امروزه بلاک چین توانسته تاثیرات بسیار بزرگی بر روی امور مالی جهان داشته باشد، به گونهای که فرایند مالی سنتی کم کم جای خود را به این عرصه خواهد داد. بلاک چین توانسته بر روی وب نسل سوم بسیار موثر واقع شود و همچنان در حال تغییر آن میباشد. در این مطلب در خصوص نظرات و عقاید کارشناسان معتبر در مورد تاثیر این فناوری بر روی بازارهای مالی جهان توضیح داده شده است.
تقریبا در حدود بیش از یک دهه پیش و در زمانی که ساتوشی ناکاموتو وایت پیپر بیت کوین (BTC) را معرفی کرد، تصور اینکه فناوری بلاک چین و یا حتی رمز ارزها بر روی امور مالی جهان چه نقشی خواهند داشت کمی دشوار بود. این پدیده به اندازهای عظیم و مهم است که برخی از افراد اختراع فناوری بلاک چین را با فناوری اختراع اینترنت در دهه ۸۰ مقایسه میکنند.
برای اینکه بیت کوین بتواند به عنوان یک نقش مهم و موثر در فناوری جدید تبدیل شود، تنها ۱۲ سال نیاز داشت تا در زمینه امور مالی جایگاه ویژهای به خود بگیرد و به یکی از با ارزشترین رمز ارزهای بازار جهانی ارز دیجیتالی تبدیل گردد. یکی از مهمترین دلایل محبوبیت ارزهای دیجیتال در بین مردم میتوان، فناوری پیشرفته بازار ارز دیجیتال جهانی نسبت به امور مالی سنتی دانست که در این بازار ظرفیت بیشتری از نظر مالی برای کاربران ارائه میشود.
این مسأله به ویژه در کشورهایی که از نظر توسعه و بازار بسیار پیشرفته هستند و یا حتی در کشورهایی با بازارهای نو ظهور و با پتانسیل اقتصادی سریع از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار میباشد.
از آنجایی که بلاک چین به تنهایی نمیتواند تمامی مشکلات جامعه و اقتصاد آن را بهبود دهد و یا رفع نماید، جامعه بایستی در این صنعت مهم عوامل موثر در محرومیت مالی را هدف قرار بدهد. به این علت که فناوری کریپتو از یک ماهیت غیر متمرکز برخوردار است و حتی اینکه توسط یک جامعه هدایت میگردد، به همین علت این فناوری به تنوع و ظرفیت اهمیت ویژهای میدهد و مشارکت زنان و تمامی انسانها را در این عرصه مهم میداند.
بحث و گفت و گو در مورد نقش فناوری بلاک چین و رمز ارزها هنوز هم تحت تاثیر حماسه سیلک رود (silk Road) و جنون ICO در سال ۲۰۱۷ قرار گرفته است که در این بازه زمانی ۸۰ درصد از عرضههای اولیه کوین به کلاهبرداری از معاملهگران و سرمایهگذاران منجر شد.
در همین راستا فضای کریپتو با جذب نسلهای جوانتر که به زودی به عنوان توسعهدهندگان اصلی اقتصاد جهان محسوب خواهند شد، نیروی اصلی و محرکه خود را از این طریق به دست میآورد. در سال گذشته پی پال (PayPal) بزرگترین سرویس پرداخت در جهان را اعلام کرد که این امکان را به مشتریان خود میداد تا بتوانند فروش و نگهداری رمزارزهای پایه را میدهد و تا کنون تقاضا برای این سرویس، بیشتر از انتظارات این شرکت بوده است.
علاوه بر این در سال گذشته جهان شاهد پیشرفت و ظهور فناوری امور مالی بر اساس صنعت غیر متمرکز بود و حتی برخی از افراد بر این عقیده هستند که دیفای آن چه را که بیت کوین آغاز کرده است تکمیل میکند و تضمین آیندهای بهتر و آزادتر را برای کاربران خود میدهد.
دیفای به نماد تغییر واقعی از خدمات متمرکز به غیرمتمرکز تبدیل شده است که این مسأله میتواند به نوآوری و رشد گسترده پروتکلهای وب نسل سوم (web ۳. ۰) و تقاضای اینترنت غیرمتمرکز بدهد. صنعت بلاک چین میتواند در آیندهای نزدیک باعث تغییر در چشم انداز الگوهای پیش رو در بانکداری آینده گردد به این صورت که نه تنها دموکراتیزه کردن پول بلکه دموکراتیزهسازی مالی را نیز خبر میدهد.
در واقع بازار ارز جهانی به دلیل ماهیت غیر متمرکزی که پیش رو گرفته است، به عنوان یک روند موقتی شناخته نمیشود، بلکه تغییراتی که در این عرصه و امور مالی ایجاد میکند جهانی است. با اختراع و ورود ارزهای دیجیتال، بانک مرکزی و یا CBDC که دولتهای سراسر جهان بر روی آنها تحقیق میکنند و بازیگران سازمانی بیشتری مانند مایکرو استراتژی، مستر کارت، بانک نیویورک ملون و تسلا که وارد این فضا میشوند، به نظر میرسد پذیرش کریپتو توسط اقتصاد جهانی اجتناب ناپذیر باشد و فناوری زیر ساخت آن نیز قصد تثبیت خود را دارد.
با معرفی و مثالهایی که در این زمینه برای شما نشان دادیم، میتواند بیانگر این باشد که صنعت بلاک چین به بلوغ کامل خود در این فاوری رسیده است.
تمامی کشورها نمیتوانند رفتاری مشابه با اینگونه ارزهای دیجیتال داشته باشند، به عنوان مثال هند از مدتی قبل با فضای رمزارزها درگیر بوده است. کشور چین در حال توسعه CBDV میباشد. همچنین کمیسیون اروپا به بازارهای خود قانونگذاری داراییهای کریپتویی را پیشنهاد کرده، که این مسأله نیز باعث بروز نگرانیهایی در این صنعت شده است.
در ایالت متحده امریکا پس از اینکه جو بایدن به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد، فضای کریپتو انتظار دارد که قانونگذاران برای کاربران کریپتو محدودیتهایی در نظر بگیرند.
همچنین گزارشگران وبسایت Cointelegraph تصمیم گرفتند تا نظر متخصصان چینی در مورد نقش فناوری بلاکچین و رمز ارزها را بپرسند، به این صورت که، فناوریهای نوظهور مانند بلاک چین، ارز دیجیتال و دیفای چه نقشی در شکلگیری آینده مالی در جهان و به طور خاص در چین ایفا میکنند؟
در ادامه مطلب نظر کارشناسان مختلف را در این زمینه مشاهده میکنید، با ما در ادامه مقاله همراه باشید:
بابی لی در این خصوص گفته است که: من فکر میکنم که بلاک چین و رمز ارزها بر اساس معرفی یک کلاس جدید دارایی، در امور مالی سطح جهان تغییر ایجاد کرده است. در گذشته و به صورت سنتی جهان تنها برای امور مالی خود دارای طلا و نقره بود و پس از آن با اختراع پول کاغذی وارد یک کلاس جدیدی از ارزها شد.
پس از چندین سال با اختراع سهام در جهان روبه رو شدیم و این به گونهای بود که یک سهام در شرکت به منظور مالکیت آن شرکت توسط فرد سهامدار محسوب میشد. علاوه بر این موارد، اوراق قرضه دولتی و یا شرکتی نیز به عنوان یک کلاس دارایی دیگر در جهان شناخته میشوند.
به گفته بابی لی: چیزی که در مدت ۱۲ سال از رمز ارزهای کریپتو دیده میشود، این است که ما هم اکنون بیت کوین و یک کلاس دارایی جدید با نام ارز دیجیتال داریم. در حال حاضر به این صنعت ارز دیجیتال گفته میشود که در واقع نیازی به استفاده از آن مانند ارز معمولی نیست. با اینگونه ارزها باید مانند یک کلاس دارایی جدید رفتار شود، اما چرا جهان باید به سمت اینگونه ارزهای دیجیتال سوق یابد؟
یکی از مهمترین مسائلی که در صنعت ارزهای کاغذی وجود دارد این است که، همیشه افراد صاحب قدرت میخواهند تا قوانین را بر وفق مراد خود تغییر دهند تا به نوعی بتوانند قدرت خود را در اقتصاد کشورشان افزایش دهند و به گونه اقتصاد را نیز در دست بگیرند و از این طریق بر سایر مردم تسلط کامل داشته باشند.
به همین دلیل است که مفهوم چاپ نامحدود در این زمینه مطرح میشود. این مفهوم در سال ۱۹۷۱ مطرح شد و اکنون در ۵۰ سالگی این نوع از کلاس دارایی با چاپ نامحدود هستیم. دلار آمریکا بسیار بیشتر از ۵۰ سال، چاپ نامحدود نداشت به این دلیل که پشتوانه دلار طلا بود. در نتیجه شما نمیتوانید چاپ نامحدود داشته باشید، اما هم اکنون میتوانید به راحتی این فرضیه را برقرار سازید زیرا از طلا جدا شدهاید. در واقع ارز فیات کاملا تغییر پیدا کرده است.
به دلیل تغییراتی که در ارز فیات صورت گرفته است، جهان یک کلاس دارایی جدیدی را با نام بیت کوین معرفی کرده که هدف آن نیز خنثی کردن این تغییر است و به مردم در سرتاسر دنیا حق انتخاب میدهد.
یکی از مهمترین سوالاتی که در این زمینه ممکن است برای هر فردی پیش آید این است که، چه کسی پیروز میشود؟ چه کسی درست میگوید؟ چه کسی اشتباه میکند؟ در واقع من فکر میکنم ارز دیجیتال به دلیل عرضه محدود و ماهیت کاملا محدود خود در این عرصه پیروز خواهد شد. بلاک چین و ارز دیجیتال قطعا مفهوم کلاس دارایی جدیدی را به جهان عرضه میکند و باعث میشود تا تعادل نیز در دنیا بازگردد، به این دلیل که قبل از بیت کوین مهمترین شکل پول، ارزی بود که توسط دولتها عرضه و صادر میشد، که ما آن را ارز فیات مینامیم و کریپتو باعث شده تا ماهیت آن به طور کلی تغییر یابد.
تا به اینجا در خصوص عقاید و نظر بابی لی بنیانگذار و مدیر عامل شرکت بلت در خصوص ارزهای دیجیتال مطالعه کردید، در ادامه میتوانید نظر کارشناسان دیگر را نیز مشاهده نمایید.
می توان گفت که DCEP در حال حاضر در خدمت اقتصاد ملی و معیشت مردم قرار گرفته است و نمونه اولیه شبکه امور مالی آینده چین بر این اساس پدیدار خواهد شد. بنابراین میتوان به راحتی گفت که، کشور چین نسبت به سایر کشورهای جهان در زمینه امور مالی دیجیتالی در موقعیت پیشرو قرار دارد.
فناوری بلاک چین برای جهان یک ماموریت بسیار بزرگ در آینده دارد که از جمله آنها میتوان به ترویج بینالمللیسازی ارز، جهانیسازی تجارت و ساختاری بهتر برای سیستم مالی سطح بالا در جهان برای جلوگیری از تکرار بحران مالی اشاره کرد.
در حال حاضر میتوانید مشاهده کنید که ارز بیت کوین که توسط فناوری و صنعت بلاک چین ایجاد شده است، در حال تبدیل شدن به یک دارایی میباشد که به علت کاهش دادن ریسک، در جریان اصلی نسبت به ارز سنتی کاملا ترجیح داده میشود. این ارز دیجیتال در طی یک دهه به ارزشی برابر با ۱تریلیون دلار آمریکا رسیده است.
در این روند طولانی برای تکامل فرایند مالی، بیت کوین و یا حتی سایر ارزهای دیجیتال با کیفیت یک تغییر منطقی جدید و یک سبد دارایی با ماهیت ارز و امور مالی، برای جهان به ارمغان خواهد آورد.
به گفته دا هونگ فی: توسعه مداوم در دیفای این موضوع را اثبات کرده است که فناوری بلاک چین برای ماندن در اینجا به ظهور پیوسته است. از دیدگاه من نارضایتی از امور مالی سنتی به مرور زمان رو به افزایش است، در حالی که دیفای به دلیل ناتوانی خود در ارائه بازدهی بینظیر، کارایی و شفافیت بالا به مردم رونق پیدا کرده است.
از آنجایی که افراد و سازمانهای بیشتری میتوانند در این عرصه سرمایهگذاری کنند، معتقدم که نقش فناوری بلاک چین و رمز ارزها در کشور چین و سراسر جهان، در هموار کردن راه برای داشتن اقتصاد هوشمند در آینده بسیار کلیدی و حساس میباشد.
من معتقد هستم که در آیندهای نه چندان دور، وجود یک دولت انعطاف پذیر برای ایجاد توسعه پایدار بلاکچین از طریق ارائه یک راهکار برای پلتفرمها و جوامع برای با هدف انطباق آن با نیازهای بازار اقتصاد دیجیتال و مقررات کشورهای مختلف، کلیدی است.
بر اساس گفتههای دنیل ال وی، کشور چین چشم انداز خاص خود را برای استفاده از این فناوری در دست دارد. در واقع این کشور قصد دارد تا از فناوری بلاکچین برای بهبود اشتراک دادهها، بهینهسازی فرایندهای تجاری، کاهش هزینههای عملیاتی و ایجاد سیستمهای اعتباری بهتر برای حل مشکلات متداول در امور مالی شرکتهای کوچک و متوسط استفاده کند، درست همانند کنترل ریسک بانکی، نظارت قانونی و....
این فرایند میتواند باعث شود تا در سطح جهانی رمز ارز و دیفای، خدمات مالی منصفانهتری را برای کاربران خود ارائه بدهند، به ویژه برای افرادی که حساب بانکی ندارند و نهادهای مالی سنتی از آنها کاملا غافل شدهاند. علاوه بر این موضوع، در آینده خواهیم دید که فناوری بلاکچین به رشد خود ادامه میدهد و سرانجام به اندازه پیشرفت صنعت اینترنت که برای هر نوع نهاد و سازمانی به دلیل رسیدن به اهداف اختصاصی خود پذیرفته شده است، همه گیر خواهد شد.
اخیرا در شبکه اجتماعی ردیت r/wallstreetbets همه افراد به حرکت سرمایهگذاران خرده در مقابل نهادهای مالی وال استریت توجه کافی داشتهاند. پلتفرم رابین هود به عنوان نماینده پلتفرمهای اوراق بهادار، میتواند تجارت خرد را محدود کرده و حتی کاربران را مجبور به فروش نماید.
این اتفاق میتواند باعث این شود که ما به اهمیت بازار ارز دیجیتال که به صورت غیر متمرکز فعال میباشد، پی ببریم. در واقع تعداد افرادی که به امور مالی غیر متمرکز نیاز دارند، در مناطق کمتر توسعه یافته و حتی مناطقی که به اندازه کافی از پیشرفت سهم بردهاند، بیشتر میشود.
در سال گذشته و با توسعه سریع در فناوری جدید بلاک چین که توسط صنعت دیفای به خوبی معرفی گردید، تمرکززدایی مالی در این زمینه به یک عرصه فراتر از رویا تبدیل گردید. این اتفاق میتواند باعث این موضوع شود که، در مناطق کمتر توسعه یافته، خدمات مالی فراهم کند و به مردم در سرتاسر جهان اجازه تجربه محصولات و خدمات مالی شفاف و عادلانه را بدهد.
در این حوزه افراد میتوانند به راحتی ارائهدهندگان خدمات مالی خود را با توجه به نیازهای خود و برای محصولات انتخابی مورد گزینش قرار دهند. همچنین میتوانند از محصولات مالی غیر متمرکز و کاملا غنی استفاده نمایند.
نقشی که فناوری بلاکچین و ارزهای دیجیتال بر روی امور مالی سنتی گذاشته است بیشتر از تاثیر فناوری فعلی بر روی صنعت بانکداری خواهد بود. این نیز میتواند باعث بهبود و اصلاح کل صنعت مالی نیز شود.
رمز ارزها و یا همان ارزهای دیجیتال کم کم دارند به عنوان یک جایگزین برای جنبههای منسوخ شده در امور مالی سنتی محسوب میشوند که قابلیت تازهای را به این عرصه اضافه کردهاند. ما هم اکنون شاهد این هستیم که ارزهای دیجیتال جایگزینی برای قطعات قدیمی سیستم مالی سنتی شود و از حوالههای کریپتویی بین ایالات متحده آمریکا و مکزیک که هزینهها را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد استفاده شود.
اما بیشتر از این موضوع، قطعا شاهد این خواهیم بود که ابزارهای مالی جدید که پیش از این وجود نداشتهاند، با اختراع بلاک چینها و ارزهای دیجیتال پدیدار شوند. یکی نمونه از این ابزارها توکنهای اجتماعی است که به اینفلوئنسرها اجازه میدهد تا از برند خود کسب درآمد کنند و جوامع را با خود همراه کنند.
در واقع بهبود اقتصاد بین سازندگان و کاربران این رمز ارزها میتواند یک نقطه مهم در درآمدهای خانگی میلیونی برای آنها باشد. تمامی این تحولات در سراسر جهان به خصوص در کشور چین و همچنین آسیای شرقی اهمیت بسیاری دارد. اگر کمپانیهای کریپتویی بتوانند از محدودیتهای قانونگذاری در این مناطق استفاده کنند، قطعا میتوانند تا زندگی میلیون نفر را در کل دنیا تغییر دهند.
به گفته کوین شائو، بلاک چین یک تغییر بدون مرز در فناوری است. در واقع هر کشوری در جهان بایستی تغییرات بر مبنای ظهور فناوریهای جدید را پذیرا باشد. غرب و چین باید به صورت فعال فنآوریهای جدید را جذب کند و در جامعه امروزی از آنها استفاده نماید.
بلاکچین میتواند در زمینههای خاصی مانند نظارت دولتی، تحقیق در مورد اعتبار اجتماعی، رهگیری محصول و محضریسازی اطلاعات نقش کاملا محرمانهای را ایفا کند. ما معتقد هستیم که نقش غرب و چین در این فضاها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
به همین صورت توسعه بلاک چین در حوزه مالی را نیز پیگیری میکنیم. البته باید گفت که امور مالی نسبت به سایر صنایع از اهمیت ویژهای در این نوع سیستم برخوردار است. بنابراین، استفاده از این فناوری در حوزه مالی چه در غرب جهان و چه در کشور چین، باید کاملا محتاطانه صورت گیرد.