ویرگول
ورودثبت نام
الف جیم
الف جیمپناه دادن معشوقه به عاشق مثل رسیدن آب به تشنه لب میمونه. آب را گل نکنید ..
الف جیم
الف جیم
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

سرک کشیدن به لحظه های یک ناشناس

کتاب مردم فقیر (بیچارگان) اثر فئودور داستایوفسکی رو از کتابخونه به امانت گرفتم خیلی برام جالبه که بعضی صفحه های کتاب نشون از حضور فردی با احساس و ارتباط عمیقش با داستان داره. از اونجا که داستایوفسکی رو با جوان خام شروع کردم و بین نوشته شدن این دو کتاب از سال 1845 تا 1875 فاصله هست ، اصلا دلم به خواندنش راضی نمیشه و حقیقتا برام حس و حال رمانای اینترنتی فارسی رو داره اما ارتباط برقرار کردن با احساس خواننده پیشین لذت بخش ترین کاریه که میتونم برای رهایی از استرس انجام بدم پس با من همراه باشید

اولین حضور با خط کشی زیر واژه های سخت و ناآشنای کتاب رقم خورده انگار که نوجوانی دبیرستانی بخواد کتابی قدیمی رو بفهمه

در صفحه 57 مشخصا چین خوردگی ناشی از گریه رو مشاهده میکنم. متن صفحه به فریاد مردی بر سر دختر بیچاره ای مربوطه که با طعنه به نصیحت دختر می‌پردازه:

‘’پس شما چه وقت متین و موقر خواهید شد؟ چه وقت عاقل میشوید ؟ اندکی به خود آیید و ببینید که دیگر کودک نیستید. آخر پانزده سال از عمر شما میگذرد.‘’

نشانه بعدی در نامه دختر به دلبخاته خودش پیدا شد.

خط کشی های بعدی : درباره ادبیات

در صفحه 94 جمله ای در پرانتز گذاشته شده :

« جهان کینه توز است و مردم بیدادگرند »

و اما حاشیه نویسی ؛ کاری که من فقط در کتاب های یکبار مصرف درسی انجام میدم :

و پایان احساساتی که از حوالی سال ۸۸ با اومدن این کتاب به کتابخونه در اون به جا مونده :)

فئودور داستایوفسکی
۳
۰
الف جیم
الف جیم
پناه دادن معشوقه به عاشق مثل رسیدن آب به تشنه لب میمونه. آب را گل نکنید ..
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید