دکتر حسن خلیل خلیلی
دکتر حسن خلیل خلیلی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

حفظ حقوق عامه در تعامل دادستان و مرکز وکلا

مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه
مرکز وکلا، کارشناسان رسمی و مشاوران خانواده قوه قضائیه


«حفظ حقوق عامه در تعامل دادستان و مرکز وکلا»

دکتر حسن خلیل خلیلی
وکیل پایه یک دادگستری

در عمل شاهدیم که دادستانها به دلایل مختلف، میل و رغبت کافی و وافی برای ورود در پرونده های مرتبط با حقوق عامه ندارند و معمولا یکی از دلایل اصلی شیوع فساد که ریشه در عدم برخورد قاطع با فساد دارد، تقصیر ناشی از ترک فعل دادستان نسبت به صیانت از حقوق عامه است. برای راستی آزمایی نسبت به این ادعا، پیشنهاد می گردد که لیستی از پرونده های مرتبط با حقوق عامه به طور تصادفی تهیه گردد که توسط گزارشگران مردمی به دادستان ارائه شده اند و سپس میزان حضور فعال دادستان یا نماینده دادستان در این پرونده ها بررسی گردد. ملاحظه می گردد که میزان مداخله فعال دادستان در اینگونه پرونده ها که ذینفع خاص ندارد، به طرز شگفت انگیزی پایین است. حتی بسیاری از این پرونده ها در مرحله دادسرا به طرز شگفت انگیزی مختومه می شود و چون گزارشگر مردمی، اجازه اعتراض به دلیل فقدان سمت را ندارد، در همین مرحله پرونده مختومه می شود. در مرحله دادگاه هم نه تنها دادستان مداخله فعالی نمی کند، حتی اگر حکم دادگاه مشتمل بر تبرئه باشد، در اکثر پرونده ها دادستان اعتراض نمی کند! بنابراین، می توان نتیجه گرفت که دادستان، انگیزه و فرصت کافی برای پیگیری در جهت صیانت از حقوق عامه را ندارد.


بنابراین، راهکار چیست؟

راه حل این است که به شهروند گزارشگر اجازه داده شود که به طور فعالتری عمل کند و نه تنها حق حضور در جلسات را داشته باشد، بلکه اختیار شکایت و نیز اعتراض نسبت به آراء را داشته باشد.

مزایای این روش عبارتند از:

۱. فرد گزارشگر انگیزه کافی دارد تا در کنار دادستان، پیگیر حقوق عامه باشد. و با توجه به اینکه قبلا تحقیقات کافی در این زمینه انجام داده، اطلاعات بالایی در موضوع خاص دارد که به دادستان در کشف و تعقیب جرم مرتبط با حقوق عامه کمک می نماید؛

۲. دادستان با توجه حجم زیاد مشغله های روزمره دادسرا و کمبود نیرو، از همکاری شهروند گزارشگر که انگیزه بالایی دارد، استفاده میکند، ضمن اینکه خللی به دخالت دادستان وارد نمی شود؛

۳. نظارت مردمی در سطح گسترده تری نهادینه می شود؛

۴. جامعه، با مشاهده نتایج حاصل از نظارت مردمی، انگیزه بیشتری برای نظارت و صیانت از حقوق عامه می یابد؛

۵. اعتماد بیشتری نسبت به نظام قضایی ایجاد می شود؛

ذینفع ندانستن مردم نسبت به اموال عمومی و انحصار این مورد به دادستان، در تعارض مستقیم با مبانی جمهوری اسلامی و یکی از دلایل اصلی بروز و شیوع سرسام آور فساد در جامعه است. بنابراین، مرکز وکلا که طبق قانون (ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه) وظیفه صیانت از حقوق عامه را برعهده دارد، لازم است نقش کلیدی و موثرتری در این امر داشته باشد و از ریاست قوه قضائیه درخواست کند که طی دستورالعملی دادسراهای کل کشور را مکلف سازد که در پرونده های مرتبط با حقوق عامه، ابلاغیه ای برای مرکز وکلا جهت صیانت از حقوق عامه ارسال نماید، نظیر مقرره ای که در جهت حفظ حقوق بیمه ها (به عنوان کارتل های اقتصادی) مصوب گردید که دادسرا در پرونده های تصادفات رانندگی حتی اگر بیمه طرف شکایت نباشد، نسخه ای از ابلاغها و تصمیمات دادسرا و دادگاه را برای بیمه ارسال نماید تا بتواند از حقوق خویش دفاع کند. آیا حفظ حقوق بیمه ها به عنوان کارتلهای اقتصادی مهمتر از حقوق عامه است؟!


نتیجه این که؛ تعامل بین دادستان و مرکز وکلا جهت صیانت از حقوق عامه راهگشاست.

حقوق عامهمرکز وکلا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید