حرکت اتوبوسها از مقابل لانه جاسوسی واقع در خیابان طالقانی است. محل تجمع هم در جایی به نام خانه دانشجو، کنار سازمان بسیج. وارد که میشوم، بوی عطر مخصوصی شبیه بوی عود (که زیاد از پاکستانیهای قم شنیدهام) به مشامم میرسد. حدود 40-50 نفر دور میزهای متعدد نشستهاند. شکل و شمایل آنجا به کافه یا فستفودی میخورد.
هر گروه به زبان خودش مشغول صحبت است. افغانها و پاکستانیها لباس مخصوص خودشان را پوشیدهاند. هندیها و عراقیها هم از ظاهرِ سروصورتشان قابل تمایز اند.
حوالی ساعت دهونیم است که مسئول کاروان صلواتی میگیرد و بعد از گفتن نکاتی مثل نصب کردن پیامرسان بله، راهی اتوبوسهایمان میکند. دو تا اتوبوس ویآیپی سفید و آبی در خیابان ایستادهاند. یکی از بچهها شوخی میکند که به به! برایشان ویآیپی هم که گرفتهاند! البته ظاهراً دولت تا الان پدری از اینها در آورده که یک ویآیپی سوار شدن برایشان چیزی نباشد. این را محمدحسین که برای بدرقهمان آمده و روی مسائل مهاجرت اتباع خارجی کار میکند به ما میگوید.
با مهدی و محمدحسین که از بچههای بسیج دانشگاه صدا و سیما هستند، قرار است کارهای رسانهای کاروان را انجام دهیم. برنامه رسانه را همان اول کار در اتوبوس میبندیم. حضور دانشجویهای خارجی در مناطق عملیاتی جنوب، سوژه جذابی برای مستند و ثبت خاطرات برای بچههای کاروان است. سناریو هم این میشود که محمدحسین، یک دانشجوی جا مانده از راهیان نور است و خیلی اتفاقی با کاروان راهیان نور بینالمللی همراه میشود. او در این سفر با کمک دوربینش لحظاتی را ثبت میکند تا به این سؤال جواب دهد: یک مشت دانشجوی خارجی در مناطق جنگی ایران چه میکنند؟
یکی از اتوبوسها برای پاکستانیها و عراقی و اتوبوس دیگر برای هندیها و افغانهاست. من باید سوار اتوبوس دوم شوم. مسئول کاروان درگوشی میگوید که یکی از عراقیها از اهل سنت است و حواستان باشد. البته گویا یک مسیحی هم بنا بوده بیاید؛ اما لحظات آخر مشکلی شخصی برایش پیش آمده و کنسل میکند. با راه افتادن اتوبوس، یکی دوتا صلوات چاق میکنم. جوابشان حالیام میکند که در صلوات فرستادن خیلی محکم و پر قدرت هستند.
من نیمه انتهایی اتوبوس میان هندیها نشستم. کمکم موتور آواز خواندنشان روشن میشود. اول فکر میکنم که حتماً یک مداحی یا سرود مذهبی است؛ اما بعد احساس میکنم ریتم و برخی کلماتشان خیلی به کار مذهبی نمیخورد. هر چه باشد نوای با صفایی دارد و برای ماهایی که از بچگی چشممان به فیلمهای هندی تلویزیون بوده، خیلی آشنا میآید.