در نوشته پیشین اینستاگرام را غذاهای هفته مانده دانستیم.
و اما توئیتر
توئیتر برای من دقیقا مانند همان مرصع پلویی است که پشت تلفن، وسط خواب و بیداری با مامان مرور کردیم. ترکیبی عجیب از چیزهای بیربط ولی نتیجهای دلنشین!
گفته بودم که نیمروز را با خبر درگذشت کیومرث پوراحمد شروع کرده بودم. گفته بودم که قبل از ابراز هرگونه تاسف و ناراحتی مثل موش کور به دنبال صحت و سقم ماجرا توی سوراخ سنبههای مختلف میگردم. پس اول در اینستاگرام و بعد در توئیتر هشتگ #کیومرث_پوراحمد را جستجو کردم. چیزی که حیرت زدهام کرد این بود که یک درمیان خبر خودکشی این پیرمردِ خاطرهساز تایید و تکذیب شده بود.
حقیقتا تصور سخت و دردناکی است که همان پسرِ حقیقی بیبی در قصههای مجید، همانی که خواهران غریب را ساخته بود به نقطهای پرت و برهوت مانند در زندگی رسیده که خواسته نخ حیات را با دندان پاره کند و منتظر پوسیده شدن این نخ به دست پروردگار نمانده.
به این فکر میکنم که همهی ما دارای وجههای مختلفی هستیم و اگر قرار بود از هرآدمی یک چند وجهی بسازند علم هندسه دچار خلل و یا انقلابی بزرگ میشد.
من کیومرث پوراحمد را با آن وجهی میشناسم که در پشت صحنهی قصههای مجید به بیبی که از برداشتهای پیاپی خسته شد میخندید و وعده وعید میداد که این برداشت، برداشت آخر است.
اما قطعا آن رویِ سطحی کیومرث پوراحمد بوده است و روهای زیرین او لابد سختتر، پیچیدهتر و دهشتناکتر است.
وجهی پیچیده که لابد از ان زیرها آمده رو و پیرمرد را مجبور کرده دندان بکشد به نخ حیات....
خودِ من هم ۹۳۵۱ رو و وجه مختلف دارم که بعضی ها را به مرور فرستادهام آن زیرها و خیلیها را جدید اضافه کردهام.
لابد باز هم دارید قولنجهای انگشتانتان را میشکنید تا نطقی در مورد یکرو و یکرنگ بودن خودتان بنویسید و من باز به شما اطمینان میدهم که هیچ انسانی در این دنیا یکرو نیست و این ابدا به معنای کاستی و زشتی انسانها نیست.
و شاید شماها ندانید که میتوانید چه سلسله رفتارهای عجیبی از خودتان نشان دهید و همه برگرفته از آن وجههای زیرین است.
مثال اینکه مدتی پیش در توئیتر رشته توئیتی میخواندم که با این متن شروع شده بود: برنج ناهار رو خیس کردم اما دیدم دیگه بیفایدهس. گذاشتم همونجا و از خونه زدم بیرون...
توئیتها هرچه میگذشت عجیب و عجیب تر میشد. زنها و مردهای زیادی تا یکساعت قبل از ترک زندگیای که سالها برایش تلاش کردهاند کارهای عجیبی انجام دادهاند.
ادامه در کامنت