نرگس آشنا
نرگس آشنا
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

نیمه خدا

مزرعه
مزرعه

شدم شبیه اون نسیمی که واسه تکون دادن یه برگ گل راه میفته و میشه یه طوفان....

میخواستم چند کلمه بنویسم چون فهمیدم میتونم بنویسم

حالا مطالب اینقدر زیاد شده که باید منشی بگیرم

داشتیم گندم رو کود پاشی میکردیم یه سری آمینو اسید هست که وقتش بگذره دیگه زدنش فایده نداره و هیچ کود پاش توربویی پیدا نکردم و آخرش پهپاد آوردم ...من آدم تکنولوژیکی نیستم و یکم دیر میپذیرم تکنولوژی رو ....اما اینبار دیدم که سرعت پیشرفت به حدی رفته بالا که دیگه این اداها جواب نمیده دیر شده باید زودتر می فهمیدم که نیاز به پهپاد داریم .....

کشاورزی عجیب شبیه خلقته وقتی اب میدی به زمین دقیقا مثل تقسیم روز یه وقتی کود میدی تو تصمیم می گیری کجا چقدر .... وعلف کش گاهی گیاهی در مزرعه خودش خیلی عزیزه مثل سیب زمینی یا آفتابگردان ولی همین گیاه وسط مزرعه گندم با علف کش محکوم به مرگ میشه ....

اما توی روند خروج گیاه از دانه از خاک نقشی نداری والا چه میکرد این آدمیزاد

من خدای کاملی نیستم برای مزرعه ام

تصمیمتکنولوژیزمین
کشاورزم....و با حفظ سمت دامدار یک دختر با عقبه عشایری روستایی که به شهر تبعید شد و حالا برگشته میخوام یک قدم برای خودم ده قدم برای خانواده ام صد قدم برای منطقه ام و هزار قدم برای انسانیت بردارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید