بعد از تئوری انگری بردز، نوبت میرسه به یه تئوری مارولی جذاب...
به نام خدا
مطمئنم همه ی شما، فیلم ونوم 2 را دیده اید، همان فیلمی که بسیاری از منتقدان آن را فاجعه بزرگ مارول مینامند اما این فیلم در نظر بقیه طرفداران و بسیاری از مردم فیلم بسیار جذابی بوده است، علاوه بر بازی محشر بازیگران و طراحی صحنه و نویسندگی فوق العاده آن، برای همه ما، دریچه ای به سوی یک فیلم تازه و جذاب بود...
اما، ماجرا از کجا شروع میشود؟
در آخر فیلم، همه چی عادی است و به نظر میرسد فیلم دارای یک پایان خوش بوده و توفان کارنیج فرو نشسته است.
اما حدوداً 3 دقیقه بعد، وقتی فکر میکنیم فیلم به پایان رسیده، ما ادی براک را میبینیم که روی یک تخت دراز کشیده و در حال صحبت با ونوم است. تا اینکه اتفاق عجیبی میفتد و تلویزیون خاموش و بعد روشن میشود و آنها میبینند که در جای دیگری هستند و درست در تلویزیون خبر بد نام شدن اسپایدر من (مرد عنکبوتی) دیده میشود، در همان لحظه است که ونوم با دیدن اسپایدر من هیجان زده میشود و با گفتن جمله: این پسر...
و لیسیدن صورتش از پشت تلویزیون به این سکانس پایان میدهد. این سکانس باعث هیجان زده شدن بسیاری از طرفداران و حتی بقیه مردم شده بود، چون علاوه بر اینکه خیلی ها تصور میکردند ونوم قرار است با اسپایدر من ملاقات کند، فکر کردند که ونوم او را میشناسد. خلاصه این توفان همچنان ادامه داشت تا اینکه فیلم جدید اسپایدر من نو وی هوم(راهی به خانه نیست) منتشر شد و روی پرده سینما رفت. همه موافق بودند که این فیلم یک شاهکار بود ولی طرفداران از اینکه ونوم ظاهر نشد، کسل شدند. اما، شاید یک اتفاق شگفت انگیز در تیتراژ میتوانست به غر زدن طرفداران پایان بدهد. چون چند دقیقه بعد، ما دوباره وسط تیتراژ، ادی براک را میبینیم! که دارد با یک مرد درباره یک فضایی بنفش که سنگ دوست داشت و اینکه او برای پنج سال خانواده اش را از دست داده بود صحبت میکرد! درست است، فیلم اند گیم که در سال 2019 اکران شده بود. اگر کمی گیج شدید، بگذارید شما را به این قسمت از مرد عنکبوتی راهی به خانه نیست ببرم، زمانی که دکتر استرنج با دستکاری کردن حلقه های زمانی و مکانی، موجوداتی را از دنیا های دیگر به این دنیا میاورد، یعنی دنیای انتقامجویان، چه در زمان گذشته و چه در زمان حال، و یعنی ادی براک با همان اتفاق به دنیای انتقامجویان آمده است. البته هر چند که ما می بینیم دکتر استرنج در پایان فیلم مرد عنکبوتی، راهی به خانه نیست، میتواند حلقههای زمانی را سر جای خود قرار دهد و همه چیز را به حالت عادی برگرداند و ما میبینیم که ادی براک از دنیای انتقام جویان غیب می شود و این یعنی که شانس ونوم برای ملاقات با اسپایدرمن از بین رفت. اما اتفاق هیجان انگیزی رخ داده است که احتمال دارد، خیلی ها به آن توجه نکرده باشند. چون ما می بینیم که ادی براک غیب شده و آن مرد هم که داشته با او صحبت میکرده، با تعجب به اطراف نگاه می کند و دوربین به روی میز کافی شاپ برمیگردد و ما در آنجا یک موجود سیاه عجیب را میبینیم که درست شبیه سیمبیوت ها است، و تنها نتیجه گیری که از این اتفاق میتوانیم بکنیم هم این است که....
ما قرار است یک ونوم دیگر داشته باشیم! یعنی در دنیای انتقامجویان، و چه کسی میداند شاید....
خیلی ممنون که این پست را خواندید، لایک و کامنت و دنبال کردن را هم فراموش نکنید.