ویرگول
ورودثبت نام
Tina
Tinaشاید نوشتن راه فراری باشد برای مواقع دلگیری....
Tina
Tina
خواندن ۱ دقیقه·۶ ماه پیش

امشب.

بوسه ای بر افکار گُنگم میزنم.
نمیدانم آرامگاه حقیقی که بتوانم افکارم را در آن دفن کنم را کجا میتوانم بیابم.

از پنجره اتاق به بیرون خیره میشوم
آه که چقدر ماه زیباست
مگر میشود آدمی نگاهش به ماه بیوفتد ولی آن را با حسرت نگاه نکند؟
مگر میشود در چنین شبی دلت سخت تنگ نشود؟
مگر میشود نسیم خنک بهاری شب هنگام گونه هایت را نوازش کند و موهایت را به رقص در بیاورد ولی تو در این لحظه و این ثانیه زندگی را به معنی واقعی نچشی؟

مگر میشود محو تماشای ستاره هایی که به واسطه نور شهر زیباییشان را نمیتوانند تماما عرضه کنند اما با این حال هنوز هم رگه هایی از زیبایی دارند نشوی؟

مگر میشود در این نیمه شب صدای داریوش را که آهسته میخواند
《 به دادم برس ، تو ای ناجی توانمند......》
را شنید ولی تا سالها بعد آن را به یاد نیاورد؟

مگر میشود با وجود تمام زیبایی شب اما در فکر صبح فردا نبود؟

( تی نآ )

شبزیباییماه
۶
۲
Tina
Tina
شاید نوشتن راه فراری باشد برای مواقع دلگیری....
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید