صدای ماه
صدای ماه
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

وقتی که ماه ارزو کرد تبدیل به ادم شود!

شاهدخت کاگویا
شاهدخت کاگویا


چند وقتیست حس میکنم یک گازه جدید وارد هوا شده است .مثله اینکه اکسیژن جهش ژنتیکی داده باشد .بیخود که نمیگویم برایش دلیل هم دارم !

خودت دقت کن !

چند وقتیست هوایی که میبلعیم برای شش هایمان سنگین است .اصلا بگذار ساده بگویم خسته شدم از این همه پیچیدگی و حساب و کتاب الکی !

منظورم اینست که مدتیست انگار کسی قلبمان را میفشارد ...

میدانم به هرکس دیگری بگویم مسخره ام میکند یا میگوید :"وات د فاز؟"

اما به تو میگویم .تو فقط تو مرا درک میکنی ...حتما متوجه شده ای که چند وقتیست آسمان پایین تر امده !

برای کسی که اهل زمین نیست این اتفاق قشنگیست .مثلا من امروز صبح صدای بال زدن فرشتگان را میشنیدم .حتی حجمی از نفس هایشان را که توی هوا پیچیده بود توی شش هایم حس میکردم ...

اما باز انگار یک چیزی سنگین بود به آنی قلبم فشرده شد ...میدانی ! گمانم برخی ادم ها ...

متاسفانه من مثل تو خوب بلد نیستم منظورم را با تمام جزئیات برسانم .

خب چشمانت را ببند و به ادم ها فکر کن .چه رنگی پشت پلک هایت جاری میشود؟(اینو لطفا تو کامنت جواب بدید)

میدانی این پایین امدن اسمان بیشتر دلم را اب میکند .حالا که نزدیکتر هم شده دستم بهش نمیرسد .حتی نمیتوانم از ادم ها در مورد صدای بال فرشتگان صحبت کنم .حتی انگار شامه ی آن ها عطر نفس فرشتگان را تشخیص نمیدهد .صبح که با تک درخت پیر صحبت میکردم میگفت امروز یکی از فرشتگان زلف هایم را شانه زده .گفت سر انگشتانم را نوازش کردندو هزار جوانه بر تنم رویید .جالب بود که هیچکدام از ادم ها نه صدای درخت را میشنیدند و نه ...

صدای ماه!?


پ.ن(اگر کاشف معدن صبح آمد .صدا کن مرا!)

مثلِ حباب دوره خودم را گرفته ام !شاید که عمریست کسی در نمی زند ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید