
سوره فیل یکی از سورههای کوتاه قرآن است که معمولاً در بافت تاریخی حمله ابرهه به کعبه و ارتباط آن با سال تولد پیامبر اسلام مورد بررسی قرار میگیرد. اما اگر بخواهیم فارغ از این خوانش تاریخی، به ساختار درونی متن و پیام اصلی آن بنگریم، ممکن است با لایههای عمیقتر معنایی مواجه شویم که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند.
در متن این سوره کوتاه، نکته اول و شاید مهمترین آن، مسئله فاعلیت است. سوره با سؤالی شروع میشود که مخاطب را به تأمل در "عمل" خداوند دعوت میکند: "آیا ندیدی چگونه پروردگارت با اصحاب فیل عمل کرد؟" در این جمله، تنها فاعل حقیقی "پروردگار" است و تمام افعال بعدی نیز به او نسبت داده میشوند. این موضوع که ممکن است در نگاه اول ساده به نظر برسد، حاوی پیام عمیقی درباره ماهیت قدرت و فاعلیت در جهان است.
آنچه در ادامه سوره آمده، تصویری است از اینکه چگونه "تدبیر" دشمنان به گمراهی کشیده شد و سپس پرندگان به صورت گروهگروه فرستاده شدند تا آنها را با سنگهای سختی بزنند و آنان را مانند کاه خورده شده کنند. در این توصیف، جالب توجه است که ابزار نابودی، چیزی غیرمتعارف و به ظاهر ضعیف انتخاب شده: پرندگان. این انتخاب نه تنها نشان میدهد که قدرت الهی از مسیرهای غیرمنتظره عمل میکند، بلکه اشارهای است به این که هیچ قدرت ظاهری نمیتواند در برابر اراده خداوند مقاومت کند.
یکی از ویژگیهای بارز این سوره، عدم حضور فعال هیچ شخصیت انسانی در روند اصلی واقعه است. نه پیامبر، نه اهل مکه، نه هیچ قدرت سیاسی یا مذهبی نقش تعیینکنندهای در این رویداد ندارند. تنها نقش انسانها، نقش ناظر و عبرتگیرنده است که از آنها خواسته میشود در عمل خداوند تفکر کنند. این عدم حضور فعال انسان، برخلاف آنچیزی است که در بسیاری از روایات تاریخی دیده میشود که معمولاً قهرمانان انسانی و نقش آنها برجسته میگردد.
از منظر ساختار زبانی، این سوره نمونهای روشن از بیان توحیدی است. همه افعال به خداوند نسبت داده شده و هیچ واسطهای در این عمل مطرح نیست. "او کید آنها را در گمراهی قرار داد"، "او پرندگان فرستاد"، "او آنها را مانند کاه خورده کرد". این تأکید مکرر بر فاعلیت مستقیم خداوند، پیام روشنی دارد: در نهایت، تنها خداست که در جریان تاریخ تأثیرگذار است و هیچ قدرت دیگری نمیتواند مستقل از اراده او عمل کند.
تفاسیر سنتی این سوره معمولاً بر جنبههای تاریخی و ارتباط آن با شرایط مکه پیش از بعثت متمرکز شدهاند. این تفاسیر اگرچه از نظر تاریخی جالب و مفیدند، اما گاهی ممکن است پیام اصلی سوره را تحتالشعاع قرار دهند. وقتی این واقعه صرفاً به عنوان مقدمهای برای تولد پیامبر یا نشانهای از اهمیت مکه دیده میشود، ممکن است از بُعد عمیقتر آن که همان تجلی توحید در عمل است، غافل شویم.
در خوانش توحیدمحور، این سوره نه درباره یک قوم خاص، نه درباره یک زمان خاص، بلکه درباره قانونی کلی و جاودانه صحبت میکند: اینکه خداوند به طور مستقیم و بدون واسطه در جریان تاریخ حضور دارد و هیچ قدرتی نمیتواند مقابل اراده او بایستد. این پیام نه تنها برای زمان نزول قرآن، بلکه برای همه زمانها و همه جوامع قابل فهم و قابل اجرا است.
نکته دیگری که در این سوره قابل تأمل است، نحوه برخورد با مسئله قدرت است. قدرت ابرهه و لشگریانش که احتمالاً از نظر ظاهری قابل توجه بوده، در برابر اراده خداوند هیچ ارزشی نداشته است. این موضوع یادآوری مهمی است برای کسانی که ممکن است فریب قدرتهای ظاهری را بخورند یا فکر کنند که ترکیبات سیاسی و نظامی میتواند سرنوشت نهایی را تعیین کند.
همچنین شیوه عمل خداوند در این سوره جالب توجه است. او نه از طریق معجزات بزرگ و چشمگیر، بلکه از طریق عوامل طبیعی و به ظاهر ساده عمل میکند. پرندگان و سنگهایی که آنها با خود داشتهاند، چیزهای خارقالعادهای نیستند، اما در دست قدرت الهی به ابزار نابودی تبدیل میشوند. این موضوع نشان میدهد که خداوند نیازی به خرق عادت ندارد تا اراده خود را اجرا کند؛ همین طبیعت و قوانین موجود در اختیار او است.
از این منظر، سوره فیل بیش از آنکه داستان تاریخی باشد، درسی در توحید عملی است. درسی که به انسان یادآوری میکند که در نهایت، تنها خداست که مالک قدرت حقیقی است و همه قدرتهای دیگر در برابر او ناچیزند. این پیام هم برای افرادی که ممکن است مغرور قدرت شوند تذکری است، و هم برای کسانی که در برابر قدرتهای ظالم احساس ضعف میکنند، مایه امید و تسلی.
در نهایت، این خوانش از سوره فیل دعوتی است به تأمل بیشتر در متن قرآن، فارغ از بارهای تاریخی و فرهنگی که ممکن است آن را احاطه کرده باشند. هدف این نگاه، انکار تاریخ نیست، بلکه کشف لایههایی از معنا است که ممکن است در سایه تفاسیر رایج کمتر دیده شده باشند. این رویکرد میتواند راهی باشد برای فهم عمیقتر پیامهای قرآنی و کاربرد آنها در شرایط مختلف زمانی و مکانی.