دفاع مقدس، آزمونی بزرگ بود؛ آزمونی همراه با صدها تجربه و بروز استعداد های نهفته ..و همواره روح آزادی بخش انسان ها که باعث شد که حتی یه وجب از خاک کشور عزیزمون در تصرف دشمن قرار نگیره و همواره در دست مردمانی از جنس خودش باشد.در ادامه به معرفی یکی از امیران با سابقه ارتش میپردازیم که نقش مهمی را در برخی از عملیات های جنوب کشور در دوران دفاع مقدس داشت.
بعد از وقوع انقلاب اسلامی به طور کلی باید ارتش پیامدهای التهابی ناشی از انقلاب را تحمل میکرد و گاهی مورد بی مهری برخی افراد هم قرار میگرفت .بعد از انقلاب مباحثی مطرح شد مبنی بر انحلال ارتش،کوچک کردن ارتش،تغییر شکل ارتش،جایگزین کردن آن و...اما موضع امام و برخی افراد بر این بود که ارتش در کنار مردم بوده و باید بماند ......عمدتا گروه های چپ که دید خوبی به ارتش به واسطه ی کودتای ۲۸ مرداد نداشتن خواستار انحلال ارتش بودن .اما ارتش بدون توجه به این مسائل وارد مسئله ی برقراری امنیت کشور شد و این وظیفه رو به خوبی انجام داد و مانع تجزیه کشور شد چون تنها نیروی مسلح سازمان یافته کشور در آن دوران بود .اگر چه نیروهای مردمی هم درکنار ارتش قرار گرفتن .درسال اول انقلاب تغییر و تحول در ارتش صورت گرفته که حدود ۱۵ هزار نفر از رده ی بالای فرماندهی و مقداری درجه دار از خدمت رهاشدن ،بازنشسته ،خودشون از ارتش خارج شدن یا به دادگاه انقلابی تحویل داده شدن ..اما خروج آنها و همچنین مستشاران آمریکایی تنها ارتش را دچار کمبود قطعات یدکی کرد چون رده ی میانه ی ارتش جایگزین رده های بالا شدن و این فاصله را پر کردن ..
یکی دوماه بعد از انقلاب اختلافات ایران و عراق شروع شد و عراق ادعایی هایی مبنی بر ملقی بودن قرارداد ۱۹۷۵ و تخلیه سه جزیره ی خلیج فارس میشود. بنابراین به دستور رئیس وقت ستاد ارتش یک جلسه با شرکت وزیر دفاع وقت و نماینده ی حضرت امام در ارتش برای بررسی تهدید احتمالی عراق تشکیل میشود.
امير سرتيپ ستاد «ناصر آراسته»، رييس هيات معارف جنگ شهيد سپهبد علی صياد شيرازی، (ايكنا) شعبه خوزستان، در مورد عملیات های جنگ میفرماید: عمليات آفندی بيتالمقدس، در واقع چهارمين اقدام تهاجمی بزرگ نيروهای مسلح جمهوری اسلامی ايران بود كه در دومين سال جنگ (۱۳۶۱) به مرحله اجرا درآمد و علاوه بر آزادسازی مناطق اشغالی وسيعی در جنوب غربی استان خوزستان، منجر به بازپسگيری خرمشهر شد.
وی ادامه داد: اين عمليات با وارد كردن ضربهای كمرشكن بر ماشين جنگی دشمن، يكی از اساسیترين اهداف عراق، يعنی استقرار حاكميت بر كرانه شمالی اروندرود و يا در نهايت تجزيه خوزستان از خاك ايران اسلامی، برای هميشه تاريخ، نقش بر آب شد و شعار صداميان بر در و ديوار خرمشهر كه «آمدهايم كه بمانيم» را از صفحه تاريخ زدود.
امير آراسته تصريح كرد: عملياتهای آفندی نيروهای مسلح (ج.ا.ا) در سال دوم جنگ در منطقه خوزستان به ترتيب عبارت بودند از عمليات «ثامنالائمه» در شمال آبادان (مهر ۱۳۶۰)، علميات «طريقالقدس» در غرب سوسنگرد (آذر ۱۳۶۰)، عمليات «فتحالمبين» در منطقه غرب انديمشك / شوش (فروردين ۱۳۶۱) كه با نتايج پيروزمند و چشمگير خود، زمينههای عملياتی و قدرت تهاجمی لازم را برا ی اجرای عمليات «بيتالمقدس» و فتح خرمشهر به عنوان ضربه نهايی در خوزستان بر دشمن فراهم آوردند.وی با بيان اينكه به اعتقاد و باور بسياری از كارشناسان نظامی و پژوهشگران تاريخ دفاع مقدس، عمليات «بيتالمقدس» بزرگترين و موفقترين عمليات نيروهای مسلح جمهوری اسلامی ايران در طول جنگ تحميلی است، اظهار كرد: اين پيروزی علاوه بر كسب دستاوردهای بزرگ تاكتيكی و عملياتی كه اساساً كفه ترازوی قدرت نظامی را در اين مخاصمه به سود ايران تغيير داد، منجر به نتايج ارزشمند استراتژيكی مانند ارائه قدرت رهبری الهی امام (ره)، وحدت ملی، انگيزه دفاعی، توانمندی نظامی جمهوری اسلامی و هم چنين ثبات اين نظام نوپا در مقابله با تجاوزات بر اندازانه خارجی شد.
وی بيان كرد: نخستين مرحله برای طرحريزی اين عمليات كه با نام طرح عملياتی «كربلا ۳» در طرحريزیهای آفندی استراتژيك ايران منظور شده بود، عملاً و بهطور جدی در نهم فروردينماه ۱۳۶۱ (يعنی روزی كه عمليات «فتحالمبين» در شمال خوزستان، تقريباً به پايان درخشان خود رسيده بود) به اين ترتيب آغاز شد كه شهيد «سپهبد صياد شيرازی» در دزفول از دو نفر از افسران عمليات ستاد خود سرهنگ ستاد «اقبالمحمدزاده» و سرهنگ ستاد «مسعود بختياری» خواست كه طرحها و راهكارهای خود را برای آزادسازی مناطق جنوب غرب اهواز و فتح خرمشهر به وی، ارائه و پيشنهاد كنند.
وی افزود: در اين جلسه چندين راه كار به وی ارائه و معايب و محاسن هر يك بهطور اجمال بيان شد و نهايتاً به عنوان يك راه كار قابل مطالعه و در خور توجه، عبور از رودخانه كارون در منطقه عمومی دارخوين (۶۰ كيلومتری جنوب اهواز)، بهصورت عمليات تهاجمی از كرانه شرقی به كرانه غربی رودخانه (كه در اشغال دشمن بود) و پيشروی در اين منطقه اشغالی به سوی مرز و احاطه خرمشهر مطرح شد و قرار شد بررسیهای جامعتر و مشروح بلافاصله با اولويت روی اين راه كار آغاز شود.
آراسته عنوان كرد: در همين جلسه يك نكته تاكتيكی بسيار جالب از سوی شهيد «صياد شيرازی» برای غافلگيری دشمن عنوان شد و آن اين بود كه نيروهای ما، عمليات جديد را خيلی زودتر و سريعتر از آنچه عراق برای عمليات بعدی ايران پيشبينی میكند انجام دهند و در واقع با تاختن بر دشمن در زمانی بسيار كوتاهتر از آنچه او برآورد میكند، متجاوز را در يك غافلگيری سرنوشتساز قرار دهيم تا فرصت كافی از او برای آمادگی دفاعی در مقابل عمليات تهاجمی ما گرفته شود.
رييس هيات معارف جنگ شهيد سپهبد علی صياد شيرازی، اظهار كرد: بر همين مبنا كه تفكر و تدبيری بسيار خردمندانه بود، تصميم گرفته شد تا بهعنوان عامل غافلگيری، فاصله زمانی متداول بين دو عمليات در جنگ ايران و عراق را كه معمولاً يك زمان ۳ تا ۴ ماهه بود بشكنيم و خلاصه اينكه در حالی كه هنوز خستگی عمليات «فتحالمبين» از تن رزمندگان دلير ما خارج نشده و از طرف ديگر دشمن هنوزخود را بازنيافته برای اجرای عمليات بيتالمقدس آماده شويم.
وی گفت : بهطور خلاصه از ۱۰ فروردينماه كه كار روی عمليات بيتالمقدس آغاز شد تا روزی كه نيروهای ما آماده اجرای عمليات بودند يعنی مراحل طرحريزی، تهيه و آمادگی و حضور در منطقه عمليات، يك ماه طول كشيد كه در روند جنگ ايران و عراق از نظر فاصله زمانی بين دو عمليات آفندی بزرگ يك نصاب يا ركورد محسوب میشود. روز دهم ارديبهشتماه، نيروهای مسلح جمهوری اسلامی ايران در خوزستان آماده اجرای طرح عملياتی كربلا۳ «عمليات بيتالمقدس» بودند.
وی اظهار كرد: با شروع تاريكی روز دهم ارديبهشتماه سال ۱۳۶۰ فعاليتهای اوليه نيروها برای اجرای عمليات، سرعت گرفت و حدود نيمه شب عبور از رودخانه كارون بهصورت يك طرح تاكتيكی حساب شده آغاز شد.
رييس هيات معارف جنگ شهيد سپهبد علی صياد شيرازی، عنوان كرد: به طور خلاصه در طرح عملياتی «بيتالمقدس»، چهار قرارگاه عملياتی وارد عمل میشد، به اين ترتيب كه قرارگاههای «فتح» و «نصر» (متشكل از نيروهای ارتش و سپاه) مأموريت عبور از رودخانه كارون يعنی از كرانه شرقی به كرانه غربی را داشتند.
بیوگرافی مسعود بختیاری:
مسعود بختیاری (زاده ۲۵ آبان ۱۳۲۰ تهران) نظامی بازنشسته، مدرس دانشگاه و نویسنده ایرانی است، که در خلال جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و ریاست عملیات نیروی زمینی ارتش را برعهده داشت. بختیاری فعالیت در ارتش شاهنشاهی ایران را از سال ۱۳۳۸ آغاز کرد. او از طراحان عملیات بیتالمقدس بود.در جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و ریاست عملیات نیروی زمینی ارتش را برعهده داشت. نیروی زمینی در جنگ و ایران و عراق مهمترین نقش را در پشتیبانی داشت.امیر سرتیپ دوم مسعود بختیاری که در دوران دفاع مقدس، افسر عملیات در قرارگاه فرماندهی مشترک ارتش و سپاه در نیروی زمینی در جنوب کشور بوده است. او از سال ۷۹ بازنشسته شده و اینک عضو هیئت علمی دانشکده فرماندهی ستاد ارتش است.
درجه ایشان سرتیپ دوم و یگان ایشان لشکر 92 زرهی اهواز است که آن را فرماندهی میکنند.
● فرماندهی در چشمانداز
● آنچه گذشت: درسهایی از جنگ ایران و عراق
● هشت سال دفاع مقدس
● عملیات طریقالقدس و آزادسازی شهر مرزی بستان
● عملیات بیتالمقدس
جواب های مطرح شده توسط امیر مسعود بختیاری در مصاحبه ها:
ابتدا راهکارهای زیادی در مرحله طراحی عملیات پیش بینی و در نهایت عبور از کارون که عملیاتی پیچیده بود انتخاب شد و نیروهای ما در فاصله ۱۵ کیلومتری بالای خرمشهر از رودخانه عبور کردند و با یک گردش به سمت خرمشهر، شهر را از سمت ورودی از طریق بصره و شلمچه به محاصره خود درآوردند. این طرح بسیار جالب و دقیق بود و روی آن حدود یک ماه کار شده بود و نیروی کافی برای اقدام پای کار آورده شد و تدارکات لازم دیده شده بود. در واقع این عملیات قدرت نمایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بود که همه نیروها با هر لباسی اعم از ارتشی، سپاهی و بسیجی در آن نقش عمده ای داشتند و سهمیه بندی برای هر لباسی درست نیست، چون همه ملت دست به دست هم دادند و خرمشهر را آزاد کردند.
طرحی در ۳ مرحله برای آزاد سازی خرمشهر در نظر گرفته شد که البته گام به گام هم به اجرا درآمد یعنی در ابتدا عملیات ثامن الائمه انجام گرفت و سپس عملیات طریق القدس و در نهایت بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد. مجموعه این ۳ عملیات اصلی و چند عملیات فرعی و انحرافی اقدامهایی بود که با هدف تغییر کفه قدرت به نفع نیروهای خودی و به ضرر دشمن انجام گرفت. توان نظامی دشمن در ابتدای جنگ بیشتر از ما بود و ما در مرحله اول باید این توازن را بر هم می زدیم لذا ابتدا دشمن را به حالت انفعال رساندیم تا بتوانیم ضربه نهایی را که آزادسازی خرمشهر بود بر پیکر دشمن وارد سازیم، بنابراین فتح خرمشهر برآیند یک سلسله عملیات مقدماتی و حساب شده است.
شهید صیاد شیرازی از همان ابتدای فرمانده نیروی زمینی، همکاری و تعامل بین ارتش و سپاه را مطرح کرد که در پی آن قدم های اولیه برای طرح آزادسازی خرمشهر برداشته و طرح هایی پیش بینی شد که البته در قالب طرحهای عملیاتی کربلا بود که نخستین آن منجر به آزادسازی بستان شد و باید بگویم آزادسازی بستان در واقع بخشی از استراتژی آزادسازی خرمشهر بود؛ نیروهای ما در نهم و دهم فروردین سال ۱۳۶۱ عملیات فتح المبین را انجام دادند و شهر بستان را آزاد و بلافاصله بعد از آن با جدیت آماده آزادسازی خرمشهر شدند.
از نظر سیاسی عراق درصدد براندازی ثبات و استحکام نظام جمهوری اسلامی بود که با فتح خرمشهر ثابت شد که این نظام دارای ثبات سیاسی قوی بوده و توانسته نیروی ضد انقلابی را سرکوب و تثبیت حاکمیتی را در کشور به دست بگیرد و همچنین در جهان و منطقه نشان دهد که نظام ما یک نظام بی ثبات نیست که با حمله عراق سرنگون شود.از نظر نظامی نیز در فتح خرمشهر، برتری و قدرت نیروهای مسلح خود را به ارتش بعثی عراق نشان دادیم که علی رغم کمبودهای تسلیحاتی ولی توانستیم رژیم متجاوز عراق را از خاک کشورمان بیرون بیندازیم.
فتح خرمشهر از دو جنبه دستاوردهای تاکتیکی، راهبردی و استراتژیکی حائز اهمیت است و ما توانستیم حدود 60 هزارکیلومتر مناطق اشغالی را آزاد کنیم و تلفات سنگینی را به عراق وارد وهمچنین 20000اسیر عراقی بگیریم؛ از لحاظ راهبردی نیز این هدف عراق را که با اشغال خرمشهرمیخواست در شمال رودخانه اروند بماند و با گزینه نظامی به اهدافش در ایران برسد را سرکوب کردیم و با آزاد سازی فتح خرمشهر مشخص شد که به هیچ کدام از اهداف خود یعنی براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و جداسازی خوزستان و تغییر در قرار داد الجزایر 1975 نتوانست، دست یابد.
این عملیات نسبت به قبل و بعد خود بزرگترین منطقه عملیات در طول جنگ تحمیلی محسوب میشود و بیشترین هجم نیروی خودی در عملیات بیت المقدس قرار داشت و همچنین حجم مدت عملیات 26روز یعنی بیشترین مقاومت عملیات را در طول جنگ تحمیلی داشتیم؛ ویژگی دیگر نیز سرعت از زمان طرح ریزی تا شروع و اجرای عملیات به نسبت عملیاتهای قبل و دستاوردهای تاکتیکی و راهبردی، عملیات بیت المقدس را به نسبت سایر عملیاتها برتری داده است.
توضیحات مصاحبه آقای امیر مسعود بختیاری با صدا و سیما شبکه یک در رابطه با سال اول جنگ:
مجری: آیا گرفتاری و ضعف ارتش بود که باعث ناکامی و عدم موفقیت سال اول جنگ شد؟
پاسخ جناب آقای مسعود بختیاری: چه کسی فرموده که ما در سال اول جنگ موفق نبوده ایم؟ ما ظرف ۲ تا ۶ ماه اول جلوی ارتش مجهز عراق را گرفتیم .این اسمش موفقیت نیست! این موفقیت نیست که توانستیم ارتش عراق را قبل از اینکه به اهداف خود برسد ،در بیابان های خوزستان در کوه های ایلام و کردستان متوقف کنیم!؟
ارتش عراق آیا آمده بود پشت کرخه و کارون بایسته یا در بیابان بایسته یا سر کوه های بازی دراز بایسته؟ .بلکه ارتش عراق در سال اول جنگ اهداف بلندی داشت و می خواست مسجد سلیمان ، بهبهان ، دوکوهه در خوزستان و خوزستان را جدا کند اما نتوانست. چرا که در مقابلش مقاومت شد.اگر این موفقیت نیست پس چیست ؟
یکی از تعاریفی که امروزه در ادبیات نظامی از پیروزی می شود، این است که مانع شویم از اینکه دشمن به اهداف استراتژیک خود برسد و ارتش ایران مانع از این شد.و اینکه من می گویم (ارتش)و روی آن تاکید می کنم ،برای این است که نیروی بسیج مردمی فاقد سلاح و فاقد مهارت برای این کار هستند، سپاه پاسداران هم در آغاز این راه است.در واقع در آغاز جنگ، دو یا سه ماه است که سپاه سازمان فرماندهی ،خود را کامل کرده و تا قبل آن سپاه بصورت شورایی بوده.در ماه شهریور یا مرداد ۱۳۶۰ است که آقای محسن رضایی به عنوان فرمانده کل سپاه انتقاد می شود و مدارک منسجم است.در آن زمان تعدادی از آن پنچ شش نفر اولی که شورای فرمانده داشتند،مخالف این بودند که سپاه وارد جنگ خارجی شود و می گفتند سپاه طبق قانون اساسی ،مامور امنیت داخلی است (طبق اساس نامه خودشان و قانون اساسی).و لذا کسی که جلوی ارتش عراق را گرفت ،ارتش ایران بود.
یک نکته ای که وجود دارد این است که ایثار و فداکاری و روحیه و انگیزه و هر چیز دیگری سر جای خودش ،اما آیا در مقابل تسلیحات مدرن تنها سینه ی باز و پر از احساس و دست خالی جواب گو است؟یعنی وقتی ۱۹۲ فروند هواپیما از پایگاه عراق بلند می شود و بمب باران می کند و توپخانه ی عراق آتش واری می کند و نیروی زرهی عراق وارد می شود ،آیا تنها با انگیزه خالی میشه کار کرد؟ نه ،بلکه نیروی مشابه خودش را می خواهد ،نیروی هوایی می خواهد که جواب نیروی هوایی عراق را بدهد،توپخانه ای می خواهد که جواب توپخانه را بدهد ،زرهی می خواهد که جواب زرهی بدهد و لذا کی این رو داشته؟ارتش،و مهارت و تخصص استفاده از آن را داشت.
عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به ایران حمله کرد و در همان بعد از ظهر یعنی چهار ساعت بعد هواپیما های ایران پایگاه های شعیبه و کرکوک را بمب باران می کنند و روز بعدش در یک مهر ماه ایران با ۳۰۰ سورتی پرواز یعنی ۱۴۰ فروند به عراق حمله می کند و این شوکی که به صدام حسین وارد می شود باعث می شود اساسا تمرکزشان از هم فرو بپاشد و این مقاومت باعث می شود که در روز ششم جنگ صدام حسین تقاضای آتش بس بکند. مگر به اهداف خود رسیده بود؟نه،بلکه فهمیده بود جنگ را نمی برد.بنابراین اینکه شما می گویید عدم موفقیت ایران در سال اول جنگ درست نیست بلکه ما می گوییم عدم موفقیت نداریم زیرا:
1.کاملا موفق بوده چون ارتش عراق را وایسانده .
2.برتری نیروی هوایی ایران نسبت به نیروی هوایی عراق و نیروی دریای ایران در ۶۷ روز اول جنگ ،نیروی دریایی عراق را در صحنه ی جنگ از خلیج فارس خارج کرده و اسکله ی البکر و الامیه را منهدم کرده وصدور نفت عراق را قطع کرده ،در کنار این فتح تپه های الله الکبر ،فتح ارتفاعات میمک،فتح سر پل هایی در غرب رود خانه ی کرخه که زمینه سازی درباره فتح المبین می شود آیا این ها پیروزی نیست؟!
مجری:این با نقشه های خود ارتش پیروزی نیست،یعنی ارتش نقشه طراحی کرده که تا در همان عملیات تا خود بصره برود؟پاسخ :زنده باد. چرا طراحی کرده تا بصره؟برای اینکه مطابق توان خود حرکت می کند.شما اگر در تحلیل جنگ ایران و عراق، فضای انقلابی حاکم بر کشور ،اگر آن شور انقلابی و فضای هیجان زده را در تحلیل هایتان دخالت ندهید ،تمام تفسیرات و تعبیرهایتان یک پایش لنگ است ،بنابراین من زیر بار فشار افکار عمومی روی نقشه ام طرحی می کشم که سر فلش من می رود تا سر بصره اما فلش من از کرخه کور تا بصره خط چین شده که اینا همه معنی دارد ،یعنی اگر شد تا آنجا می روم.
گرد آورنده سحر قره زاده
استاد راهنما آقای علی اکبر حسنوند
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز
ماهان
استاد:علی اکبر