منصور
منصور
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

بررسی نقد لوسین گلدمن در باره نمایشنامه کلفت‌ها


منصور سجاد

لوسین گلدمن نمایشنامه «کلفت‌ها» را نه به‌تنهایی بلکه با آثار دیگر «ژان ژنه» و در مجموع در قالب چهار نمایشنامه او به نام‌های: «کلفت‌ها»، «بالکن»، «زنگیان» و «تجیرها» مورد بررسی قرار می‌دهد.

گلدمن از جوامعی بحث می‌کند که «نیروهای مبارز» در آن «رفته‌رفته رو به سستی نهاده‌اند» و به همین دلیل «نویسندگان نمی‌توانند ماجراهای نیروهای رزمنده‌ای را باز گویند که دیگر وجود خارجی ندارند یا در شرف نابودی هستند» ولی از نظر او یکی از نویسندگانی که هنوز می‌تواند چنین ماجراهایی را بازگو کند نویسنده «بسیار بزرگی» به نام ژان ژنه با چهار نمایشنامه و از جمله نمایشنامه کلفت‌ها است.

گلدمن پرداختن به موضوع «مبارزه طبقاتی» را در آثار ژنه دلیلی برای روی آوردن این نویسنده از قصه به نمایشنامه ارزیابی می‌کند و یکی از درون‌مایه‌های اصلی آثار ژان ژنه را «نبرد حاکم و محکوم» می‌داند.

گلدمن ساختار نمایشنامه‌های ژان ژنهرا «بغرنج» ولی دارای دقت بسیار میداند «شاید در نخستین برخورد نتوان ساختارش را فرا چنگ آورد، اما در تحلیل بسیار دقیق جلوه می‌کنند».

برخی ویژگی‌هایی که در ابتدای نقد ذکر می‌شود این موارد است:

1. وجود «ساختار اساسی مشترک» در چهار نمایشنامه‌ی کلفت‌ها، بالکن، زنگیان و تجیرها

2. جمعی بودن شخصیت‌های نمایشنامه با یک استثنا، نبودن قهرمان فردی در نمایشنامه‌های ژنه

3. بیان نقش نیروهای جمعی در قالب شخصیت‌های نمایشنامه.

گلدمن در تحلیل پایان نمایشنامه‌های تلخ ژنه نظر سایر منتقدان را رد می‌کند که ژنه را «شاعر جلوه‌ها» نامیده‌اند و درک درست آثار ژنه را منوط به درک نبودن امکان گذار از عالم خیال به عالم واقعیت در ذهن شخصیت‌های نمایشنامه می‌داند.

گلدمن عقیده دارد که ژان ژنه در نمایشنامه‌هایش و از جمله نمایشنامه کلفت‌ها «نبرد نیروهایی را نشان می‌دهد که منش جمعی دارند.» او درون مایه اصلی آثار ژان ژنه را «تضاد اساسی بین محکومان و حاکمان می‌داند.» اما این درون مایه ویژگی‌های خاص ژان ژنه را دارا است چرا که در برخی از نمایشنامه‌های دیگر او، این درون مایه «به‌تدریج نقض می‌گردد».

گلدمن خودکشی «کلر» و «سولانژ» در نمایشنامه کلفت‌ها را راهی برای ادامه این دنیای خیالی برای خودکشی کنندگان میداند: «تا دست کم در عالم خیال پیروز شوند».

در تمامی نقد گلدمن گرایش به نقد جامعه شناسانه با رویکرد طبقاتی و مارکسیستی به چشم می‌خورد

در طول نقد آثار چهارگانه ژان ژنه، لوسین گلدمن تلاش می‌کند: «مسئله‌ای اساسی از مسائل نقد ادبی را مطرح» کند. این مسئله اساسی از نظر او «عادت نسبتاً نامعقولی» است که در نقد ادبی به وجود آمده و طی آن منتقدان سعی می‌کنند که «بین همه حوادث و مسائلی که در اثر نویسنده‌ای به چشم می‌خورد با شخصیت و آرزوهای ژرف او» ارتباط برقرار کنند؛ گلدمن اما نظر دیگری دارد: «تنها مسائلی که یک اثر ارجمند مطرح می‌سازد، مسائل زیبا شناختی است که به بیان منسجم یک جهان بینی مربوط است و ارتباط نسبتاً کمی با شخصیت نویسنده دارد».

به‌طور کلی، نقد هم‌زمان لوسین گلدمن بر چهار نمایشنامه کلفت‌ها، بالکن، زنگیان و تجیرها از دید نقد جامعه شناسانه با رویکرد مارکسیستی و معادل سازی نقش‌های نمایشنامه با طبقات و روابط اجتماعی به طریق ساختارگرایی انجام می‌شود. او هم‌چنین بررسی زیبایی شناسانه را تأیید و بررسی روانکاوانه را تا حدی رد می‌کند.

گلدمن دنبال «عنصر اصلی» در ساختار نمایشنامه کلفت‌هاو دیگر آثار ژان ژنه می‌گردد و معتقد است که ژنه در نمایشنامه کلفت‌هاو سه نمایشنامه دیگرش با افزودن «عنصر ناهمرنگی» است که لحن خاص خودش را پیدا کرده و منجر به ایجاد پدیده‌ای به نام «بٌعد امکان» شده است.

گلدمن هم‌چنین در بیانی کلی کارهای آثارژان ژنه و بسیاری دیگر را در مسیر ادبیات انکار ارزیابی کرده و آرزو می‌کند که: «روزی جامعه‌ای پدیدار شود که در آن هنر درست، دیگر تنها مسئله انکار نباشد، بلکه نیز مسئله پذیرش و جذب انسان‌ها در جامعه‌ای واقعاً انسانی مطرح شود که بتواند دروازه‌های امید را بگشاید».

لوسین گلدمننمایشنامه کلفت‌هابررسی نقدنقد تکوینینقد نمایشنامه
مشق های نوشتن را اینجا میگذارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید