ویرگول
ورودثبت نام
مهری تقوایی بنانژاد
مهری تقوایی بنانژاد
مهری تقوایی بنانژاد
مهری تقوایی بنانژاد
خواندن ۱ دقیقه·۴ سال پیش

کتابخوانی

آخرین کتابی که خواندم داستان چشمهایش از نویسنده بزرگ علوی بود که در یک گروه کتابخوانی که حدود یک هفته ای هست راه اندازی شده ،معرفی کرده بودند و دیروز هم تمامش کردم.

موقع خواندن کتاب در آن غرق می شوم و خودم را به جای نقش اصلی کتاب تصور می کنم و با حالات او حس من هم عوض می شود.و موقع اتمام کتاب در واقعیت سرگردان می شوم.

اونقدر غرق شدم که با نمام گرفتاری ام دو روز پیش رفتم کلاس نقاشی ثبت نام کردم و دیروز هم اولین جلسه بود .البته استعداد نقاشی دارم و قبلا هم کلاس رفته بودم و علاقمند کارهای هنری هستم .اما اگر این داستان رو نمی خوندم با مشغله هایی که دارم اصلا نیاز نمیدیدم.

البته نا گفته نماند تنگری هم دخترم بعد از جلسه اول کتابخوانی که نقد کتاب انجمن شاعران مرده بود ، بی تاثیر در ثبت نام کلاس نقاشی نبود.

بعد از جلسه کتابخوانی که در کافی شاپ فرودگاه گلبهار بود و فضای سبز زیبایی داشت من و دخترم به صحبت و تحلیل گفت و شنود های جلسه پرداختیم.

در مورد اگزیستانسیالیست و اینکه حال رو غنیمت بشمار یعنی چه؟

دخترم از من سوال کرد:مامان الان شما چطور می تونید حال رو غنیمت بدونید درحالیکه کلی کار دارید که باید انجام دهید؟

از یک طرف شغلتونه از طرفی یادگرفتن زبان و نوشتن رساله و کارهای خونه . زمانی برای خودتون نمی مونه که در حال زندگی کنید .

البته من پاسخ سوالش رو دادم اما در مورد اینکه بین کارهایی که انجام میدهم دنبال کاری می گشتم که برای دلم انجام دهم و در این فکر بودم چه کاری می تونم انجام بدهم که مجبور به انجامش نباشم و برای دلم باشه و فارغ از وظایفم باشه که به این نتیجه رسیدم یک کلاس هنری برم ،و خوندن داستان چشم هایش به من خط داد.

۴
۰
مهری تقوایی بنانژاد
مهری تقوایی بنانژاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید