
انسان موجودی ارتباطی است.خداوند انسان را نیازمند به ارتباط آفریده؛ ارتباط با خود، با طبیعت، با خانواده و با خدا.یکی از پایههای اصلی موفقیت، ارتباطات است. قدرت ارتباطات تعیینکننده میزان موفقیت و دستاوردهای ما در زندگی است.
اهداف ارتباطات: تغییر رفتار، انتقال اطلاعات برای انجام کاری، ترغیب و متقاعدسازی، انگیزشی و تأثیرگذاری می باشد؛لیکن فایده اصلی ارتباطات، تأثیرگذاری است؛تأثیرگذاری یعنی توانایی ایجاد تغییر در افکار، باورها، رفتار و عملکرد دیگران.
1.ارتباط جمعی: شامل فعالیتهایی است که در رسانههای عمومی انجام میدهیم؛ مانند مقالههایی که مینویسیم، مصاحبههایی که انجام میدهیم و هر نوع پیامرسانی به گروهی از مردم.
2.ارتباط میانفردی: زمانی که با یک فرد مشخص در ارتباط هستیم؛ گفتوگویی رودررو، صمیمی و شخصی.
3.ارتباط گروهی: وقتی با یک گروه در ارتباط هستیم، مانند جلسات، کارگاهها یا تیمها. در کوچینگ نیز مدلهای مختلف ارتباطی وجود دارد که هر کدام متناسب با نوع تعامل استفاده میشوند.
1_کلام و بیان فاخر: مهمترین مهارت ارتباطی یک کوچ حرفهای نوع صحبت کردن و انتخاب واژههاست. کلام فاخر فضایی امن و قابل اعتماد ایجاد میکند تا مراجع احساس راحتی کرده و وارد گفتوگو شود. بنابراین باید دایره واژگان خود را گسترش دهید و روی قدرت بیان خود کار کنید.
2_ارتباطات غیرکلامی: نوع نگاه، لحن صحبت، لبخند، طرز نشستن و حرکات دست در انتقال احساس و پیام بسیار مهماند. یک کوچ با تمام اعضای بدنش گوش میدهد. مراجع باید حس کند تمام توجه شما به اوست. گاهی تنها با نگاه، میتوان منظور مراجع را دریافت.
3_دیدار اول: برخورد نخست تأثیر بسیار زیادی دارد. باید بتوانید در چند ثانیه اول، فرد را جذب کنید. نوع سلام کردن، لحن صحبت و تماس چشمی از عوامل کلیدیاند. ارتباطات فرایندی احساسی است؛ اگر بتوانید احساس خوبی در فرد ایجاد کنید، نیمی از مسیر ارتباط را پیمودهاید.
4_پوشش فاخر: به عنوان فردی حرفهای، پوشش شما باید مرتب، شیک و متناسب باشد. از استفاده از ظاهر یا اکسسوریهای اغراقآمیز خودداری کنید، چون تمرکز مراجع را منحرف میکند. سادگی، تمیزی و وقار، نشانه تخصص و اعتماد است.
۵_شوخطبعی و اصالت:شوخطبعی یکی از ویژگیهایی است که به برقراری ارتباطات بیشتر و صمیمانهتر کمک میکند؛ البته تا جایی که از میزان تأثیرگذاری نکاهد. شوخطبعی مناسب باعث میشود مراجع احساس راحتی کند و فشار عصبی او کاهش یابد. در عین حال، باید در ارتباط با اصالت خود باقی بمانید. هرگز نقش بازی نکنید یا ظاهر ساختگی نشان ندهید، زیرا طرف مقابل این موضوع را بهخوبی درک میکند.
۶_ارتباطات آنلاین:پیامهایی که برای مخاطبان ارسال میکنید، ویدیوهایی که منتشر میکنید و نحوه استفادهتان از تکنولوژی، همگی بخشی از هویت ارتباطی شما هستند. در فضای مجازی نیز باید احساسات دیگران را درک کنید، چون همیشه ممکن است مراجع بهصورت حضوری در دسترس نباشد.
۷_ارتباطات نوشتاری:یک کوچ حرفهای باید توانایی نوشتن گزارش، برنامه کوچینگ و پروپوزال را داشته باشد. هرچه مهارت نوشتاری شما قویتر باشد، ماندگاری و اعتبار حرفهایتان در آینده بیشتر خواهد شد.
۸_احترام:افرادی که استاد ارتباطاتاند، به همه انسانها احترام میگذارند، صرفاً بهخاطر انسان بودنشان، فارغ از سن، جنس یا شغل.
یک کوچ باصلاحیت هرگز قضاوت نمیکند، به همه احساس خوب میدهد و راز مراجعانش را حفظ میکند.
1-پیشقضاوتی: وقتی کسی را پیش از شناخت قضاوت میکنیم، درِ گوش و ذهن ما بسته میشود و دیگر نمیتوانیم به عمق وجود او پی ببریم.
۲_موانع احساسی: مشکلات شخصی میتوانند جلسه کوچینگ را تحت تأثیر قرار دهند. بنابراین وقتی در نقش کوچ هستیم، باید مسائل شخصی خود را کنار بگذاریم.
۳_نداشتن اعتمادبهنفس: برای درجهیک شدن در هر کاری، اعتمادبهنفس قلب ماجراست. باید خودمان را باور داشته باشیم و تصویر مثبتی از هویت خود در ذهنمان بسازیم؛ در غیر این صورت گفتوگوی کوچینگ پیش نخواهد رفت.
۴_علاقهنداشتن: اگر به کار خود علاقه نداشته باشیم، در آن غرق نمیشویم و تمرکز کافی نخواهیم داشت.
۵_توهم همهچیزدانی: گاهی وقتی طرف مقابل صحبت میکند، فکر میکنیم همهچیز را میدانیم و اجازه ادامه گفتوگو را نمیدهیم. اما هر فرد دنیای خاص خودش را دارد و باید با گوش باز شنید.
۶_ندادن بازخورد: یکی از مهارتهای مهم کوچ قدرتمند، دادن و گرفتن بازخورد است. باید از مراجع فیدبک بگیریم، مثلاً بپرسیم جلسه چطور بود.به همین علت میگویند: فیدبک صبحانه قهرمانان است.
۷_عدم تمرکز: وقتی حواسمان به هر چیزی جز مراجع (کوچی) باشد، ارتباط واقعی شکل نمیگیرد. یک کوچ حرفهای باید تمرکز صددرصدی داشته باشد، نه نود و نه درصدی.
۸_پیچیدگی بیشازحد: کوچ حرفهای و تأثیرگذار باید ساده، روان و شفاف صحبت کند. هنر در سادگی است. گفتوگو را نباید بیدلیل طولانی کرد یا جلسهای را به چند جلسه تبدیل نمود. یکی از مهارتهای مهم کوچینگ، «شفافسازی» است، نه پیچیدهسازی.
۹_زمان نامناسب: اگر جلسات کوچینگ در زمان نامناسب برگزار شوند، کیفیت لازم را نخواهند داشت. بهترین زمان وقتی است که هم کوچ و هم کوچی سرحال و آماده گفتوگو باشند
اعتماد، پایه و اساس هر ارتباط قوی و ماندگار است.اعتمادسازی یک امر درونی است، نه صرفاً ظاهری. لباس پوشیدن، زبان بدن، نحوه ایستادن و رفتار بیرونی در ایجاد اعتماد مؤثرند، اما ریشه اصلی اعتماد از درون انسان سرچشمه میگیرد.باید از خودمان انتظارات مثبت داشته باشیم، چون نوع انتظارات ما معمولاً تعیینکننده نتیجه است. اگر به خودمان اعتماد داشته باشیم، دیگران نیز به ما اعتماد خواهند کرد. همچنین لازم است انتظارات خود را از ارتباطاتمان مثبت کنیم و با نگاهی نیکو به دیگران بنگریم.اعتماد کردن به دیگران سبب میشود آنها نیز به ما اعتماد کنند؛ البته باید توجه داشت که اعتماد و ارتباط درست، فقط با افراد درست شکل میگیرد_ نه با هر کسی.
یکی دیگر از عوامل مهم برای جلب اعتماد، افزایش هوش عاطفی است. هوش عاطفی چند ویژگی اصلی دارد:
۱_خودآگاهی: یعنی تلاش برای شناخت هدف حضور خود در این دنیا. آگاهی از احساسات، نوع نگاه به زندگی و طرز فکر از نشانههای مهم خودآگاهیاند. هرچه انسان بیشتر درک کند چرا و چگونه زندگی میکند، هوش عاطفی بالاتری دارد.
۲_نظم شخصی: یعنی توانایی حفظ انضباط و انتظام درونی بدون نیاز به فشار یا اجبار بیرونی. هرچه فرد منظمتر باشد، سطح هوش عاطفی او بالاتر است.
۳_انگیزه: داشتن هدف، معنا و مأموریت در زندگی. کسی که میداند برای چه تلاش میکند، انگیزه درونی قویتری دارد و ارتباطات مؤثرتری برقرار میکند.
۴_همدلی: عاملی بسیار مهم در هوش عاطفی، اعتمادسازی و ارتباط مؤثر است. همدلی یعنی توان درک و اندیشیدن به احساسات دیگران و حتی تمام موجودات زنده.
۵_مهارتهای اجتماعی: یعنی توانایی برقراری ارتباط سالم و مؤثر با دیگران و حضور سازنده در میان مردم. این مهارت به فرد کمک میکند تا مورد اعتماد و تأثیرگذار باشد.
⚫️عواملی که باعث سلب اعتماد دیگران نسبت به ما میشوند، معمولاً ظریف اما بسیار تعیینکنندهاند:
۱_نفاق و دورویی: حتی اگر در حدی کوچک باشد، صداقت را از بین میبرد. همیشه اصیل باشید، نه نسخهی کپی از دیگران. صداقت پایه اعتماد است.
۲_افکار منفی و غیرسازنده: وقتی به طرف مقابل شک داریم یا مدام او را سرزنش میکنیم، احساس امنیت از بین میرود و اعتماد فرو میریزد.
۳_بیتوجهی به جزئیات کوچک: اعتماد و بیاعتمادی هر دو از چیزهای کوچک شروع میشوند؛ مثل بهموقع سر قرار حاضر شدن، پاسخ دادن به تماسها و پایبندی به وعدهها.
۴_انرژی ذهنی منفی: حتی افکاری که در ذهن ما میگذرد، میتواند بر ارتباط و حس طرف مقابل تأثیر بگذارد.
۵_نبودِ خوشنامی و ثبات شخصیتی: یکی از عوامل مهم اعتمادسازی، داشتن نام و هویتی قابل اعتماد است. اگر در خانواده یا محیط خود خوشنام باشید، همان اعتبار میتواند پایهای برای اعتمادسازی دیگران باشد.
با دیگران همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند.در خلوت و تنهایی همان باشید که در جمع هستید. زمانی ارتباطات در کسبوکار به بالاترین حد میرسد که در خانه و روابط شخصی نیز ارتباطات خوبی داشته باشید.شخصیت خود را رشد دهید و مراقب آن باشید؛ باقی چیزها خودبهخود درست میشود.
افکار شما، کلامتان را میسازد؛کلامتان به عملتان تبدیل میشود؛عملتان به عادت تبدیل میشودو عادتهای شما، شخصیتتان را میسازند.