وقتی به یک دارایی امن فکر می‌کنید، احتمالاً فلزات گرانبهایی مانند طلا یا نقره به ذهنتان خطور می‌کند. آنها سرمایه‌گذاری‌هایی هستند که افراد به عنوان پوششی در برابر آشفتگی در بازارهای سنتی به سمت آنها می‌روند.بحث در مورد اینکه آیا بیت کوین از این دارایی ها پیروی می‌کند یا خیر ادامه دارد. در این مقاله، ما به برخی از استدلال‌های اصلی موافق اینکه بیتکوین یک ذخیره‌کننده ارزش است، نگاه می‌کنیم
ذخیره ارزش دارایی است که می‌تواند ارزش خود را در طول زمان حفظ کند. اگر امروز از یک ارز با ارزش خریداری کرده‌اید، می‌توانید مطمئن باشید که ارزش آن در طول زمان کاهش نمی‌یابد. در آینده، انتظار دارید که دارایی به همان اندازه (اگر نه بیشتر) ارزش داشته باشد.
وقتی به چنین دارایی "پناهگاه امن" فکر می‌کنید، احتمالاً طلا یا نقره به ذهن شما خطور می‌کند. دلایل متعددی وجود دارد که چرا اینها به طور سنتی ارزش دارند، که به زودی به آنها خواهیم پرداخت.
برای درک اینکه چه چیزی یک ذخیره ارزش خوب را ایجاد می‌کند، اجازه دهید ابتدا بررسی کنیم که چه چیزی ممکن است باعث ذخیره ارزش ضعیف شود. اگر بخواهیم چیزی برای مدت طولانی حفظ شود، دلیل بر این است که باید بادوام باشد.
غذا یا میوه را در نظر بگیرید. گلابی و خیار مقداری ارزش ذاتی دارند، زیرا انسان برای زندگی نیاز به تغذیه دارد. وقتی غذا کمیاب باشد، این اقلام بدون شک بسیار ارزشمند خواهند بود. اما این باعث نمی شود که آنها ذخیره خوبی از ارزش باشند. اگر آنها را برای چندین سال در یک گاوصندوق نگهداری کنید، ارزش بسیار کمتری خواهند داشت زیرا بدیهی است که از بین می‌روند.
اما در مورد چیزی که ذاتاً بادوام هست آیا ارزشمند هستند؟مثلا ماکارونی ؟ ماکارونی در دراز مدت بهتر است، اما هنوز هیچ تضمینی وجود ندارد که ارزش داشته باشد. ماکارونی از منابع راحت و در دسترس تولید می‌شود. هر کسی می‌تواند بازار را با ماکارونی بیشتری پر کند، بنابراین ارزش ماکارونی در گردش به دلیل اینکه عرضه بیشتر از تقاضا است، ارزشش کاهش می‌یابد. بنابراین، برای حفظ ارزش چیزی، باید کمیاب نیز باشد.
برخی ارزهای فیات (دلار، یورو، ین) را راهی خوب برای ذخیره ثروت می‌دانند زیرا ارزش آنها را در بلندمدت حفظ می‌کنند. اما آنها در واقع ذخایر ضعیفی از ارزش هستند زیرا با تولید واحدهای بیشتر (درست مانند ماکارانی) قدرت خرید به طور قابل توجهی کاهش می‌یابد. می‌توانید پس‌اندازهای زندگی‌تان را برداشت کنید و آنها را به مدت بیست سال زیر تشک خود نگه دارید، اما زمانی که در نهایت تصمیم به خرج کردنشان گرفتید، قدرت خرید یکسانی نخواهند داشت.
در سال 2000، 100هزار دلار می‌تواند برای شما بسیار بیشتر از امروز خرید کند. این امر عمدتاً ناشی از تورم است که به افزایش قیمت کالاها و خدمات اشاره دارد. در بسیاری از موارد، تورم ناشی از عرضه بیش از حد ارز فیات به دلیل رویه دولت برای چاپ بیشتر پول است.
برای نشان دادن، فرض کنید که شما 25 درصد از کل عرضه 100 میلیارد دلاری را در اختیار دارید. بنابراین، شما 25 میلیارد دلار پول دارید. با گذشت زمان دولت تصمیم می‌گیرد برای مثال 800 میلیارد دلار اضافی برای تحریک اقتصاد چاپ کند. دارایی شما ناگهان به یک هشتم یا همان 3% از کل عرضه کاهش می‌یابد تا پول بسیار بیشتری در گردش قرار گیرد، بنابراین منطقی است که سهم شما به اندازه سابق قدرت خرید ندارد.
موارد فوق می تواند در عرض چند روز اتفاق بیفتد. با داشتن یک ذخیره ارزش خوب، پر کردن بازار با واحدهای جدید باید چالش برانگیز باشد. به عبارت دیگر، به عنوان مثال با در نظر گرفتن طلا، می‌دانیم که عرضه آن محدود است. ما همچنین می‌دانیم که استخراج آن بسیار دشوار است. بنابراین، حتی اگر تقاضا برای طلا به طور ناگهانی افزایش یابد، باید بدانیم موضوع روشن کردن یک چاپگر برای تولید بیشتر نیست. مثل همیشه باید از زمین استخراج شود. اگرچه هجوم تقاضا وجود دارد، اما نمی توان عرضه را به طور مادی برای تامین آن افزایش داد.
بیت کوین توسط یک برنامه نویس ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو برای حل مشکلات مرتبط با پول متمرکز دولتی مهندسی شده است. پیش بینی این است که همه ما در آینده از بیت کوین یا ارزهای دیجیتالی معادل آن برای ذخیره ثروت خود استفاده خواهیم کرد. نه به صورت جادویی، بلکه از طریق تکامل اقتصادی.
از همان روزهای اولیه بیت کوین، طرفداران این موضوع را مطرح کردند که این ارز دیجیتال بیشتر شبیه «طلای دیجیتال» است تا ارز دیجیتال ساده. در سال‌های اخیر، این روایت توسط بسیاری از علاقه مندان بیت کوین تکرار شده است.
تز ذخیره ارزش بیت کوین استدلال می‌کند که این یکی از معتبرترین دارایی های شناخته شده برای بشر است. طرفداران این تز معتقدند که بیت کوین بهترین راه برای ذخیره ثروت است به طوری که در طول زمان ارزش آن کاهش نمی‌یابد.
بیت کوین نوسانات زیادی به خود دیده است. ممکن است غیر قابل درک به نظر برسد که دارایی هایی که می‌تواند 20 درصد از ارزش خود را در یک روز از دست بدهد، توسط بسیاری به عنوان ذخیره ارزش در نظر گرفته شود. اما حتی با در نظر گرفتن افت های زیاد آن، بهترین کلاس دارایی تا به امروز باقی مانده است.
شاید یکی از متقاعد کننده ترین استدلال ها برای ذخیره ارزش خوب این باشد که بیت کوین عرضه محدودی دارد. همانطور که در دیگر مقالات خوانده اید، می‌دانید که هرگز بیش از 21 میلیون بیت کوین وجود نخواهد داشت. پروتکل این موضوع را با یک قانون کدگذاری شده تضمین می‌کند.
تنها راهی که می‌توان سکه‌های جدید ایجاد کرد، فرآیند استخراج است که تا حدودی مشابه نحوه استخراج طلا است. اما به جای حفاری در زمین، ماینرهای بیت کوین باید با استفاده از قدرت محاسباتی یک پازل رمزنگاری را بشکنند. انجام این کار برای آنها سکه های تازه ای به دست می‌آورد.
با گذشت زمان، به دلیل رویدادهایی که به عنوان نصف شدن شناخته می‌شوند، پاداش کاهش می‌یابد. در روزهای اولیه بیت کوین، سیستم به هر استخراج کننده‌ای که یک بلوک معتبر تولید می‌کرد، 50 بیت کوین پاداش می‌داد. در نیمه اول، این عدد به 25 بیت کوین کاهش یافت. نصف بعدی آن را به 12.5 بیت کوین کاهش می‌دهد و در مرحله بعدی پاداش ماینرها به 6.25 بیت کوین در هر بلوک کاهش می‌یابد. این روند تا 100+ سال دیگر ادامه خواهد داشت تا اینکه بخش نهایی یک سکه وارد گردش شود.
بیایید این را شبیه به نمونه ارز فیات قبلی خود مدل کنیم. فرض کنید سال ها پیش 25 درصد از عرضه بیت کوین (یعنی 5250000 سکه) را خریداری کرده‌اید. وقتی این سکه ها را به دست آوردید، می‌دانستید که درصد شما ثابت می‌ماند زیرا هیچ نهادی قادر به افزودن سکه های بیشتری به سیستم نیست. در اینجا هیچ دولتی وجود ندارد. بنابراین اگر 25 درصد از حداکثر عرضه را در سال 2010 خریداری کرده‌اید (و HODLed) کرده‌اید، امروز هم مالک 25 درصد آن هستید.
یکی از استدلال ها برای تز ذخیره ارزش خوب، قابل حمل بودن آن است که بیانگر سهولت حمل و نقل دارایی است.
به طور مثال، حمل و نقل 100هزار دلار در اسکناس های 100 دلاری در کیف آسان است ولی حمل و نقل بشکه نفت سهولت حمل و نقل یک کیف اسکناس را ندارد.
بنابراین، یک ارز خوب باید یک فاکتور شکل کوچک داشته باشد. باید حمل آن آسان باشد تا افراد بتوانند برای کالاها و خدمات به یکدیگر پول پرداخت کنند.
به طور مثال، طلا به طور سنتی در این زمینه عالی بوده است. در زمان نگارش این مقاله، یک سکه طلای استاندارد تقریباً 1500 دلار ارزش دارد. بعید است که خریدی به ارزش یک اونس طلا انجام دهید، بنابراین ارزش های کوچکتر فضای به مراتب کمتری را اشغال می‌کنند.
بیت کوین در واقع نسبت به فلزات گرانبها از نظر قابلیت حمل و نقل برتری دارد. حتی ردپای فیزیکی هم ندارد. شما می توانید تریلیون ها دلار ثروت را روی یک دستگاه سخت افزاری ذخیره کنید که در کف دست شما قرار می گیرد.
جابجایی یک میلیارد دلار ارزش طلا (بیش از 20 تن در حال حاضر) به تلاش و هزینه زیادی نیاز دارد. حتی با پول نقد، باید چندین پالت اسکناس 100 دلاری حمل کنید. با بیت کوین می توانید همان مبلغ را در هر نقطه از جهان با کمتر از یک دلار ارسال کنید.
یکی دیگر از کیفیت های حیاتی ارز دیجیتال، تقسیم پذیری آن است، یعنی توانایی تقسیم آن به واحدهای کوچکتر است.
با طلا، می‌توانید یک سکه یک انسی بردارید و آن را از وسط ببرید تا دو واحد نیم انسی تولید کنید.اما ارزش طلا ثابت می‌ماند. می‌توانید واحد نیم اونسی خود را بارها و بارها برش دهید تا مقادیر کوچکتر تولید کنید.
تقسیم پذیری حوزه دیگری است که بیت کوین در آن برتری دارد. تنها بیست و یک میلیون سکه وجود دارد، اما هر یک از یکصد میلیون واحد کوچکتر (ساتوشی) تشکیل شده است. این امر به کاربران کنترل زیادی بر تراکنش های خود می‌دهد، زیرا می توانند مبلغی را برای ارسال تا هشت رقم اعشار مشخص کنند. تقسیم پذیری بیت کوین همچنین خرید کسری از بیت کوین را برای سرمایه گذاران کوچک آسان تر می‌کند.
بیت کوین، ذخیره ارزش خوب، واسطه مبادله و واحد حساب است. بسیاری بر این باورند که بیت کوین صرفاً یک ارز است، ابزاری برای انتقال وجه از نقطه A به نقطه B است.
اما این دیدگاه برخلاف آن چیزی است که بسیاری از طرفداران ذخیره ارزش از آن دفاع می‌کنند.
تنها زمانی که آموزش بیشتر، زیرساخت‌ها برای مؤسسات و اعتماد بیشتر به توانایی آن برای حفظ ارزش وجود داشته باشد، می‌تواند به مرحله بعدی یعنی ذخیره ارزش پیشرفت کند.
در این مرحله، بیت کوین به دلیل قانون گرشام، که می گوید پول بد، پول خوب را از بین می‌برد، به طور گسترده خرج نمی‌شود. این بدان معناست که وقتی دو نوع ارز ارائه می‌شود، افراد تمایل به خرج کردن پول پایین و احتکار ارز برتر دارند. کاربران بیت کوین ترجیح می‌دهند ارزهای فیات را خرج کنند، زیرا به بقای بلندمدت خود اعتقاد کمی دارند. آنها بیت‌کوین‌های خود را نگه می‌دارند (یا HODL)، زیرا معتقدند که ارزششان را حفظ خواهند کرد.
اگر شبکه بیت کوین به رشد خود ادامه دهد، کاربران بیشتری از آن استفاده می‌کنند، نقدینگی افزایش می‌یابد و قیمت پایدارتر می‌شود. به دلیل ثبات قوی‌تر، انگیزه زیادی برای حفظ آن به امید دستاوردهای بالاتر در آینده وجود نخواهد داشت. بنابراین ما می‌توانیم انتظار داشته باشیم که از آن در تجارت و پرداخت‌های روزانه به‌عنوان یک وسیله محرک و قوی مبادله بسیار بیشتر استفاده شود.
افزایش استفاده باعث تثبیت بیشتر قیمت می‌شود. در مرحله نهایی، بیت کوین به یک واحد حساب تبدیل می‌شود. از آن برای قیمت گذاری سایر دارایی ها استفاده می‌شود. همانطور که ممکن است یک گالن نفت را 4 دلار قیمت گذاری کنید، در دنیایی که بیت کوین به عنوان پول حاکم است، ارزش آن را با BTC اندازه گیری کنید.
اگر این سه نقطه عطف پولی محقق شود، طرفداران آینده ای را روشن می‌بینند که در آن بیت کوین به استاندارد جدیدی تبدیل شده است که جایگزین تمام ارزهای امروزی می‌شود.
بیت کوین غیر متمرکز است، یعنی تا زمانی که پول توسط کسی غیر از مالک کنترل می‌شد، هر کسی که آن را کنترل می‌کرد، همیشه با انگیزه‌ای بسیار قوی مواجه بود تا ارزش پول را از طریق تورم مصادره به سرقت ببرد و از آن به عنوان یک ابزار سیاسی برای دستیابی به اهداف سیاسی خود استفاده کند.
هیچ فرد و شخصی، مالک شبکه بیتکوین نیست.
پول ما متکی به اعتماد به دولت و سیاستمدارانمان است تا همیشه به نفع ما عمل کنند. اما اعتماد بی ثبات است. سیاستمداران به طور مرتب قوانین بازی را متناسب با برنامه و برنامه انتخاباتی به نفع خود تغییر می‌دهند.
استفاده از هر ارز فیات به طور ضمنی به اعتماد به دولت و بانک ها متکی است. بحران مالی 2008 اعتماد جامعه را به‌عنوان بزرگترین بانک‌هایی که به طور منظم درگیر کلاهبرداری و فریب بودند، متزلزل کرد.
بیت کوین امکان تراکنش بدون اعتماد را فراهم می‌کند. از طریق الگوریتم استخراج اثبات کار، گره‌های روی بلاک چین می‌توانند صحت هر تراکنش را تأیید کنند.
فناوری بلاک چین به غیرمتمرکز کردن شبکه بیت کوین اجازه می‌دهد تا در رایانه ها و سرورها در سراسر جهان وجود داشته باشد. هر کد گذار، ماینر یا اپراتور گره فردی برای شبکه بیت کوین قابل استفاده است.
اگر یکی را ببندید، دیگری جای آن را می گیرد. هیچ نقطه شکست واحدی در شبکه بیت کوین وجود ندارد، هیچ زمین فیزیکی برای تهاجم و هیچ قدرت متمرکزی وجود ندارد که بتوان آن را مجبور به ایجاد تغییرات دلخواه کرد.
اعتبار سنجی تراکنش ها از طریق شبکه های توزیع شده (یا گره ها) به جای یک مرجع متمرکز انجام می‌شود. قانون اجماع بیت کوین آن را در برابر تغییرات توسط افراد یا شرکت های قدرتمند بسیار مقاوم می‌کند.
هر گره مجزا به یکپارچگی شبکه کمک می‌کند. اما هر گره همچنین ناتوان است که گره های دیگر را مجبور به تغییر کد خود کند و یک سوگیری جمعی قوی برای باقی ماندن بر روی قوانین اجماع فعلی ایجاد می‌کند.
این چیزی است که به شبکه btc اجازه می‌دهد خارج از کنترل هر دولت و سیاستی باقی بماند. و این چیزی است که آن را بسیار قدرتمند و مقاوم می‌کند. اتریوم و سایر کوین‌ها عمدتاً توسط گروهی از توسعه‌دهندگان کنترل می‌شوند که می‌توانند تغییراتی را به دلخواه خود اعمال کنند.
بیت کوین جایگزین غیرمتمرکز و ضدشکننده سیستم بانکی متمرکز و آسیب پذیر است.
بنابراین هیچ چیز ابدی یا طبیعی در مورد سیستم پولی متمرکز فعلی ما وجود ندارد. وضعیت پولی محصول عمل انسان تحت تأثیر فناوری است، نه محصول عقلانی طراحی انسان.
ویژگی های ذاتی که طلا را به یک ذخیره اصلی ارزش تبدیل کرده است، همان دلیلی است که بیت کوین به ذخیره جهانی ارزش تبدیل می‌شود.
کمبود دیجیتال اجازه می‌دهد ارزش از طریق اینترنت بدون نیاز به اعتماد یا تأیید شخص ثالث منتقل شود. تمرکززدایی از تمرکز قدرت که می‌تواند شبکه را در انحصار خود درآورد، جلوگیری می‌کند.
همانطور که اعتقاد به بیتکوین همچنان در حال افزایش است، توانایی آن برای عملکرد به عنوان ذخیره ارزش نیز افزایش می‌یابد.
استدلال های ارائه شده در بخش قبل ممکن است برای برخی کاملاً منطقی و برای برخی دیگر مانند دیوانگی به نظر برسد. انتقادات معدودی از ایده بیت کوین به عنوان «طلای دیجیتال» وجود دارد که هم از سوی بیت کوین داران و هم از سوی شکاکان ارزهای دیجیتال صورت می‌گیرد.
تا حدودی، همه یک باور مشترک دارند که دلار فقط به این دلیل ارزش دارد که دولت چنین می‌گوید و جامعه آن را می پذیرد. طلا فقط به این دلیل ارزش دارد که همه قبول دارند که دارد. بیت کوین تفاوتی ندارد، اما آنهایی که به آن ارزش می‌دهند هنوز هم گروه کوچکی در طرح بزرگ هستند. احتمالاً در زندگی شخصی خود گفتگوهای زیادی داشته‌اید که مجبور شده‌اید آن را توضیح دهید زیرا اکثریت قریب به اتفاق مردم از آن بی اطلاع هستند.
همه چیز می تواند به دو صورت پیش برود، ممکن است جهان در مواقع آشفتگی اقتصادی به سمت بیت کوین فرار کند یا اینکه فقط توسط یک گروه اقلیت استفاده شود، زمان نشان خواهد داد.
