چجوری آیلتس ۷ رو ۳ ماهه بگیریم؟ - بدون هزینه و استاد
روایت یک شروع غیرممکن بدون استاد و هزینه میدونی چی شد که تصمیم گرفتم آیلتس بگیرم؟ صادقانه بگم، سطح زبان انگلیسی من در حد «متوسط» بود. نه استاد خصوصی داشتم، نه کلاس آیلتس میرفتم و نه در حال حاضر این زمان رو داشتم که ماهها وقتم رو صرف دورههای طولانی کنم. فقط میدونستم سه ماه فرصت دارم و باید به نمرهی ۷ برسم. خیلیها میگفتند «بدون کلاس نمیشه»، اما من تصمیم گرفتم خودم همهی مسیر رو مدیریت کنم. این مقاله خلاصهای از نکات عملی هست که من در کانال یوتیوبم، TheOmidLab، به طور کامل در یک ویدیو به نام «آیلتس ۷ بدون هزینه و استاد - فقط ۳ ماه کافیه!» به اشتراک گذاشتم. اگر ترجیح میدی به جای خوندن، داستان کامل این مسیر را در قالب ویدیو ببینی، میتونی از طریق لینک زیر به این محتوا دسترسی پیدا کنی:
۱. قدم اول: غلبه بر «غول واژگان» (Vocabulary) اوایل، مثل همه، رفتم سراغ کتابهایی مثل Vocabulary for IELTS و Collocations in Use. اما سریع فهمیدم حفظ کردن لیستهای بلندبالا و خشک، فقط وقتم رو تلف میکنه و چیزی در ذهنم نمیمونه. روش من: فیلتر کردن هوشمند: از هر چیزی که میخواندم (مقاله، پیدیافهای آکادمیک یا سایتهای خبری)، فقط لغات بدردبخور و پرکاربرد رو جدا میکردم. سیستم مرور تکراری (Anki): لغات رو وارد اپلیکیشنی مثل Anki (فلشکارت هوشمند) میکردم و هر روز، حتماً مرور میکردم. استفاده در جمله: مهمترین اصل این بود که لغات رو در جمله یا کانتکست (Context) یاد میگرفتم و استفاده میکردم، نه تو لیستهای خشک و بیروح. این باعث شد لغات هنگام صحبت یا نوشتن، خود به خود به ذهنم بیان. کالوکیشنها (Collocations) کلید اصلی: خیلی زود فهمیدم رمز حرفهایتر شدن، در کالوکیشنهاست. مثلاً به جای do a mistake باید بگی make a mistake. برای همین رفتم سراغ کتاب Collocation in Use و فقط بخشهای اصلی و پرکاربردش رو خلاصه کردم.
۲. قدم دوم: گرامر حداقلگرا و ساختار Writing تو بخش گرامر، اشتباه رایج رو نکردم و کل کتابهای قطور رو نخوندم. برای آیلتس، نیازی به این کار نیست! نقشه گرامر و رایتینگ: گرامر ضروری: تمرکزم رو فقط روی چند بخش اصلی گذاشتم: زمانها (Tenses)، جملات شرطی (Conditionals)، مجهول (Passive) و ربطدهندههای (Linking Words) پیچیده. همینها کافیه تا نوشتهت درست، تمیز و حرفهای به نظر بیاد. شروع از صفر: برای Writing، از روزهای اول شروع کردم. لازم نبود مقاله کامل بنویسم. بعضی روزها فقط یک پاراگراف مینوشتم تا عضلات نوشتنم گرم بشه. الگوی ثابت و اصلاح: نوشتههام رو با نمونههای نمرهبالای کمبریج مقایسه و اصلاح میکردم. به مرور یک ساختار ثابت پیدا کردم: مقدمه (Introduction)، دو پاراگراف اصلی (Body Paragraphs) و نتیجهگیری (Conclusion). ارائه مثال واقعی: هر وقت ایدهای مینوشتم، حتماً یک مثال واقعی و قابل لمس میآوردم (مثل آلودگی هوای تهران یا ترافیک شهر). این مثالهای ساده، نوشته رو قانعکنندهتر و پختهتر نشون میدن.
۳. قدم سوم: رام کردن هیولای Listening Listening برام کابوس بود. اوایل اصلاً نمیفهمیدم گویندههای BBC چی میگن! تکنیکهای من برای لیسنینگ: عادت روزانه: روزی ۱۵ دقیقه BBC Learning English گوش میدادم. متنشو میخوندم، بعد دوباره گوش میدادم (تکرار و تطبیق). این تکرار، گوشم رو به لهجهها عادت داد. تست و تحلیل: هر شب یک تست کامل از کتابهای کمبریج یا پلتفرمهایی مثل تستینو میزدم. نکته مهم این بود که صرفاً تست نمیزدم، بلکه جوابهای غلطم رو تحلیل میکردم که چرا اشتباه کردم. پیشبینی معجزه میکند: یاد گرفتم قبل از پخش فایل صوتی، سریعاً سوالات رو نگاه کنم و حدس بزنم جواب چی میتونه باشه. این پیشبینی ذهنی، کلی کمکم کرد تا جا نمونم. نوتبرداری ساده: روش نوتبرداری با کلیدواژهها رو تمرین کردم. مثلاً: price – 50 – discount. دیگه لازم نبود کل جمله رو بنویسم و عقب بمونم. ۴. قدم چهارم: سرعت و دقت در Reading توی Reading، اولش گیر میکردم، چون فکر میکردم باید کل متن طولانی رو بخونم. این فقط باعث هدر رفتن وقت میشد. راز سرعت Reading: نقشهخوانی پاراگرافها: یاد گرفتم هر پاراگراف رو سریع بخونم و فقط یک یا دو کلمه کلیدی در مورد ایده اصلیش یادداشت کنم. وقتی سوال میاومد، سریع میفهمیدم باید به کدام پاراگراف برگردم. معجزه Skim و Scan: از تکنیک Skimming (برای گرفتن ایده کلی هر پاراگراف) و Scanning (برای پیدا کردن یک کلمهی خاص یا عدد) استفاده کردم. اینطوری هم سرعت گرفتم و هم دقتم بالا رفت. رد کردن سوالات سخت: یک قانون ساده گذاشتم: هیچوقت روی یک سوال سخت بیش از یک دقیقه وقت نمیگذاشتم. رد میشدم و آخر سر اگر وقت اضافه میآوردم، برمیگشتم. همین مدیریت زمان، کلی نمرهمو نجات داد.
۵. قدم پنجم: شکستن دیوار ترس در Speaking Speaking همیشه برای من پر استرسترین بخش بود. برای همین، از تمرینهای عجیب و غریب شروع کردم تا ترسم بریزه. چطوری روان صحبت کنیم؟ آینه و ضبط صدا: هر روز جلوی آینه ۵ دقیقه با خودم حرف میزدم. بعداً شروع کردم به ضبط کردن جوابهام. گوش دادن به صدای خودم، کمک کرد بفهمم کجا مکث میکنم یا تکرار دارم (مثلاً زیاد میگفتم "you know"!). پاسخهای طولانی: یاد گرفتم جوابها رو طولانی و بسطیافته (Elaborated) بدم. وقتی میپرسیدند "Do you like music?"، فقط نمیگفتم "Yes". توضیح میدادم چه سبکی دوست دارم، کی گوش میکنم و چرا. این نشاندهنده تسلط و روانی (Fluency) است. ایده بساز، نه جمله حفظی: هیچوقت جواب حفظی ندادم، چون ممتحن سریع متوجه میشه. من فقط ایدههای مرتبط با موضوعات رایج (مثل شغل، سفر، محیط زیست) رو تمرین میکردم و جملهها رو همان لحظه میساختم. پرکنندههای (Fillers) هوشمند: برای اینکه زیاد مکث نداشته باشم، از پرکنندههای ساده و حرفهای استفاده میکردم مثل: "Well, actually…" یا "Let me think for a moment…". اینها سکوت رو از بین میبره و نشون میده در حال فکر کردن هستی.
۶. مدیریت استرس و نتیجه نهایی روز امتحان، واقعاً استرس داشتم. دستهایم میلرزید. اما با دو تکنیک ساده، اوضاع رو جمع کردم: نفس عمیق: قبل از شروع هر بخش، چند بار عمیق نفس کشیدم. تغییر ذهنیت: خودمو قانع کردم که Examiner (مصاحبهگر) دشمنم نیست، فقط میخواد باهام یه گفتگوی دوستانه داشته باشه. نتیجه؟ سه ماه گذشت. هر روز یک کاری میکردم؛ یا لغت میخواندم، یا لیسنینگ گوش میدادم، یا یک پاراگراف مینوشتم. مهمترین چیز استمرار بود. حتی اگه خسته بودم، مرور کوتاه میکردم. همین استمرار باعث شد روز امتحان آماده باشم و نمرهی مورد نظرم رو کسب کنم. میخوام اینو بهت بگم: آیلتس گرفتن بدون کلاس، کاملاً شدنیه. به شرط اینکه منابع درست رو انتخاب کنی، استمرار داشته باشی و تکنیکها رو درست تمرین کنی. من تونستم، تو هم میتونی. اگر میخوای قدمبهقدم با من این مسیر رو ادامه بدی و از تمام منابع و تکنیکهایی که استفاده کردم مطلع بشی، حتماً همین الان کانال TheOmidLab رو سابسکرایب کن و زنگوله رو بزن تا ویدیوهای آموزشی بعدی رو از دست ندی.