چرا نرفتی اصلاح؟ سبیلهاتو برنمیداری؟ لباس بهتری نداشتی بپوشی؟ این شالت قدیمی شده، موهاتو رنگ نمیکنی؟ ریشههای موت سفید شده، دندوناتو جرمگیری کن، دماغت عمل میخواد، یه رنگ شاد تنت کن، واای رو انگشتهای پات مو داره، موهاتو مش کردی خشک شده، موهاتو سوزوندی، برو کراتین کن، موی بلند بیشتر بهت میاد،چرا همیشه کوتاه میکنی، گوشواره نمیندازی؟ قشنگه ها، یه کم وزنت رفته بالا،پهلو داری، شکمت که بعد زایمان تغییر نکرده ورزش نمیکنی! ... اینها جملاتی است که یک زن در طول شبانه روز با هر بار نمایان شدن وجودش از اطرافیان میشنود و تمامی ندارد. و این یک بمباران است که وجود زن را تخریب میکند، من خیلی دیدهام که مثلا دوستهایم اگر تازگی اصلاح نکرده باشند مهمانی نمیروند یا خرید حتی اگر واجب باشد. توی خوابگاه دوستم دستش را گرفته جلوی صورتش و میگوید یه بند میندازی برام؟ دوست پسرم اگه سبیلام رو نزنم همش بهم تیکه میندازه، و این برای زنها عادی شده، به خاطر همین از خانه بیرون رفتن برای یک دختر و زن به سادگی نیست، چه لباس، چه وزن ایدهآل، آرایش جذاب، و همین ساعتها زمان میبرد، ساعتها یک زن از وقتش میزند تا کمتر بازخواست بشود. در حقیقت زنان در محاصرهی امر زیبا قرار دارند. و تخطی از این قوانین نانوشته برای حضور زن در جامعه زنان را مدام محدود و محدودتر میکند. تا جایی که دختر نوجوانی که بینی گوشتی بانمکی دارد که کامل مطابق فیزیک چهرهاش است به محض ورود به جمع با درک سنگینی نگاه بقیه میگوید: منتظرم هجده سالم بشه که عمل کنم. چه چیزی باعث میشود این حرف را بزند، آن نگاههای شماتت بار، زنی که کمی اضافه وزن دارد اگر یک لباس باز بپود و در مراسمی برقصد حتما با نگاه بقیه شماتت خواهد شد، وای چه جوری روش شده این لباس رو تنش کنه!! و زن دوباره در یک حصار قرار میگیرد یا زیبا باش یا اصلا نمایان نشو، نرقص، حرف نزن، لباس مورد علاقهات را نپوش، البته چیزی که خیلی این قضیه را دراماتیک تر میکند این است که زنان بیشتر این شماتت ها و نگاههای پر از نفرت و انزجار را از همجنسان خود دریافت میکنند، انگار که خب میبینی که من کلی برای حضورم توی جامعه وقت و هزینه کردم تو حق نداری اینقدر راحت در جامعه حضور پیدا کنی در حالیکه آرایش نکردی، لباس ترند نپوشیدی، و چهرهات را مطابق مد روز در نیاوردهای...