
مدل جوجهتیغی در مقابل روباه
مقدمه: داستان باستانی جوجهتیغی و روباه
در یک افسانه یونانی، روباه موجودی زیرک و پر از ایدههای پیچیده است که هر روز نقشهای جدید برای شکار جوجهتیغی میکشد. جوجهتیغی اما هر بار تنها با یک حرکت ساده خود را به صورت یک توپ خاردار درآوردن روباه را شکست میدهد.
جیم کالینز در کتاب "خوب به عالی" از این داستان برای توضیح تفاوت بین شرکتهای معمولی و شرکتهای عالی استفاده میکند.
روباهها (شرکتهای معمولی): پراکندهکار، با استراتژیهای متغیر و پیچیده.
جوجهتیغیها (شرکتهای عالی): متمرکز، با یک ایده ساده اما قدرتمند.
مدل جوجهتیغی: سه محور کلیدی
شرکتهای "جوجهتیغی" موفق، پاسخ سه سؤال اساسی را میدانند و تمام منابع خود را بر اساس آن متمرکز میکنند:
۱. چه کاری را میتوانیم بهتر از هر کس دیگری انجام دهیم؟
این سؤال درباره برتری ذاتی سازمان است. نه آنچه آرزوی آن را داریم، بلکه آنچه واقعاً در آن بهترین هستیم.
مثال۱: شرکت اپل در طراحی محصولات ساده و کاربردی که فناوری را با هنر ادغام میکند، بهترین است.
مثال ۲: شرکت تویوتا در سیستم تولید ناب (Lean Production) و حذف اتلاف، پیشتاز است.
۲. چه عاملی موتور اقتصادی ما را به حرکت درمیآورد؟
این سؤال درباره مدل درآمدی پایدار است. شرکتهای عالی میدانند چگونه ارزش آفرینی را به سودآوری تبدیل کنند.
مثال ۱: شرکت آمازون بر "کسب رضایت مشتری و رشد بلندمدت" به عنوان موتور اقتصادی تمرکز کرده است.
مثال ۲: شرکت مکدونالد با استانداردسازی فرآیندها و کنترل هزینهها، مدل اقتصادی خود را تعریف کرده است.
۳. به چه چیزی اشتیاق عمیق داریم؟
این سؤال درباره انگیزه درونی سازمان است. بدون اشتیاق، حتی بهترین استراتژیها نیز دوام نمیآورند.
مثال ۱: شرکت استارباکس به "ایجاد فضای سوم بین خانه و محل کار" اشتیاق دارد.
مثال ۲: شرکت نایکی به "الهام بخشیدن به هر ورزشکار در جهان" متعهد است.
چگونه شرکتها با مدل جوجهتیغی متحول شدند؟
مورد کاوی ۱ : شرکت داروخانه والگرینز (Walgreens)
روباههای صنعت داروخانهها بر گسترش جغرافیایی و تنوع خدمات تمرکز کردند در صورتیکه شرکت والگرینز مانند یک جوجهتیغی پاسخ داد:
۱. برتری: مدیریت متمرکز بر افزایش فروش در هر داروخانه ها.
۲. موتور اقتصادی: سود بیشتر از طریق مکانیابی دقیق داروخانه ها (تقاطعهای پرتردد).
۳. اشتیاق: تبدیل داروخانه هابه مکانی برای سلامتی و آسایش مشتری.
نتیجه: والگرینز در بازهای ۱۵ ساله، بازدهی بیشتری از بازار سهام و شرکتهای رقیب داشت.
مورد کاوی۲ : شرکت سیرکیت سیتی (Circuit City)
این شرکت پیش از افولش، با تمرکز بر "فروش محصولات الکترونیک با خدمات پس از فروش استثنایی" به یک جوجهتیغی تبدیل شد.
اما وقتی از مدل جوجهتیغی خود فاصله گرفت و به روباهی با استراتژیهای پراکنده تبدیل شد، سقوط کرد.
چگونه مدل جوجهتیغی را در کسبوکار خود پیاده کنید؟
۱. تحلیل صادقانه: با تیم خود پاسخ سه سؤال کلیدی را بیابید.
۲. حذف موارد پراکنده: فعالیتهایی را که خارج از این سه حوزه هستند، متوقف کنید.
۳. تکرار مستمر: مدل جوجهتیغی یک شبه ساخته نمیشود؛ سالها زمان میبرد.
نتیجهگیری
درس بزرگی از یک موجود کوچک
جیم کالینز میگوید:
"جوجهتیغیها با سادگیِ یک ایده واحد، روباههای جهان را شکست میدهند."
شرکتهای عالی لزوماً پیچیده یا مبتکرترین نیستند، بلکه آنهایی هستند که میدانند "یک کار اصلی" را بهتر از هر کسی انجام دهند و هرگز از آن منحرف نشوند.