اسکیزوفرنی یک اختلال روانی پیچیده است که میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری با قطع ارتباط با واقعیت، اختلال در فرآیندهای فکری و طیف وسیعی از علائم شناختی، عاطفی و رفتاری مشخص میشود.
در زمینه روانشناسی، نظریهها و دیدگاههای مختلفی برای درک و تبیین اسکیزوفرنی ارائه شده است. یکی از این دیدگاهها توسط فیلسوفان مشهور ژیل دلوز و فلیکس گتاری ارائه شده است. در ادامه سهم منحصر به فرد دلوز و گتاری در درک اسکیزوفرنی، مفهوم آنها از "اسکیزوکاوی" و پیامدهای آن برای درمان و مدیریت این بیماری را بررسی خواهیم کرد.
قبل از پرداختن به دیدگاه دلوز و گتاری، داشتن یک درک اساسی از اسکیزوفرنی مهم است. اسکیزوفرنی یک اختلال روانی مزمن و شدید است که بر نحوه تفکر، احساس و رفتار فرد تأثیر میگذارد. این اختلال به عنوان اختلالی روانپریشانه طبقهبندی میشود، به این معنی که افراد ممکن است دچار هذیان، توهم و تفکر بینظم شوند. علائم دیگر ممکن است شامل انزوای اجتماعی، بیقراری عاطفی، و اختلال در بیان یا درک احساسات باشد.
اعتقاد بر این است که اسکیزوفرنی برآمده از ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و عصبی-شیمیایی است. اسکیزوفرنی وضعیتی پیچیده است که شدت و ظاهر آن در افراد مختلف، متفاوت است. تشخیص معمولا بر اساس وجود علائم خاص و طول مدت آن علائم انجام میگیرد.
ژیل دلوز و فلیکس گتاری، دو فیلسوف تأثیرگذار قرن بیستم، دیدگاه منحصر به فردی را در موضوع اسکیزوفرنی ارائه کردند. آنها در کتاب خود «ضد ادیپ: سرمایه داری و اسکیزوفرنی» نظریه ای به نام «اسکیزوکاوی» ارائه دادند که رویکردهای رواندرمانی و روانپزشکی سنتی برای درک بیماریهای روانی از جمله اسکیزوفرنی را به نقد میکشید.
به گفته دلوز و گتاری، اسکیزوفرنی نه تنها یک وضعیت بیمارگونه است، بلکه منبع بالقوه خلاقیت و مقاومت در برابر ساختارهای ظالمانه اجتماعی است. آنها چنین استدلال میداشتند که روانپزشکی سنتی تجربه و بیان افراد شیزوفرنیک را آسیب شناسی و سرکوب می کند، به جای اینکه از پتانسیل آنها بهره ببرد.
اسکیزوکاوی، همانطور که توسط دلوز و گتاری پیشنهاد شده است، یک رویکرد جایگزین برای درک و درگیر شدن با اسکیزوفرنی است. اسکیزوکاوی مبتنی بر این ایده است که تجارب و بیان افراد مبتلا به شیزوفرنی باید در چارچوب منحصر به فرد خود کاوش و درک شود، نه اینکه به علائم یک بیماری تقلیل یابد.
اسکیزوکاوی مفهوم خودِ ثابت و پایدار را به چالش کشیده و در عوض بر سیالیت و کثرت ذهنیت تأکید میورزد. این دو در ادامه ارتباط میان میل، قدرت، و ساختارهای اجتماعی و چگونگی کمک این عوامل به بروز اسکیزوفرنی را بررسی کردند. اسکیزوکاوی به جای تمرکز صرف بر آسیب شناسی فردی، ابعاد اجتماعی و فرهنگی و سیاسی گستردهتری را در نظر میگیرد که تجربه بیماری روانی را شکل میدهد و بر آن تأثیر میگذارد.
دیدگاه دلوز و گتاری پیامدهای مهمی برای درمان و مدیریت اسکیزوفرنی دارد. دیدگاه آنان خواستار تغییر از یک مدل صرفا پزشکی به یک رویکرد جامعتر و فراگیرتر است. به جای سرکوب ساده علائم از طریق دارو، اسکیزوکاوی یک فرآیند درمانی مشارکتی و توانمند را جایگزین میکند که عاملیت و خلاقیت افراد مبتلا به اسکیزوفرنی را تشخیص میدهد.
رویکردهای درمانی مبتنی بر اسکیزوکاوی ممکن است شامل ترکیبی از درمان، دارو و حمایت اجتماعی باشد.درمانگران با افراد کار می کنند تا تجربیات، خواستهها و زمینه اجتماعی آنها را کشف کنند و هدفشان توانمندسازی و کمک به آنها برای خلق استراتژیهایی در جهت هدایت مسائل منحصر به فردشان است. این رویکرد بر تقویت خودآگاهی، تقویت ارتباطات معنادار و اصلاح شیوهی ابراز وجود تمرکز دارد.
برخی استدلال میکنند که ایدههای این دو میتواند بیش از حد انتزاعی بوده و از تجربیات زندگی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی جدا باشد. علاوه بر این، اجرای عملی اسکیزوکاوی در محیطهای بالینی ممکن است چالشهایی ایجاد کند، زیرا نیازمند تغییر در داینامیک سلطهی سنتی میان پزشکان و بیماران است.
علاوه بر این، توجه به این نکته مهم است که اسکیزوفرنی یک اختلال پیچیده با ظواهری متنوع است و هیچ نظریه واحدی نمیتواند پیچیدگی آن را به طور کامل بیان کند. دیدگاههای دلوز و گتاری را باید به عنوان یکی از دیدگاههای مهم در تلاش مداوم برای درک و حمایت از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در نظر گرفت.
دیدگاه دلوز و گتاری در مورد اسکیزوفرنی رویکردهای روانپزشکی سنتی را به نقد کشیده و دیدگاهی منحصر به فردی را ارائه میدهد که از طریق آن میتوان این اختلال را درک کرده و با آن درگیر شد. اسکیزوکاوی رویکردی جامع، توانمند و اجتماعی را برای درمان و مدیریت شیزوفرنی پیشنهاد میدهد.
اگرچه ممکن است این دیدگاه محدودیتهایی را داشته باشد، اما به گفتگوی مداوم پیرامون سلامت روان و نیاز به رویکردهای فراگیرتر و دلسوزانهتر برای حمایت از افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمکی شایان میکند.