ویرگول
ورودثبت نام
رضا صفری
رضا صفری
خواندن ۸ دقیقه·۱ سال پیش

هنر جنگ دانشگاه سوهانگ

موضوع:نگاهی بر فیلم شیار۱۴۳ به کارگردانی نرگس آبیار

استاد:دکتر حسنوند

دانشجو:رضا صفری


شیار 143 فیلمی در ژانر دفاع مقدس است و تنهایی ها و سختی های مادران شهید را به تصویر می کشد. عنوان این فیلم برگرفته از منطقه ای جنگی است که امروزه مین یابی می شود. داستان این فیلم درباره ی مادری به نام الفت است (با بازی مریلا زارعی) که در روستای کرمان زندگی می کند. یونس پسر این مادر به جنگ رفته اما برنگشته است. این مادر هیچ خبری از فرزندش ندارد و مدام منتظر اوست و در زمانی که به انتظار فرزندش است روزهای سختی را سپری می کند.

فضای این فیلم با درد و رنج همراه است و اتفاقات آن به کلی تکان دهنده هستند. به خصوص دقایق پایانی فیلم که اشک هر انسانی را در می آورد. بازی مریلا زارعی در این دقایق نیز به اوج خود می رسد و مخاطب را بر جای خود میخ کوب می کند. نرگس آبیار در نشان دادن ترس، دلهره، درد، رنج و اثرات مخرب جنگ تحمیلی بسیار موفق بوده است و این موضوع شیار 143 را به یکی از بهترین فیلم های ژانر دفاع مقدس تبدیل کرده است. مفهوم انتظار نیز که یکی از اصلی ترین مفاهیم فیلم است در شخصیت الفت به خوبی ظهور پیدا کرده است و هر مخاطبی را تحت تاثیر قرار می دهد

داستان مادری است که در روستایی در کرمان زندگی می کند و تنها دارایی ارزشمندش ، پسرش یونس است. فیلم در آغاز به خوبی وابستگی الفت به یونس را بیان می کند و این موضوع را با پیاده روی سخت الفت به منظور دادن غذای روزانه یونس در محل کارش به تصویر می کشد. شاید ارزشمندترین نکته ای که بتوان درباره « شیار 143 » بر زبان آورد همین نگاه ساده و طبیعی به مقوله زندگی مادران شهید باشد که باعث می شود مخاطب هم به راحتی شخصیت اصلی داستان را بپذیرد و نگران او باشد. اما نگاه ساده و صادقانه آبیار به مقوله مادران شهید آنطور که که باید حرفه ای نبوده است.نرگس آبیار در « شیار 143 » قصد داشته تنهایی این مادر که منتظر بازگشت فرزندش از جبهه است را از جهات مختلف بررسی نماید و در این راه متوسل به انواع و اقسام موقعیت های کلیشه ای شده که بسیاری از آنها علناً تاثیرگذار نیستند و نمی توانند که مفهوم واقعی تنهایی را به مخاطب عرضه کنند. رفتارهای روستایی الفت از جمله شنیدن خبر بازگشت فرزندش و خبر کردن تمام همسایه ها از این اتفاق نه تنها باعث ایجاد هیجان نمی شود بلکه به راحتی دست فیلمساز را به جهت پیش بینی واقعی نبودن بازگشتفرزند الفت عیان می کند. در واقع می توان گفت که نرگس آبیار برای بیان تنهایی الفت به روش های کلیشه ای متوسل شده که باعث می شود تماشاگر یک قدم از او جلوتر باشد.
نماهای اضافی که منجر به طولانی تر شدن فیلم شده ، یکی دیگر از ضعف های « شیار 143 » به شمار می رود. سکانس صحبت کردن الفت با روح یونس بی مورد است و اضافی. این صحنه ها فاقد پرداخت مناسب هستند و هیچ تاثیری در پیشبرد داستان نیز ندارند. همچنین صحنه بستن رادیو به کمر توسط الفت و تاکید فیلمساز بر این قضیه ، بی تاثیر در روند فیلم است چراکه این رادیو ابداً هیچ نقشی ایفا نمی کند و صرفا برای پُر کردن دقایق فیلم در داستان گنجانده شده است.
در کنار روایت تک خطی فیلم که قرار هست در مورد انتظار الفت برای بازگشت بونس به خانه باشد، مصاحبه با افراد نزدیک به الفت هم به چشم می خورد که این یکی واقعاً فاقد مفهوم مشخصی است. این افراد چه کسانی هستند؟ اصلا مصاحبه آنها چه ارتباطی به خود فیلم دارد؟ اگر قرار بر روایت داستان براساس گفته های این افراد هست پس چرا در تقریبا بیشتر دقایق فیلم این افراد در محل حاضر نیستند؟ اگر هم قرار هست فیلم داستان تک خطی خودش را روایت کند اصلا حضور این مستند سازان در فیلم و مصاحبه های آنان به چه دردی می خورد ؟
بازی مریلا زارعی در نقش الفت اگرچه یک سر و گردن از فیلمنامه بالاتر است اما یکدست نیست. مریلا زارعی در لحظاتی که قرار نیست دیالوگ بگوید عالی هست و حس تنهایی را به خوبی به مخاطب انتقال می دهد اما در مواقعی که دیالوگ دارد ضعیف و سردرگم است. لهجه بد مریلا زارعی توی ذوق می زند و در سکانس های دو نفره نیز حرف زیادی برای گفتن ندارد. البته فیلم یک سکانس پایانی غمناک دارد که مریلا زارعی به خوبی از پس آن برآمده است ( به دلیل اینکه صحبتی انجام نمی دهد! ). اما بهترین بازیگر فیلم مهران احمدی است که اگرچه دقایق بسیار کوتاهی در فیلم حضور دارد اما در همان دقایق کوتاه نیز به خوبی حس پدری درمانده را به تصویر کشیده است. بازی احمدی در سکانسی که با دوربینی شکاری به کشته های میدان نگاه می کند تا بتواند فرزندش را در میان آنها بیابد عالی و تاثیرگذار است. متاسفانه نرگس آبیار در دومین تجربه کارگردانی خودش نتوانسته تسلط کاملی بر اجزای ساختار داستانش داشته باشد. « شیار 143 » داستان و تک لحظه های خوبی دارد اما فیلمساز تمام تلاش خود را کرده تا آنها را هرچه بیشتر سوزناک کرده باشد. فیلم نهایتاً تماشاگر را به گریه می اندازد و احتمالاً هدف سازندگان هم همین بوده است. « شیار 143 » می تواند نظر مساعد تماشاگرانش در همدردی با شخصیت اصلی داستان که بخش مهمی از جامعه امروز ایران را تشکیل می دهند و بسیار قابل احترام هستند را بدست بیاورد،اما در فرم سینمایی نمی تواند ادعای مشخصی داشته باشد. فیلمنامه « شیار 143 » پر از اشکال و ایراد است اما خودش را در نقاب موضوعی که برای همه ایرانیان ارزشمند و مهم و قابل احترام است مخفی کرده تا از گزند انتقادات در امان بماند.

الفت با نقش آفرینی مریلا زارعی مانند حاج کاظم فیلم آژانس شیشه ای هم در سینما و هم در ذهن مردم به خوبی به یادگار باقی خواهد ماند.
کمال تبریزی :
فیلمی است که حس لطیف زنانه در آن قوی است و ما به این گونه فیلم ها در سینما کشورمان نیاز داریم.
فرزند شهید باکری با دیدن فیلم «شیار143» تحت تاثیر قرار گرفت و در مصاحبه ای گفت:
“من نمی‌دانم مردم عادی تا چه اندازه این موضوع را حس می‌کنند، اما برای ما که طی سال‌های گذشته با این موضوع مواجه بوده‌ایم، این مساله بسیار ملموس بود. این فیلم به نظر من اگرچه تلخ بود، اما زندگی صد‌ها آدم بود که این شرایط را تجربه کرده‌اند. شاید یکی از نقاط قوت فیلم حس زنانه آن باشد. این حس را تنها یک مادر می‌تواند درک کند و به نظرم یک زن واقعا بهتر می‌تواند این مساله را به تصویر بکشد. “
هومن داودی :
درست است که فضاسازی یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت یک فیلم است اما شیار ۱۴۳ با این پیش‌فرض غلط ساخته شده که فضاسازی همه چیز است. احتمالاً فیلم‌ساز فکر کرده با رعایت لهجه‌ها و فیلم‌برداری خوب و در مجموع درآوردن حس‌وحال حاکم بر فضای روستایی می‌تواند با رها کردن مادر منتظر دردکشیده در این اقلیم کم‌تر دیده‌شده بر تماشاگران تأثیر بگذارد و با بازخوانی مداوم موقعیت‌های تکراری فیلمی بلند بسازد. ولی ثمره‌ی این رویکرد ارمغانی جز ملال ندارد…
علی‌رضا حسن‌خانی :
شیار ۱۴۳ نشان می‌دهد علی‌رغم ادعای بزرگان و بودجه‌های چندین میلیاردی که برای فیلم‌های‌شان از نهادهای دولتی می‌گیرند، جوانانی در گوشه‌وکنار این خاک هستند که قابلیت‌ها و ایده‌های‌شان در فیلم‌سازی از خیلی از این کارگردان‌های به اصطلاح «کاربلد» بیش‌تر است و با بودجه‌هایی به مراتب کم‌تر، فیلم‌های بسیار بهتری درست می‌کنند.
یزدان سلحشور  :
 فیلمی که به راحتی می‌توانست با روایتی سرراست و خطی و ایده‌ای که بارها و بارها سینما و تلویزیون ایران سراغش رفته‌اند، بدل به یکی از بی‌رمق‌ترین فیلم‌های جشنواره شود اما انتخاب بهترین شیوه روایت این قصه و چاشنی کردن طنز و کُنش‌مندی دیالوگ‌های ساده اما مؤثر، فیلم را به یکی از بهترین فیلم‌های 30 سال اخیر سینمای ایران بدل کرد.
سحر عصرآزاد :
فیلم اهمیت اصلی خود را از زاویه نگاهش به جنگ می‌گیرد که متعلق به امروز و گذر سه دهه از جنگ است. نگاهی که جنگ را از هر نوعش تقدیس نمی‌کند و با محوریت دادن به عشق مادر و فرزندی، به نوعی این عشق را بر همه چیز و همه کس رجحان می‌دهد.
حسین عیدی‌زاده :
«شیار 143» فیلمی جذاب است که برخلاف بسیاری از فیلم‌های جشنواره فقط شروع نمی‌شود، بلکه میانه دارد و به شکلی درخور به پایان می‌رسد. این انسجام مدیون فیلمنامه آبیار است که برای لحظه‌ای از شخصیت الفت دور نمی‌شود و در همه جا او را دنبال می‌کند (کاش آن یک صحنه رویا دیدن شخصیت جواد عزتی نبود و آنچه را پسر الفت در خواب به او می‌گوید، فقط می‌شنیدیم) و همین برگ برنده فیلم است.
جمع بندی
فیلم مورد نظر یکی از بهترین فیلم هایی است که با موضوع دفاع مقدس ساخته شده است هر چند با شنیدن بعضی نقد ها شاید دیدگاه  مخاطب در مورد فیلم عوض شود اما استفاده از صحنه های بی قراری مادر و آهنگ های احساس انگیز سبب شده تا مخاطب غرق در داستان فیلم شود و خود را همراه فیلم تصور کند. بنابراین فیلم شیار 143 شاید اگر از همان اول در بعضی از قسمت هایش اصلاحاتی شکل می گرفت و با تفکر بیشتر نسبت به بخش های مختلف ساخته می شد امکان نداشت چنین نقد هایی پشت سرش باشد ولی بدون در نظر گرفتن این نقد ها یکی از تاثیرگذار ترین فیلم ها در به تصویر کشیدن اعتقادات اسلامی باشد.

دفاع مقدسنرگس آبیارفیلمشیار 143
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید