای خودش دستکاری انجام بدهد.
تحریف دین در قرآن کریم امر نکوهیده و حرام و دارای عذاب الهی در جهنم ذکر شده؛
همانگونه که در آیه 15 سوره یونس آمده :
وَإِذَا تُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ ۙ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَٰذَا أَوْ بَدِّلْهُ ۚ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي ۖ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰ إِلَيَّ ۖ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
و هرگاه آیات روشن ما بر خلق تلاوت شود منکران معاد که امیدوار به لقاء ما نیستند گویند که قرآنی غیر از این بیاور یا همین را مبدل ساز. بگو: مرا نرسد که از پیش خود قرآن را تبدیل کنم من جز آنچه را که به من وحی میشود پیروی نمیکنم، من اگر عصیان پروردگارم کنم از عذاب روز بزرگ قیامت سخت میترسم.
از این آیه به صورت مستقیم نتیجه گیری میشود که هیچ کس حتی پیامبر خدا نمی توانند در دین دست ببرند و آنرا تحریف کنند و آنرا کم و زیاد بکنند و تنها دین همان چیزی است که خداوند متعال مقرر فرموده : قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي
و همچنین در این آیه 69 سوره بقره آمده که:
فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ۖ فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ
پس وای بر آن کسانی که از پیش خود کتاب را نوشته و به خدای متعال نسبت دهند تا به بهای اندک بفروشند، پس وای بر آنها از آن نوشتهها و آنچه از آن به دست آرند.
که همانگونه که واضح است دست بردن در کتاب و احکام الهی ( که از همان کتاب گرفته میشوند ) به شدت امری ناپسند است که عاقبت آن چیزی جز عذاب الهی نیست.
ثانیاً باید حتما با این نکته توجه کرد که منظور از " لا إکراه فی الدین " در آیه 256 سوره بقره این نیست که هر که دین را قبول کرد در عمل به برخی واجبات و پرهیز از برخی محرّمات مختار است بلکه منظور این است که ای انسان ها شما در قبول دین مختار هستید، یعنی میتوانید دین را قبول کنید ( و تمام واجبات را انجام و تمام محرّمات را ترک کنید ) و هم می توانید دین را قبول نکنید ( که در این صورت اعمال دینی نیز بر شما واجب نیست و می توانید انجام ندهید و محرّمات دین را انجام بدهید ) پس بنابر این در پذیرش دین انسان مختار است نه در انجام اعمال پس از پذیرش !
تنها راه شناخت دین و واجبات و محرّمات دینی قرآن است، تنها قرآن است که می تواند حق را از باطل جدا کند و تنها او باعث هدایت ما انسانها میشود، البته چهارده معصوم هم دور از هرگونه خطا هستند ولی چون حدود 1400 سال پیش بودند دیگر به درد ما نمی خورند و امام زمان هم که چون غایب هستند ما نمی توانیم احکام الهی را بپرسیم و جوابش را بگیریم، و چون احادیث معصومین(ع) نیز برخی تحریف شده است بنابر این نمی شود راه شناخت دین را احادیث ائمّه قرار داد که در این صورت کار اشتباهی کردیم.
بله قطعا یکی از راه های شناخت دین و احکام الهی قرآن است در این هیچ شکّی نیست، ولی همچنین همان طور که در قرآن ممیّز بین حق و باطل است ائمه اطهار نیز معصوم و همین ویژگی را دارا هستند.
اولاً درست است که امامان معصوم ( به جز امام غائب (عج) ) برای حدود 1400 پیش هستند، ولی سخنان ارزشمند و گهربار این بزرگیواران در میان ما به عنوان یک غنیمت و طلای ناب و ارزشمند باقی مانده، و می توانیم از این احادیث و روایات استفاده حداکثری را بکنیم.
این حرف غلط است که چون احادیث جعلی در بین دیگر احادیث وجود دارند ما نمی توانیم به هیچ حدیثی اعتماد کنیم، در علوم حوزوی علمی است به نام علم رجال؛ در این علم وظیفه رجالی ( کسی که علم رجال را فرا می گیرد ) این است که بیاید برای یک حدیث راویان آن حدیث را ببیند و بررسی کند که نتیجه آن این میشود که حدیث معتبر است یا خیر، به طوری که احادیث زیادی هستند که اعتبار 100 درصدی آنها نزد رجالی های ماهر و معروف تأیید شده، بنابر این می توانیم از آن احادیث معتبر حداکثر استفاده را بکنیم.
ثانیاً همانگونه که در حدیث ثقلین ( جزء معتبرترین احادیث ) آمده، امامان معصوم نیز گوهری ارزشمند هستند که باید از آنها استفاده کنیم. متن حدیث و ترجمه :
"إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ فَانْظُرُوا كَيْفَ تَخْلُفُونِّي فِيهِمَا أَلَا هذا عَذْبٌ فُراتٌ فَاشْرَبُوا وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ فَاجْتَنِبُوا"
"همانا من در ميان شما دو چيز سنگين و گران ميگذارم، كه اگر بدانها چنگ زنيد هرگز پس از من گمراه نشويد: كتاب خدا و عترت من أهل بيتم، و اين دو از يك ديگر جدا نشوند تا در كنار حوض كوثر بر من درآيند، پس بنگريد چگونه پس از من در باره آن دو رفتار كنيد، آگاه باشيد كه اين (يعنى تمسك بعترت) آب خوشگوار و شيرين است پس بياشاميد، و آن ديگر (يعنى روى برتافتن از ايشان) آب شور و تلخ است و از آن بپرهيزيد"
بنابر این یکی از راه های گمراه نشدن نیز اهل بیت هستند.
ثالثاً از امام زمان (عج) نقل شده است که :
"و امّا الحوادث الواقعة فارجعوا فيها الي رواة حديثنا. فانّهم حجّتي عليكم و انا حجة الله عليهم."
"اما در مورد حوادثي كه روي ميدهد به راويان احاديث ما رجوع كنيد كه آنها حجت من بر شما هستند و من حجّت خدا بر آنها هستم"
بنابر این وظیفه ما در ایّام غیبت کبری رجوع به مراجع تقلید و راویان حدیث است که آنان حجت امام بر ما هستند.