یه روزی اینترنت اومد تا کارمون راحتتر شه، اطلاعات بیشتر داشته باشیم، به آدمای دور دسترسی پیدا کنیم…
اما الان یه چیزی داره میلرزه. یه چیز زیرپوستی، بیسروصدا.
تو خودت حس نکردی؟
صبحت با چک کردن نوتیفیکیشنها شروع میشه. وسط غذا خوردن، ناخودآگاه دستت میره سمت گوشی. با یه عکس خوشگل غریبه، یه لحظه حس بد میگیری.
داری زندگی میکنی؟ یا داری با اسکرول کردن وقت میکُشی؟
ما یه جور دیگه شدیم...
قبلاً اگه کسی سوال داشت، میرفت دنبالش. الان یه سرچ تو گوگل میکنه و همون لحظه هم فراموش میکنه.
قبلاً وقتی از چیزی ناراحت بودیم، میرفتیم قدم میزدیم. الان میریم یه توییت میزنیم و کامنت میگیریم.
قبلاً رابطهها از دل و جون بود. الان همهچی شده ویس، استیکر، تایملاین.
اینترنت فقط ابزار نیست؛ شخصیت میسازه
باور کن اینترنت فقط یه «رسانه» نیست.
اینترنت داره سبک فکر کردن ما رو میسازه.
داره صبرمون رو میخوره.
داره عمیق بودنمون رو میبلعه.
الان دیگه کمتر کسی میتونه یه کتاب بخونه بدون اینکه هی به گوشی نگاه نکنه.
کمتر کسی میتونه تو جمع حرف نزنه، فقط گوش بده.
کمتر کسی بلده سکوت کنه، چون سکوت، دیگه تو اینترنت جایی نداره!
حالا چیکار کنیم؟
من نمیخوام بگم «اینترنت بده». نه.
دارم میگم: اگه ما حواسمون نباشه، این ابزار، یه روز میتونه از ما آدمای دیگهای بسازه.
آدمایی که همیشه باید دیده بشن، تایید بگیرن، نوتیفیکیشن داشته باشن تا حس زنده بودن کنن.
یه تمرین ساده
فقط یه روز گوشیتو بذار کنار. حتی اگه فقط دو ساعت باشه.
ببین تو این دو ساعت، چی به سرت میاد؟
اگه حس کردی یه چیزی کمه، بدون اون «چیز»، خودت نبودی… اینترنت بود.
تو هم حس میکنی اینترنت داره تو رو عوض میکنه؟
اگه آره، تو کامنتها بگو تجربهت چی بوده...