با سلام و احترام خدمت همه مخاطبین عزیز طاقچه و ویرگول. چالش کتابخوانی سال ۱۴۰۲ هم به آخرین ایستگاه رسید و قصد دارم در این نوشته راجع به چالش کتابخوانی اسفندماه بنویسم. موضوع چالش این ماه کتابی است که کمک می کند معنای زندگی را بیابیم؛ به همین منظور کتاب انسان در جست وجوی معنا نوشته ویکتور فرانکل با ترجمه مریم حسین نژاد را انتخاب کردم. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۹۴۶ منتشر شد. ویکتور فرانکل در این کتاب از تجربیات زیسته اش در اردوگاه های کار اجباری می گوید. فرانکل در این کتاب به عنوان یک روانشناس اگزیستانسیالیست به اهمیت یافتن معنا و مفهوم زندگی در بحرانی ترین و سخت ترین شرایط ممکن می پردازد و در خلال روایت هایش از خاطرات خود و سایر قربانیان از اردوگاه کار اجباری نگرش نوینش در روانشناسی یعنی معنا درمانی را بیان می کند. این کتاب به ما یاد می دهد برای زنده ماندن باید معنایی برای رنج بردن یافت و کسی که دلیل وجود و زیستن خود را بیابد، با هر شرایطی خواهد ساخت. شرایط سخت و رنج آوری که نویسنده در دوران حضورش در اردوگاه کار اجباری متحمل شده بود، سبب خلق مکتب معنا درمانى شد که در این کتاب با آن آشنا می شویم. فرانکل از سرچشمه قدرتی سخن می گوید که باعث زنده ماندنش پس از تحمل آن همه سختی شد؛ او باور دارد که هر کسی برای زنده ماندن و زندگی کردن باید دلیلی داشته باشد و از جمله قشنگی استفاده می کند: "اگر چرایی زندگی خویش را بدانیم، با هر چگونگی ای خواهیم ساخت". آن چه بر جذابیت این کتاب می افزاید، تجربیات خود نویسنده و روایت آن هاست که باعث می شود اثرگذاری اش بیشتر و بیشتر گردد. فرانکل استدلال می کند که ما نمی توانیم از رنج اجتناب کنیم اما می توانم طرز مقابله با آن را به اختیار انتخاب کنیم. نکته ای که درباره این کتاب وجود دارد آن است که هرچند ابتدای کتاب سراسر درد و رنج است اما در ادامه وارد مسیر معنا درمانی مى شود و سمت و سوی کتاب کمی تغییر می کند. ویکتور فرانکل معتقد است که ما نمی توانیم از رنج و عذاب دوری کنیم و آن را به کلی نادیده بگیریم؛ اما می توانیم طرز برخورد با آن را خودمان انتخاب کنیم. خواندن این کتاب را به همه کسانی که قصد تغییر و معنا و هدف دادن به زندگیشان هستند، توصیه می کنم. در ادامه این متن، قسمت های جذاب تر و تأثیرگذار کتاب را با هم می خوانیم:
_ بیشتر از هر چیز من به این رنج ها مى بالم. چیزهایی که کسی به آن ها حسادت نمی کند.
_ معنا درمانی، می توانیم این معنای زندگی را به سه شیوه مختلف بیابیم: یک، با ایجاد یا انجام کاری. دو، با تجربه چیزی یا مواجه شدن با کسی. و سه، با نگرشمان نسبت به رنج های اجتناب ناپذیر.
_ ضربهای که جای آن باقی نمی ماند، گاهی می تواند در شرایط خاصی آسیب زننده تر از ضربه ای باشد که جایش باقی مانده است.
_ نیاز واقعی بشر به وضعیت روحی بدون تنش نیست، بلکه کشمکش و تلاش برای رسیدن به هدف ارزشمند و کاری است که آزادانه انتخاب شده باشد.
اميدوارم این نوشته برای شما مخاطبین عزیز مفید بوده باشد.