ویرگول
ورودثبت نام
Ali Zeighaminejad
Ali Zeighaminejad
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

چالش کتابخوانی طاقچه: کتاب دوباره فکر کن

با سلام و درود به همه مخاطبان طاقچه و ویرگول. من در ادامه چالش کتابخوانی طاقچه و برای چالش مرداد ماه، کتاب دوباره فکر کن نوشته آدام گرانت را انتخاب کردم و قصد دارم در این یادداشت به معرفی اجمالی این کتاب بپردازم. هدف اصلی آدام گرانت از نگارش این کتاب آن است که در فکر کردنمان در مسائل مختلف تجدید نظر کنیم و راجع به هر موضوعی به راحتی نظر ندهیم. به عبارتى نویسنده در این کتاب با استفاده از مفاهیم روانشناسی و مثال های متعدد ما را وادار می کند در فکر کردنمان و قضاوت هایمان درباره امور مختلف تجدید نظر کنیم. در این کتاب یاد می گیریم دائم به دنبال فهم مجهولات و نادانسته هايمان باشیم و چه بسا در معلومات و دانسته های پیشینمان هم تجدیدنظر کنیم. به علاوه در قسمت هایی از این کتاب راه های مذاکره و اقناع طرف مقابل گفته می شود. آدام گرانت در ابتدای این کتاب مثال جالبی مى زند. او اشاره می کند که بسیاری از ماها لباس هایی که چند سال از خریدن و پوشیدنشان مى گذرد را دیگر نمی پوشیم اما با بسیاری از افکار پوسیده که سال ها قبل در ذهنمان شکل گرفته است،زندگی می کنیم. در دنیای امروز یکی از عواملی که هوش را تعریف می کند، قابلیت تجدید نظر،فکر کردن دوباره و فراموش کردن آموخته های پیشین است. بعد از خواندن این کتاب یاد مى گیریم ذهنمان و فکرمان را منعطف کنیم و بدانیم همه مسائل پاسخ قطعی و یکسانی ندارند. با مطالعه این کتاب از نقص های فکریمان بیرون آگاه می شویم و چارچوب های جدید فکری برایمان باز می شود. شاید دقت کرده باشیم در بسیاری از موارد وقتی با گزاره یا گزارشی رو به رو می شویم که خلاف باورهای پیشین ماست، سعی می کنیم با برچسب زدن های مختلف، آن ها را غیرواقع نشان دهیم؛ کاری که این کتاب با ما می کند دقیقا اصلاح فکر و باورها در همین راستاست. جرأت تغییر دادن افکار و یافتن نگرش جدید از نتایج مثبت این کتاب است. این کتاب به صورت گام به گام مراحل مختلفی را با مثال های متنوع ترسیم می کند و به مرور تأثیر آن را در زندگیمان خواهیم دید. خواندن این کتاب را به همه علاقمندان حوزه روانشناسی و توسعه فردی پیشنهاد می کنم. در ادامه گوشه هایی از کتاب را با هم می خوانیم:

_ البته اشتباه کردن همیشه هم لذت بخش نیست.مسیر پذیرش اشتباهات،پر از لحظات دردناک است و برای مدیریت بهتر این لحظات،باید به خاطر داشته باشیم که این خطاها لازمه پیشرفتمان هستند.

_ جف بزوس می گوید: آن دسته از افرادی که خیلی از اوقات حق با آن هاست، خیلی می شنوند و خیلی ذهنیتشان را تغییر می دهند.اگر مرتبا ذهنیتتان را تغییر ندهید، خیلی اشتباه خواهید کرد.

_ ما بیشتر از افرادی یاد می گیریم که تفکراتمان را به چالش بکشند، نه آن هایی که نتایجمان را تأیید می کنند. رهبران قدرتمند با منتقدانشان تعامل دارند و خود را قوی تر می کنند. در حالی که رهبران ضعیف، صدای منتقدانشان را فرو می نشانند و خود را ضعیف تر می کنند.

_ یک مناظره خوب، میدان جنگ نیست؛ حتی مسابقه طناب کشی هم نیست که با کشیدن بیشتر طناب بتوانید رقیبتان را به سمت خود بکشید. یک مناظره خوب بیشتر شبیه یک رقص است که در آن حرکات از قبل طراحی و برنامه ریزی نشده و فرد مقابلتان گام های متفاوتی برای اجرا در ذهنش دارد. اگر خیلی تلاش کنید که هدایت رقص را بر عهده بگیرید، فرد مقابل هم مقاومت بیشتری به خرج می دهد. اگر بتوانید حرکاتتان را با او هماهنگ کنید و او را مجاب کنید همان حرکات را انجام دهد، احتمال زیادی وجود دارد که در نهایت مجموعه ای از حرکات موزون و متناسب را به نمایش بگذارید.

امیدوارم این یادداشت برای شما مخاطبان عزیز مفید بوده باشد.

https://taaghche.com/book/95160/%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%DA%A9%D9%86
چالش کتابخوانی طاقچهآدام گرانتکتاب
یه تازه نویسنده عاشق خوندن ?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید