هر آدمی یک داستانی دارد، مثلاً از یک پدر و مادری به دنیا آمده،
بعد بزرگ شده، بالغ شده،
احتمالا عاشق شده،
زندگی بیشتر آدمها به امید به دست آوردن چیزهایی مثل خانه و خانواده گذشته و شاید هم در حسرت به دست آوردن همان چیزها مانده،
احتمالا برای توسعه شخصیت ش کارهایی کرده و یا در مسیرهایی قرار گرفته، با ایدئولوژی های آشنا شده یا پذیرفته یا رد کرده،
در نهایت هم در اثر کهولت سن یا بیماری یا بلایای طبیعی یا غیر طبیعی مثل تصادف رانندگی از دار دنیا بیرون رفته.
ولی چیزی که این مسیر تکراری را برای هر شخص دراماتیک میکنه اینه که برای هر آدمی به یک عنوان منحصر به فرد و یونیک بوده.
شاید به همین خاطر هست که فکر کردن به این موضوع آدم را منقلب می کنه
وگرنه، هزار هزار مثل ما آمده و رفته اند و بعد از ما هم خواهند آمد و این بازی ادامه دارد.
Listen to Rahgozare Omr رهگذار عمر /بابک افشار - تورج نگهبان -داریوش اقبالی-ناصر چشم آذر by khalatbari on #SoundCloud
https://soundcloud.com/khalatbari/rahgozare-omr?ref=clipboard&p=a&c=0&utm_source=clipboard&utm_medium=text&utm_campaign=social_sharing
پی نوشت: علتش که این متن را نوشتم این است که دلم برای یک نفر خیلی تنگ شده، و نمی تونم باهاش تماس بگیرم.
تو ایستگاه مترو هستم و به سختی جلوی گریه م را گرفته م.