الهه گلکار
الهه گلکار
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

رئالیسم ساطوری

بر پنجره پرده‌ای نباشد،
گلدان و پرنده‌اش تو باشی.


نو خسروانی بعدی:

من که از جنگ خسته‌ام پس چه؟
شهر درگیر دیوهای درون
پارک، لبریز خنده‌ی بچه...

بعدی:

پای خوبان و درِّ لفظِ دری
آن‌که سر باز می‌زند نوشش:
خفت و حبس و دربه‌دری.


بعدی:

اکتفاشان نمی‌کند رویات
چشم گنجشک‌ها به شانه توست
دلشان تنگِ گرم سایه موهات.


بعدی:

ریه باد را نفس دادی
واژه سرخ شاخه‌هایی سبز:
مثل سیب اتفاق افتادی.

شعرهای بالا گزیده‌ی کوچکی از نو خسروانی‌های علی عباس‌نژاد هست.

البته در مقاله‌های بعدی سعی می‌کنم در مورد قالب نوخسروانی مطالبی بنویسم.







من الهه گلکار عاشق ریاضی و ادبیات و نوشتن و خواندن رمان و مقالات هستم آرزویم این است که روزی مرزبندی ذهنی بین انسانها برداشته شود و همه علاوه بر عشق ملی وفرهنگ وباورشون عاشق هم و دوستار هم باشیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید