
تا حالا شده یه لحظه، یهدفعه حس کنی با همه چیز اطرافت هماهنگ شدی؟ یهجوری غرق یه حس تعلق بشی، انگار با همه چیزی که دور و برته یکی شدی و یه رضایت عجیب وجودت رو پر کنه، حسی که کم کم میتونه تبدیل به هیجان و شادی بشه؟ همون حسی که میگه: «همینجا، همین لحظه، من کاملاً با همه چیز هماهنگم.»
واقعا حس فوقالعادهایه، نه؟ یه جورایی هم حس میکنی تازه داری میفهمی زندگی باید چطور باشه.
اگه این اتفاق برات افتاده به دنیای رزونانس خوش اومدی.!
این همون دنیای «رزونانس» هست. وقتی با خودت و دنیا هماهنگی—باپذیرش و آگاهی—واردش میشی، تجربهت اززندگی خیلی عمیقتر، غنیتر و پر از شادی میشه.
حالا شاید بپرسی اصلا «کوچینگ»چی هست که «رزونانس درکوچینگ»چی باشه!؟
به طور ساده و خلاصه
کوچینگ: گفتگویی هدفمندبرای آگاهی و اقدامه
رزونانس: یعنی حالتی که توش ایدهها، باورها یا احساسات یه نفر با یه نفر دیگه هماهنگ میشن یا روی اون تاثیر زیادی میذارن. این مفهوم درباره پیدا کردن یه زمینه مشترک یا فرکانس مشترکه که باعث میشه افراد راحتتر با هم ارتباط برقرار کنن.
راینهاد استلتر(روان شناس) میگه «رزونانس»توی کوچینگ، یعنی اینکه کوچ افکار و احساسات مراجع رو طوری بازتاب بده که اون بتونه موقعیت خودش رو از یه زاویه تازه ببینه. وقتی کوچ با تجربههای مراجع همنوا میشه، این کمک میکنه که مراجع رشد شخصی خوبی داشته باشه و رابطهای پر از اعتماد شکل بگیره.
به طور سادهتر، میتونی رزونانس رو مثل نقش یه «بدنهٔ گیتار یا ویولن» تصور کنی؛ همونطور که بدنه ی ساز صدا رو تقویت میکنه، کوچ هم تجربههای مراجع رو انعکاس میده و بهش کمک میکنه بهتر درکش کنه و با خودش و جهانش هماهنگ بشه
درواقع رزونانس یه جور راه شهودی، کامل و مرموزه که بهت اجازه میده واقعاً با یه نفر دیگه همراه باشی
یکی از مزیتهای اصلی رزونانس اینه که اعتماد بین کوچ و مراجع رو بالا میبره. وقتی مراجع حس کنه که کوچ واقعاً اونو میفهمه، بیشتر تمایل داره فعالانه تو فرایند کوچینگ مشارکت کنه. علاوه بر این، رزونانس باعث میشه کوچی خودآگاهتر بشه؛ چون با بازتاب احساسات و واکنشهای خودش، راحتتر میتونه الگوهای فکری و رفتاری خودش رو بشناسه.
ودر رابطه با کوچ، رزونانس به کوچ این اجازه رو میده که به جای اینکه مستقیم راهحل بده یا مسیر رو هدایت کنه، نقش یه همراه و بازتابدهنده رو برای مراجع ایفا کنه. این روش یه پایه محکم برای رشد و توسعه شخصی میسازه و نشون میده که موفقیت تو کوچینگ، بیشتر از هر چیز، هنر ایجاد یه ارتباط عمیق و واقعی با یه آدم دیگه ست.
تحقیقات هم نشون داده رزونانس نه تنها کیفیت جلسات کوچینگ رو بهتر میکنه، بلکه باعث میشه تغییرات ذهنی و رفتاری هم موثرتر باشن. مثلاً مراجعینی که تجربه واقعی رزونانس با کوچشون داشتن، معمولاً بهتر به اهداف شخصی و کاریشون رسیدن و از روند کوچینگ راضیتر بودن.
کوچ به یسری مهارتها احتیاج داره ک بتونه رزونانس ایجاد کنه:
اولین قدم برای ایجاد رزونانس، شنیدن فعال هست. یعنی وقتی مراجع حرف میزنه، کامل گوش بدی، قضاوت نکنی و عجله نکنی برای جواب دادن
با زبان بدن نشون بده که داری گوش میدی؛ مثلا تو چشماش نگاه کن و سرتُ تکون بده
حرفای مراجع رو بازتاب بده،مثلا بگو: «میفهمم که فشار زیادی رو داری تحمل میکنی.»
حرفش رو قطع یا اصلاح نکن.
بدون همدلی واقعی، رزونانس ممکن نیست. همدلی یعنی بتونی احساسات مراجع رو درک کنی بدون اینکه خودت تحت تأثیرش قرار بگیری.
احساساتش رو نام ببر: «به نظر میاد این موضوع حسابی نگرانت کرده.»
خیلی وقتا احساسات مراجع تو رفتار، لحن صدا و حالت چهره خودش رو نشون میده.
تغییرات تو تن صدا و سرعت صحبت، حالت چهره و ژست بدن، سکوتها و مکثها؛ مهمن ازشون غافل نشو.
گاهی سکوت بهترین ابزاره. سکوت به مراجع فرصت میده فکر کنه و جوابای عمیق بده. سوالای باز هم بهش اجازه میده خودش مسیر گفتگو رو شکل بده:
مثل:«چی برات بیشترین اهمیت رو داره؟»
تو طول جلسه، بازخورد کوتاه و بازتاب احساسات مراجع باعث میشه رزونانس عمیقتر بشه:
«میبینم دنبال راهحلی، اما کمی سردرگمی.»
«به نظر میاد این تصمیم برات خیلی مهمه.»
ودراخر شمارو دعوت میکنم به یه تعریف خوب از هارتموت رزا(جامعه شناس و دانشمند)درمورد رزونانس، که میگه «رزونانس» یه جور سبک خاصِ «بودن درجهان »هست؛ یه حالتی که توش با خودمون و محیطمون هماهنگیم و از همین طریق با جهان رزونانس پیدا میکنیم.
رزونانس تو کوچینگ یه ابزار خیلی مهمه برای ایجاد ارتباط عمیق و موثر. با تمرین مهارتهایی مثل شنیدن فعال، همدلی، توجه به نشونههای غیرکلامی و استفاده درست از سکوت و سوالای باز، میتونی یه تجربه غنی و تاثیرگذار برای مراجع بسازی. هدف اصلی رزونانس اینه که به مراجع کمک کنه جوابهای درونی خودش رو پیدا کنه و رشد شخصی داشته باشه، بدون اینکه کوچ مستقیم راهحل بده.