ویرگول
ورودثبت نام
نویسنده:حسین نجفعلی بیگی
نویسنده:حسین نجفعلی بیگیاشتراک‌گذاری دریافت‌های شهودی و دغدغه‌های درونی.
نویسنده:حسین نجفعلی بیگی
نویسنده:حسین نجفعلی بیگی
خواندن ۲ دقیقه·۳ ماه پیش

«اجرت‌المثل، فروکاست خانواده به قرارداد؛ نقدی هگلی بر فنی‌سازی روابط خانوادگی

۱. اجرت‌المثل: حقوقی‌سازی خدمت در بستر عشق

در رویه و قانون ایران (ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده)، زوجه می‌تواند بابت کارهایی که در منزل زوج انجام داده و «عرفاً برای آن اجرت» در نظر گرفته می‌شود، مطالبه‌ی اجرت‌المثل کند.

اما این تحلیل از یک مبنای پنهان نشأت می‌گیرد:

> فرض ضمنی اینکه زن در خانه یک نیروی کار است، و اگر بدون قرارداد کار کرده، حالا باید برای او اجرت تعیین شود.

این تحلیل، رابطه‌ی زن و شوهر را قراردادی، تقابلی و فنی می‌بیند، نه عاطفی–اخلاقی–دیالکتیکی.

۲. در نگاه هگل، خانواده بر عشق و اخلاق استوار است، نه بده–بستان حقوقی

هگل در فلسفه حق، خانواده را لحظه‌ای از «اخلاق عینی» (Sittlichkeit) می‌داند، و نه یک قرارداد دوطرفه.

زن و شوهر، در خانواده، نه دو فرد با حساب جداگانه، بلکه دو لحظه از یک کل واحد هستند که با عشق به هم گره خورده‌اند.

در این بستر:

خدمت زن در خانه، اگر از جنس عشق و اخلاق باشد، قابل محاسبه نیست؛ همان‌گونه که محبت مادر به فرزند را نمی‌توان قیمت‌گذاری کرد.

۳. اختلاف در خانواده، گسست دیالکتیک است، نه پایان قرارداد

زمانی که روابط زوجین به اختلاف کشیده می‌شود، آنچه گسیخته شده، نه صرفاً قرارداد خدمت یا زندگی مشترک، بلکه کلیت اخلاقی خانواده است.

در این لحظه:

قواعد حقوقی عادی پاسخ‌گو نیستند؛

دادگاه نباید مانند دادگاه دعاوی تجاری یا مدنی تصمیم بگیرد؛

بلکه باید ابتدا نوع گسست را تحلیل کند: آیا شکست دیالکتیکی رخ داده؟ آیا فریب بوده؟ آیا حسن نیت فروپاشیده؟ یا فقط پایان طبیعی زندگی مشترک است؟

۴. اجرت‌المثل، اگر به‌صورت مکانیکی اعمال شود، ضدخانواده است

زیرا:

زن را بدل به کارگر پنهان می‌کند؛

مرد را به کارفرما یا بدهکار تقلیل می‌دهد؛

و روح خانواده را به دفتر حساب و کتاب کاهش می‌دهد.

در حالی که:

اگر رابطه زن و شوهر یک کل اخلاقی باشد، این رابطه با قواعد فنی‌محور و تقابلی حقوق مدنی قابل تحلیل نیست.

نتیجه هگلی:

> خانواده باید به‌صورت یک کل بررسی شود، و محور بررسی اختلاف باید «نسبت اعمال با روح خانواده» باشد، نه صرف فنی بودن یا نبودن کار.

پس اگر زوجه در طول زندگی مشترک با نیت محبت، مشارکت، و وحدت عمل کرده باشد،

مطالبه‌ی اجرت‌المثل، ذاتاً بی‌معناست.

اما اگر رابطه از ابتدا فاقد نیت اخلاقی بوده و فریبی در کار بوده، موضوع وارد حوزۀ اخلاق‌شکنی و سوء‌نیت می‌شود—نه حسابداری.

جمله کلیدی:

«کار در بستر خانواده، اگر از جنس عشق باشد، قیمت ندارد؛ و اگر از جنس فریب باشد، قیمت ندارد—زیرا در هر دو حال، قواعد فنی پاسخ‌گو نیستند.»

زندگی مشترکخانوادهزن شوهر
۴
۰
نویسنده:حسین نجفعلی بیگی
نویسنده:حسین نجفعلی بیگی
اشتراک‌گذاری دریافت‌های شهودی و دغدغه‌های درونی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید