یادداشت تحلیلی
مقدمه
یکی از ویژگیهای بنیادین فرهنگ ایرانی، پدیدهای است که میتوان آن را «پنهانکاری عاطفی» یا «مصلحتاندیشی گفتاری» نامید. این ویژگی در سطح فردی با ناتوانی در ابراز مستقیم عشق، خشم یا رنجش خود را نشان میدهد و در سطح اجتماعی به شکل رودربایستی، تعارف و تأخیر در بیان مطالبات ظاهر میشود. در نگاه نخست، این عادت شاید فقط به روابط روزمره مربوط به نظر برسد، اما در واقع پیامدهای عمیقی بر ساختار حقوقی و قضایی ایران دارد. بخش عظیمی از دعاوی حقوقی در ایران ریشه در همین الگوی فرهنگی دارند.
ریشههای فرهنگی و تاریخی
در سنت ایرانی، «مصلحت» به عنوان پوششی برای سکوت یا تأخیر در بیان مستقیم حقیقت بهکار میرود. ایرانیان به جای گفتن «نه»، معمولاً از تعارفهای مبهم یا وعدههای غیرقطعی استفاده میکنند. در ادبیات فارسی نیز این الگوی رفتاری بازتاب یافته است: شعر حافظ سرشار از ایهام، ابهام و زبان چندلایه است که همزمان معنا را آشکار و پنهان میکند. این ویژگی در سیاست و روابط اجتماعی نیز دیده میشود؛ جایی که بیان مستقیم اغلب معادل بیادبی، خطر یا ناسازگاری تعبیر شده است.
پیوند با نظریههای ارتباطی
یورگن هابرماس در نظریه «کنش ارتباطی» تأکید میکند که جامعه سالم بر پایهی ارتباط شفاف، بیفریب و آزادانه استوار است. زمانی که زبان به ابزار پنهانکاری و مدیریت ظاهری روابط تقلیل پیدا کند، امکان رسیدن به تفاهم واقعی کاهش مییابد. در فرهنگ ایرانی، تعارف و رودربایستی مانع شکلگیری چنین ارتباطی میشود و در نتیجه تعارضها نه در سطح ارتباطی، بلکه در سطح حقوقی و قضایی بروز میکنند.
از منظر روانشناسی اجتماعی نیز، نظریهی «مدیریت هیجان» (Gross, 1998) نشان میدهد که سرکوب احساسات نهتنها به حل تعارض کمک نمیکند، بلکه باعث انباشت هیجانات منفی و بروز ناگهانی آنها در قالب پرخاش، نزاع یا شکایت رسمی میشود.
پیامدهای حقوقی و اجتماعی
1. قراردادهای مبهم
بسیاری از معاملات در ایران بدون شفافیت کامل منعقد میشوند. سکوت در مورد جزئیات (مثلاً در قیمت، زمان یا تعهدات) به امید «اعتماد» یا «مصلحت» است. اما این سکوتها بعداً به دعوی حقوقی بدل میشوند.
2. خانواده و ارث
اختلافات خانوادگی (مهریه، طلاق، ارث) غالباً محصول سالها نارضایتی فروخوردهاند. رودربایستی مانع گفتوگوی صریح شده و در نهایت قاضی باید به جای گفتوگوی خانوادگی، حکم صادر کند.
3. شراکتهای اقتصادی
شراکتها اغلب با اعتماد شفاهی آغاز میشوند. وقتی اختلاف پدید میآید، فقدان قرارداد شفاف موجب شکایتهای سنگین در زمینه کلاهبرداری یا خیانت در امانت میشود.
۴. روابط اجتماعی و همسایگی
اختلافات کوچک مانند سر و صدا، پارکینگ یا هزینههای مشترک ساختمان، به جای حل از طریق گفتوگو، به دادگاه کشیده میشوند.
نتیجهگیری
اگر بپذیریم که دادگاهها در ایران بخش قابلتوجهی از وظیفهای را بر عهده دارند که در جوامع دیگر توسط فرهنگ گفتوگو و مذاکره مستقیم انجام میشود، میتوان گفت یکی از دلایل بار سنگین دستگاه قضایی، نه صرفاً خلأ قانونی، بلکه فرهنگ پنهانکاری و مصلحتاندیشی گفتاری است. بنابراین اصلاح نظام قضایی نیازمند اصلاح فرهنگی نیز هست.آموزش مهارتهای ارتباطی، تقویت فرهنگ گفتوگوی صریح، و رهایی از رودربایستی میتواند به اندازهی تدوین قوانین جدید یا افزایش تعداد قضات، به کاهش دعاوی کمک کند. به بیان دیگر، عدالت در ایران بیش از آنکه فقط مسئلهای حقوقی باشد، ریشه در فرهنگ ارتباطی جامعه دارد.