خورشید منبع بینظیری برای تولید انرژی باکیفیت و پایدار است. امروزه بسیاری از کشورها انرژی خورشیدی را به عنوان راه حل برون رفت از بحران تامین برق میدانند. جالب اینکه برخی از آنها ساعتهای آفتابی اندکی دارند و با هزینه بیشتری برق خورشیدی را استخراج میکنند. ایران از نظر میزان تابش آفتاب دارای موقعیت راهبردی است. مطالعات نشان میدهد به طور میانگین کشورمان سالانه ۳۰۰ ساعت آفتابی دارد. با یک بررسی ساده میتوان فهمید چه گنج ارزشمندی در این سرزمین پهناور نهفته است. سرمایهای که به سبب سالها بیتدبیری، سوءمدیریت، عدم اعتماد به کارشناسان و نبود برنامهریزی دقیق و بلند مدت دچار غفلت شده است.
آنچه در ادامه میخوانید روایتی بدون رتوش از ساخت یک نیروگاه خورشیدی است.
ساخت نیروگاه خورشیدی با تحقیقات دانشجویی
بهار ۱۳۸۹ به دعوت دوستی با یک شرکت مشاور بینالمللی آشنا شدم. تخصص آن شرکت توسعه منابع تجدیدپذیر به ویژه انرژی خورشیدی بود. وقتی رزومه شرکت را مطالعه کردم متوجه شدم پروژههای مختلفی در پنج قاره اجرا کردند. حالا نوبت ایران بود تا شانس خود را امتحان کند.
انرژی خورشیدی با نصب پانل های خورشیدی قابل استخراج می شود. قیمت پنل خورشیدی گران و به همان میزان سودآوری آن به سبب صرفه جویی زیاد است.
کارشناسان شرکت از مدتها قبل چند نقطه را در شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، کرمان و یزد برای اجرای پایلوت در نظر گرفته بودند. این شهرها به لحاظ کیفیت تابش آفتاب، سطوح قابل دسترس برای نصب پنلهای خورشیدی و تراکم جمعیت شرایط بسیار مطلوبی داشتند.
بچههای شرکت یک رای گیری عادلانه به راه انداختند تا اولین شهر پایلوت انتخاب شود. قرعه به نام تهران و شهرکی در حومه غربی پایتخت افتاد.
فردای انتخابات دو گروه تشکیل شد. اولی وظیفه تکمیل کارهای مطالعاتی را برعهده داشت و دومی مسئول اجرای پروژه شد. باید اشاره کنم از زمانی که تصمیم به اجرای پروژه گرفته شد گروههایی در شهرهای پیشتر گفته شده مسئولیت انجام مطالعات مقدماتی را برعهده گرفتند. این تیمها از بین دانشجویان علاقهمند با تخصصهای برق، الکترونیک، محیط زیست، زمین شناسی، مکانیک، نقشه برداری، عمران، ساختمان و … بودند.
نتایج مطالعات آنان بدون اغراق شگفتانگیز بود. بالغ بر ۵ هزار صفحه مطالعهی فنی طی یکسال انجام و اکنون آماده ارزیابی بود. تیم مطالعات وظیفه داشت با استناد به این گزارشها نتیجه نهایی برای اجرای پروژه را اعلام کند. سه ناظر خارجی از کشورهای آلمان، مالزی و ژاپن در این تیم حضور داشتند. آنها باید ضمن تطبیق دادهها با استانداردهای بینالمللی، نتایج را یکپارچه میکردند.
حدود یکماه کار فشرده انجام شد تا این بخش از پروژه تکمیل شود. ناظران خارجی پروژه در جلسه جمعبندی و تصمیمگیری، کیفیت تحقیقات جوانان ایرانی را بسیار بالا و حتی فراتر از استانداردهای جهانی توصیف کردند. نکته جالب توجه آنکه بعدها تعدادی از همان جوانها بدون واسطه جذب شرکتهای بزرگ حوزه انرژی شدند و مسیر حرفهای خود را ادامه دادند.
نیروگاه خورشیدی کوچک با امیدهای بزرگ
نیمه خرداد شد و روز موعود فرارسید. نمایندگان تیمهای مطالعات و فنی همراه با ناظران خارجی و داخلی در محل پروژه حاضر شدند. همانطور که اشاره کردم شهرکی در حومه غربی تهران برای ساخت نیروگاه خورشیدی انتخاب شده بود. این شهرک ۶۲۰ واحد و جمعیتی در حدود ۱۵۰۰ نفر داشت. ارتفاع جغرافیایی شهرک از سطح آبهای آزاد ۱۳۵۰ متر و از سطح زمین تا بام ۴۵ متر بود.
انرژی خورشیدی و موفقیت در بهرهبرداری نیروگاه خورشیدی نیازمند مطالعات دقیق فنی و تخصصی است.
باید توجه داشت که ساخت نیروگاه خورشیدی حتی در مقیاس کوچک نیازمند سرمایه زیادی است. سرمایهگذار خارجی پروژه کل هزینه ریالی و ارزی نیروگاه خورشیدی را تامین کرده بود. بنابراین مدیریت و ساکنان شهرک، یک ریال برای ساخت این نیروگاه پرداخت نمیکردند.
طبق محاسبات و مدل سازیهای دقیق، پروژه بینقص و موفقیت آمیز به نظر میرسید. همه لحظه شماری میکردیم تا یکی از پیشرفتهترین نیروگاههای خورشیدی خاورمیانه در پایتخت شروع به کار کند. تنها مسئلهای که بیجواب ماند عدم حضور مدیران و نمایندگانی از سازمانهای مسئول در حوزه تامین برق و انرژی بود. بخش روابط عمومی شرکت از مدتها قبل دعوتنامه رسمی برای مدیران آن سازمانها ارسال کرده بود. ولی در روز آغاز پروژه هیچ کدام حاضر نشدند و حتی پاسخ تماسهای تلفنی را ندادند!
تولید انرژی پاک با چاشنی دقت و ظرافت
مراسم شروع به کار پروژه بدون تشریفات رایج کشور انجام شد. سرپرست تیم فنی و همکارانش بلافاصله کار ترازیابی زمین، نشانه گذاری محل نصب پایهها و ثبت اطلاعات بر روی نقشه GIS را آغاز کردند. هدف این بود که بهترین و مطمئنترین محل برای نصب سازه و صفحات خورشیدی مشخص شود. این مرحله کمی بیش از ۳ ساعت به طول انجامید و تمامی اطلاعات با نتایج پیش بینی شده در مطالعات قبلی تطبیق داده شد. یکبار دیگر به تلاش بیعیب و نقص بچههای تیم تحقیقات و دقت و ظرافت آنان در انجام محاسبات و ارزیابی پروژه پی بردم.
شرکت تامین کننده تجهیزات سولار از چند روز قبل ۱۵ دستگاه سلول خورشیدی ۳۰۰ واتی را به همراه سازه مخصوص وارد ایران کرده بود. بعد از ظهر همان روز کار نصب سازه به پایان رسید و قرار شد روز بعد پنلهای خورشیدی نصب شوند. قرار بود کل انرژی الکتریکی بدست آمده بعد از ذخیره سازی و تقویت برای تامین روشنایی فضاهای عمومی مانند راهروها و محوطه شهرک به کار گرفته شود.
طلوع و غروب خورشید روی پشت بام
صبح روز بعد همه امیدوار و خوشحال به شهرک مراجعه کردیم. وقتی درِ پشت بام باز شد صحنه عجیبی مقابل چشمان متعجب ما قرار گرفت. کل سازه نگهدارنده سلولهای خورشیدی تخریب شده بود. وقتی از مدیر شهرک و ساکنان در خصوص اتفاق پیش آمده سوال کردیم همگی اظهار بیاطلاعی کردند. عدهای هم طوفان شب گذشته را عامل این خرابکاری دانستند. از شواهد پیدا بود که طوفان ارتباطی با این ماجرا ندارد. چوب از جای دیگری لای چرخ پروژه گذاشته شده بود.
انرژی خورشیدی حتی بر روی پشت بام ساختمان های تجاری، مسکونی و صنعتی قابل استخراج است.
سرپرست تیم فنی گفت: میتواند دو ساعته کل سازه را بازسازی کند. بلافاصله یکی از اعضای هیات مدیره مخالفت کرد و گفت: ساکنان آپارتمانهایی که ما روی بام آنها ایستادیم موافق اجرای این پروژه نیستند. سرپرست فنی پروژه حرف او را قطع کرد و خیلی محکم پاسخ داد: پس احتمالاً همانها سازه را تخریب کردند؟! آقای عضو هیات مدیره پاسخی نداد و از پشت بام خارج شد. چند لحظهی بعد با سه نگهبان آمد و از همه خواست آنجا را ترک کنیم.
مقاومت بیفایده بود و از سویی شرکت به دلایل حرفهای زیر بار شکایت حقوقی نرفت. همان روز تکه پارههای سازهی نیروگاه خورشیدی جمعآوری و به انبار فرستاده شد. کل خسارت وارده در آن زمان کمی بیش از ۵۰ میلیون تومان بود.
این رخداد موجب شد پرونده ساخت نیروگاه خورشیدی که نمونه منحصربه فردی در ایران محسوب میشد برای همیشه بسته شود. پروژهای که اگر اجرا میشد میتوانست استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر در فضاهای متراکم شهری را معنای تازهای ببخشد و الگوی بارزی برای دیگر نقاط کشور محسوب شود.
ادامه مطلب را در اینجا بخوانید یا بر روی این قسمت کلیک کنید.