با وجود تمام گمانهزنیهای پیش از اکران درباره اینکه چگونه فیلم اپنهایمر حماسه آنالوگ کریستوفر نولان، انفجار اولین بمب اتمی را دوباره خلق میکند، اما دیدنیترین جذابیت فیلم چیز دیگری است: چهره انسان.
این فیلم بیوگرافی سه ساعته جی رابرت اوپنهایمر (کیلین مورفی) که با بازی در سریال پیکی بلایندرز به شهرت رسید فیلمی است درباره چهره ها. هر کدام از شخصیت های فیلم بسیار حرف میزنند به آن ها گوش دهید. آنها به اخبار خوب و بد واکنش نشان می دهند. و گاهی اوقات آنها در ذهن خود گم می شوند - نه بیشتر از شخصیت، سرپرست تیم سلاح های هسته ای در لوس آلاموس که سهم آخرالزمانی او در علم باعث شد او لقب پرومتئوس آمریکایی را به خود اختصاص دهد (طبق عنوان منبع اصلی نولان، زندگی نامه کای برد و مارتین جی شرمن بوده است). نولان و هویت ون هویتما، فیلمبردار، از سیستم فیلم IMAX با فرمت بزرگ استفاده میکنند، نه تنها برای به تصویر کشیدن شکوه و جلال منظرههای بیابانی نیومکزیکو، بلکه برای خونسردی بیرونی و آشفتگی درونی اوپنهایمر، ریاضیدانی درخشان و نمایشگر و رهبر کمکلاسی که طبیعت تکاندهنده و زندگی خصوصی و سیریناپذیر او را به فاجعهای بزرگ تبدیل کرده بود، در مقابل هم قرار میدهند. کلوزآپ پس از کلوزآپ چهره ستاره کیلیان مورفی را نشان میدهد که به فاصله میانی، خارج از صفحه و گاهی مستقیماً به لنز خیره شده است، در حالی که اوپنهایمر از تعاملات ناخوشایند جدا میشود یا در خاطرات، خیالپردازیها و کابوسهای بیداری گم میشود. فیلم Oppenheimer قدرت کلوزآپهای عظیم از چهرههای افراد را در حال دستوپنجه نرم کردن با اینکه چه کسی هستند، و دیگران تصمیم گرفتهاند که هستند، و با خود و دیگران چه کردهاند، دوباره کشف میکند.
گاهی اوقات نمای نزدیک از چهره افراد با فلاش کات وقایعی که اتفاق نیفتاده یا قبلاً رخ داده اند، قطع می شود. تصاویر تکراری از شعله، آوار، و انفجارهای کوچکتر با واکنش زنجیره ای که شبیه رشته های ترقه است، و همچنین تصاویر غیر محترقه که فجایع هولناک و شخصی دیگری را تداعی می کنند وجود دارد. (در این فیلم فلاشبکهای تدریجی در حال گسترش زیادی وجود دارد، جایی که شما ابتدا نگاهی اجمالی به چیزی میبینید، سپس کمی بیشتر از آن، و سپس در نهایت کل چیز را میبینید.) اما اینها فقط به بمب بزرگی که تیم اوپنهایمر امیدوار است در بیابان منفجر شود، یا بمب های کوچکی که دائماً در زندگی اوپنهایمر در حال منفجر شدن هستند مربوط نمیشود، گاهی اوقات به دلیل فشار دادن دکمهای قرمزتر یا بزرگتر در زندگی او. و مواقع دیگر به این دلیل که اشتباهی ساده لوحانه یا بدون فکر مرتکب شد که مدت ها پیش کسی را عصبانی کرده بود و فرد مظلوم با یک بمب با تاخیر زمانی تاوان میدهد. برش "شکاف"، برای قرض گرفتن یک کلمه فیزیک، همچنین استعاره ای است برای اثر دومینوی ناشی از تصمیمات فردی، و واکنش زنجیره ای که باعث می شود چیزهای دیگری در نتیجه اتفاق بیفتند. این اصل همچنین با تصاویر مکرر امواج در آب تجسم می شود که با نمای نزدیک از قطرات باران شروع می شود که دایره های در حال گسترش را روی سطح ایجاد می کند که هم پایان کار اوپنهایمر به عنوان مشاور دولتی و یک شخصیت عمومی و هم انفجار اولین بمب هسته ای در لوس آلاموس (که ناظران آن را می بینند، سپس می شنوند و در نهایت تاثیر آن را احساس می کنند) را نشان می دهد.
وزن علایق و معانی فیلم بر دوش چهره هاست – نه فقط اوپنهایمر، بلکه شخصیت های مهم دیگر، از جمله ژنرال لزلی گرووز (مت دیمون)، ناظر نظامی لس آلاموس. کیتی اوپنهایمر (امیلی بلانت) همسر رنج کشیده رابرت، که اگر شوهرش فقط گوش می داد، ذهن تاکتیکی او می توانست از بسیاری از فاجعه ها جلوگیری کند. و لوئیس اشتراوس (رابرت داونی جونیور)، رئیس کمیسیون انرژی اتمی که اوپنهایمر را به دلایل زیادی تحقیر میکرد، از جمله تصمیم او برای فاصله گرفتن از ریشههای یهودیاش، و چندین سال تلاش کرد تا حرفه اوپنهایمر پس از لوس آلاموس را از مسیر خارج کند. دومی داستان کامل مجاور خود را در مورد کوچک بودن، متوسط بودن، و حسادت تشکیل می دهد. اشتراوس نسبت به موتزارت اوپنهایمر سالیری است، و مرتباً و اغلب به طرز رقت انگیزی به دیگران یادآوری می کند که او در گذشته فیزیک نیز خوانده است و برخلاف اوپنهایمر هوادار کمونیست، فرد خوبی است. (این فیلم ادعا می کند که اشتراوس پرونده FBI را در مورد انجمن های مترقی و کمونیستی خود به شخص ثالثی فاش کرده است که سپس به مدیر دفتر، جی. ادگار هوور، نامه نوشته است.
این فیلم اغلب از یکی از اصول فیزیک کوانتومی صحبت می کند که معتقد است مشاهده پدیده های کوانتومی توسط آشکارساز یا ابزار می تواند نتایج این آزمایش را تغییر دهد. ویرایش آن را با قاببندی مجدد ادراک ما از یک رویداد برای تغییر معنای آن نشان میدهد، و فیلمنامه این کار را با افزودن اطلاعات جدیدی انجام میدهد که احساس ما را از اینکه چرا یک شخصیت کاری انجام داده است، یا اینکه آیا میدانند چرا آن کار را انجام داده، تضعیف، تضاد یا گسترش میدهد.
من معتقدم که این واقعاً همان چیزی است که "اپنهایمر" در مورد آن است، بسیار بیشتر از خود بمب اتمی، یا حتی تاثیر آن بر جنگ و جمعیت غیرنظامی ژاپن، که در مورد آن صحبت می شود اما هرگز نشان داده نمی شود. این فیلم نشان میدهد که بمب اتم با گوشت انسان چه میکند، اما بازآفرینی حملات واقعی به ژاپن نیست: اوپنهایمر رنجدیده آمریکاییها را تصور میکند که از آن عبور میکنند. این تصمیم ساخت فیلم احتمالاً هم بینندگانی را که خواهان حسابرسی مستقیم تری با نابودی هیروشیما و ناکازاکی بودند و هم با کسانی که استدلال های مطرح شده توسط اشتراوس و دیگران را پذیرفته اند که بمب ها باید پرتاب می شدند، مخالفت کند زیرا ژاپن هرگز در غیر این صورت تسلیم نمی شد. این فیلم نشان نمیدهد که آیا فکر میکند این تفسیر درست است یا بیشتر با اوپنهایمر و دیگرانی که اصرار داشتند ژاپن در آن نقطه در جنگ جهانی دوم به زانو درآمده است و در نهایت بدون حملات اتمی که صدها هزار غیرنظامی را کشتند، تسلیم میشود. نه، این فیلمی است که به خود اجازه آزادی و اغماض را به رمان نویسان، شاعران و آهنگسازان اپرا می دهد. آن کاری را که ما انتظار داریم انجام می دهد: زندگی اوپنهایمر و دیگر افراد مهم تاریخی را در مدار او به شیوه ای جسورانه دراماتیک کنید و همچنین اجازه دهید همه شخصیت ها و همه رویدادها به صورت استعاری و نمادین نیز مورد استفاده قرار گیرند، به طوری که آنها به عناصر اشاره گرایانه در بوم بسیار بزرگتری تبدیل شوند که در مورد اسرار شخصیت و تصمیمات غیراجتماعی افراد و شخصیت های انسانی است... ادامه مطلب
اگر به سینمای نولان و کار های او علاقه دارید به شما پیشنهاد می کنیم فیلم های شاهکار زیر را حتما تماشا کنید:
فیلم اینسپتین Inception ، فیلم تنت Tenet ، فیلم میان ستاره ای Interstellar ، فیلم ممنتو Memento ...